بخش اول
جوانگرایی یکی از مباحث داغ مطرحشده میان جامعه ایرانی در سالهای اخیر میباشد، موضوعی که با بالا رفتن سن مدیران کشور و ناکارآمدی اکثریت این بدنه از یکسو و عدم حضور جوانان در مناسب مدیریتی از دیگر سو بر اهمیت آن افزوده است. جوانگرایی و ایجاد زمینه مناسب برای حضور فعال این قشر اثرگذار در جامعه متناسب با فرهنگ هر کشور از وضعیت متفاوتی برخوردار میباشد.
کشورهای توسعهیافته با کار چندین ساله و ایجاد زمینه رشد و حضور جوانان در ردههای ارشد مدیریتی را فراهم نمودهاند برای نمونه در کشوری همچون اتریش سباستین کورتز در ۳۱ سالگی به عنوان صدراعظم برگزیده میشود یا امانوئل مکرون در ۳۹ سالگی به عنوان رئیسجمهور فرانسه برگزیده میشود.
موضوعی که در حال حاضر و در کشور ما تحقق آن بیش از هر چیز شبیه به رؤیا میباشد.
در فرهنگ ایرانی اسلامی کشور ما استفاده از جوانان متعهد و با صلاحیت قدمتی به بلندای تاریخ دارد؛ پیامبر بزرگوار اسلام در امور گوناگون از جوانان با صلاحیت جهت انجام کارهای بزرگ بهره میبرد که از آن نمونه میتوان به جعفر بن ابیطالب اشاره کرد که در ۲۴ سالگی رهبری مسلمانان مهاجر به حبشه را بر عهده گرفت و تدبیر و کلام نافذش سبب شد نجافی اسلام را بپذیرد و برگی زرین در تاریخ سراسر افتخار اسلام رقم بخورد.
در عصر معاصر نیز شاهد آنیم که هر زمان به جوانان متعهد و متخصص اعتماد شده است توانستهاند از آزمونهای بزرگ سربلند بیرون بیایند.
دفتر تاریخ معاصر کشور ما در اتفاقاتی همچون انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و... پر از برگهای زرینی است که توسط جوانان وطن به زیباترین صورت رنگآمیزی شده است.
نامهایی همچون باکری، تندگویان، همت و ... برای همیشه در تاریخ سرزمینمان جاودانه خواهند بود.
متاسفانه با وجود پتانسیلهای بالا در میان جوانان ایرانی برای ایفای نقشهای بزرگ در سالهای گذشته میانگین سن مدیریت در کشور رو به افزایش است و کمتر مجالی برای عرضه توانایی این قشر تأثیرگذار فراهمشده است؛ موضوعی که سبب فرسودگی بیش از پیش بدنه دولت و ناکارآمدی آن شده است.
بسیاری از کارشناسان و اهلفن معتقدند اگر میخواهیم خلاقیت، انرژی مضاعف و انگیزه فزاینده را به بدنه مدیریتی کشور تزریق کنیم نیاز به استفاده از جوانان متعهد و متخصص داریم چرا که این ویژگیها از فاکتورهای اصلی دوره جوانی میباشد. آنها الگوی استفاده از جوانان در کنار مدیران موفق و باتجربه را یک الگوی موفق در این زمینه میدانند که میتواند سبب حرکت روبهجلو مجموعه شود.
الگویی که دولت دوم تدبیر و امید با دستور شخص رئیسجمهور در قالب دستورالعملها و بخشنامههای گوناگون سعی در تحقق آن داشته است؛ دکتر روحانی در این زمینه با انتصاب یک وزیر جوان پیشگام شده و از همه وزرا و استانداران خواست که این الگو را برای تکمیل فرایند جوانگرایی تکمیل نمایند.
دکتر موسی خادمی استاندار لرستان با الگوبرداری از رئیسجمهور سعی در جهت اجرایی کردن این سیاست دولت و تدبیر امید داشته است.
خادمی از ۶ ماه پیش با ابلاغ بخشنامه و تعیین مأموریت ویژه برای معاونت سیاسی امنیتی اجتماعی برای نظارت بر اجرای این بخشنامه سعی در ایجاد زمینه برای حضور جوانان در تمامی سازمانها و مؤسسات زیرمجموعه خود در ردههای مدیریتی داشته است.
خادمی در فراهم نمودن زمینه حضور جوانان در بدنه دولت یکی از جوانترین بخشدارهای کشور را از میان حامیان دولت منصوب نمود تا خود در عمل نسبت به سایر دستگاههای زیر مجموعه در این عرصه پیشگام باشد.
اما همه این اقدامات سبب نشده تا سایر دستگاههای ادارات دولتی گامهایی در این زمینه بردارند؛ بعد از گذشت حدود شش ماه از ابلاغ خادمی مبنی بر حضور جوانان در معاونتهای مدیران دستگاههای دولتی شاهد بیتوجهی اکثر مدیران به این بخشنامه میباشیم.
تا جایی که بسیاری از مدیران نه تنها نگاه و اعتقادی به حضور جوانان نداشته بلکه این موضوع را به جای فرصت به عنوان یک تهدید تلقی مینمایند.
با ادامه یافتن این بیاعتنایی از سوی مدیران لرستان به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده معاونت محترم سیاسی امنیتی اجتماعی جناب آقای خجسته لیست مدیرانی که از این بخشنامه تبعیت نکردهاند را اعلام نماید تا حداقل جامعه جوان استان مدیران دولتی که صندلیهای خود را به شانههای این جوانان مدیوناند بشناسند و در عمل مشخص شود کدام دسته از مدیران جوان باورند و چه کسانی به جوانگرایی اعتقادی ندارند.
تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در مجلس و تائید احتمالی آن در شورای محترم نگهبان میتواند بهترین فرصت باشد تا زمینه جوانگرایی در بدنه مدیریت استان حداقل در سطوح میانی فراهم شود؛ فرصتی که مدیریت ارشد استان باید با هنر مدیریتش از آن به بهترین نحو ممکن استفاده نماید.
بخش دوم
در پایان دو نکته اساسی را نباید فراموش نمود؛ اول آنکه صرف جوان بودن نمیتواند ملاک و معیاری برای انتصاب در سطوح مدیریتی باشد و کسانی که میخواهند نماینده این قشر عظیم جامعه باشند باید از حداقل ویژگیهایی برخوردار باشند؛ دوم آنکه جوانان حامی دولت که اکثراً در خارج از بدنه دولتی میباشند باید با طراحی سازوکارهایی مشخص به بدنه دولت تزریق شوند.
دو مبحث مهمی که در نوشتارهای آینده چگونگی انجام آنها موردبررسی قرار خواهند گرفت.
به امید سربلندی ایران عزیز اسلامی
سامان دریکوندی
دیدگاهها
یه لیست بر اساس سن و مدرک از کلیه مدیران کل و روسای شهرستانها بگیرید متوجه عمق موضوع میشید