بیماری طاعون نشخوارکنندگان یا ppr که متاسفانه خردادماه امسال در استان مرکزی اتفاق افتاد و باعث گردید که 400 راس قوچ و میش در منطقه "هفتاد قله" تلف گردند، مسئولین استان مرکزی را وا داشت تا در همان ساعات بحران جهت جلوگیری از سرایت طاعون به حیوانات اهلی 28 هزار دام اهلی را واکسینه نمودند تا بیماری به انسانها سرایت نکند.
از همان زمان مسئولین استان مرکزی هشدار های جدی را به استانهای همجوار دادند مبنی بر سرایت بیماری به حیوانت دیگر که متاسفانه در استان ما فقط در حد برگزاري جلسه با اين موضوع برخورد شد و عملاً کاری صورت نگرفت، زيرا این بیماری بین حیوانات اهلی و وحشی(نشخوارکنندگان) مشترک است.
مسئولین استانی چند ماه پیش خبر خوشحال کنندهای مبنی بر تولد یک رأس گوزن زرد ایرانی بعد از 150 سال در لرستان را اعلام نمودند، اما متاسفانه این گونهي ارزشمند 2 هفته پیش در سکوت کامل خبری که گويا با یک هماهنگی خاصی صورت گرفته، بر اين موضوع سرپوش نهادند و آن را علام نكردند! با پیگیری علاقهمندان طبيعت و محیط زیست خبر مرگ اين حيوان تأييد شد اما جالب این که هم مدير كلدامپزشکی و هم محیط زیست لرستان اعلام نمودهاند که گوزن زرد بر اثر مار گزیدگی تلف شده و با قاطعیت سر این حرف ماندند.
پس از پیگیرهای صورت گرفته توسط خبرنگار ما با توجه به عکس منتشر شده از اين گوزن مشخص شد این حیوان بر اثر طاعون نشخوارکنندگان یا همان ppr از بین رفته است. این موضوع زنگ خطر جدی را برای لرستان به صدا درآورد، اما برخي مسئولين بدون توجه به نتایج فاجعهوار آن برای دامهای لرستان و در حتي انسانها از برخورد جدي این معضل چشمپوشی میکنند.
سؤال اينجاست چرا بايد در برخورد با بيماري هاي خطرناك، تا اين حد سهلانگار بود و اطلاعرساني درست و جامعي انجام نداد؟
آشنایی با بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک
آگاهی از بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک (Peste Petits Ruminants) و راههای پیشگیری از ابتلا دامها به این بیماری ویروسی میتواند در کنترل این بیماری ویروسی که در برخی نقاط ایران باعث مرگ و میر دامها میشود، موثر باشد.
طاعون نشخوار کنندگان کوچک یک بیماری به شدت ویروسی با انتشار سریع است که بیشتر نشخوار کنندگان کوچک از قبیل گوسفند و بز را مبتلا میکند. نشخوارکنندگان وحشی از جمله کل و بز، قوچ و میش و آهو نیز میزبان میزبان این ویروس هستند و از دام اهلی به آنها سرایت میکند. تلفات ناشی از این بیماری در حیات وحش به خصوص گونههای کل و بز و قوچ و میش به مراتب بیش از دام اهلی است.
این بیماری قابل سرایت به انسان نبوده و در اثر تماس با لاشه یا حیوان بیمار نیز، عامل بیماریزا به انسان منتقل نمیشود. عامل بیماری که همان ویروس است در خارج از بدن میزبان، ضعیف بوده و مدت کوتاهی زنده میماند.
گستره جغرافیایی
این بیماری در بیشتر کشورهای آفریقایی و آسیایی (شرق نزدیک، کشورهای حوزه خلیج فارس) دیده شده و در حال حاضر در هند، نپال، بنگلادش، پاکستان وافغانستان نیز شایع است. در بیشتر مناطق ایران نیز که دارای جمعیت بالای نشخوارکنندگان کوچک هستند دیده شده است.
سرایت
خطر سرایت بیماری از طریق تماس با تراوشات و ترشحات (ریز قطرهها)، آبشخورها، و بستر حیوان آلوده در مراکز تکثیر حیوانات وحشی پر تراکم افزایش مییابد.
شیوع
اگر بیماری برای اولین بار در جمعیت طبیعی رخ دهد بسیار مسری و واگیردار میباشد اما در مناطقی که بیماری بومی (endemic) است بیشتر در بزها میزان واگیری 90-80 درصد و میزان مرگ و میردر حدود 80-50 درصد در گوزن میزان شیوع 51 درصد و مرگ و میر 100 درصد، در شترها میزان واگیری بیش از 90 درصد و مرگ و میر 70-5 درصد است.
زمانی که حیوانات با هم مخلوط شوند یا حیوانات جدید وارد گله شوند، بیماری گسترش مییابد. تغییرات آب و هوا، شروع فصل باران و سرما و دوره خشکی و همچنین تغذیه نامناسب از عوامل مهم شیوع بیماری است.
علایم ظاهری بیماری
پوشیده شدن اندامهای خلفی با مدفدع نیمه جامد، لاشه لاغر، چشم فرو رفته، چشمها و بینی حاوی زخم و ترشحات غلیظ چرکی زرد رنگ، غشاء کاذب سفید پنیری شکل و بدبو دردهان، زخم در محوطه دهانی، مری و لبهای متورم و زخمدار و حاوی ندول در اواخر بیماری، ریه ها ارغوانی رنگ و غدد لنفاوی، ریهها و رودهها متورم و پر خون مشاهده میشود.
پیشگیری در دام اهلی/ واکسیناسیون
کنترل و پیشگیری بیماری وابسته به قرنطینه و واکسیناسیون دامها در جمعیتهای با خطر بالاست تا مدتها قبل، از واکسن طاعون گاوی برای کنترل PPR استفاده می شد زیرا واکسن طاعون گاوی قادر به ایجاد ایمنی در نشخوارکنندگان کوچک علیه PPR میشود اما به علت مبارزه جهانی علیه طاعون گاوی استفاده از واکسن طاعون گاوی ممنوع شده و اخیرا از واکسن همولوک (PPR(PANVAC در آفریقا و واکسن CIRAD-FMVT که در فرانسه تولید شده در سایر مناطق استفاده میشود که در کنترل بیماری بسیار موثر بوده است.
حیوانات در سن 4 ماهگی یا بالاتر تحت واکسیناسیون قرار میگیرند و تزریق مطلقاً زیرجلدی است. حیواناتی که برای اولین بار واکسینه میشوند باید 3 الی 4 هفته بعد نیز واکسن یادآور به آنها تزریق شود. سپس واکسیناسیون باید هر 6 ماه یک بار تکرار شود. به هنگام شیوع بیماری حیواناتی که علائم بیماری را نشان میدهند باید جدا شده و بقیه گله مجددا تحت واکسیناسیون قرار بگیرند.
در چنین شرایطی حیوانات زیر 4 ماه نیز تحت واکسیناسیون قرار گرفته اما باید در سن 4 ماهگی مجددا واکسن زده شوند و پس از آن میزان منظم و مشخصی از واکسن یادآور به این دامها تزریق شود.
ضدعفونی
برای ضد عفونی جایگاهها از فرمالین 5 درصد، سود سوز آور 2 درصد و آهکپاشی استفاده شود و اطراف آبشخورها تا جایی که حیوانات تردد دارند با آهک پوشیده شود.
در آب راکد یا کم جریان آبشخورها که مورد استفاده حیات وحش و در برخی مناطق دام نیز می باشد از ترکیب داروی Hydricare با آب استفاده میشود که نقش ضدعفونی کننده آب آشامیدنی و جلوگیری از انتشار ویروس در محیط را دارد.
جلوگیری از انتقال دام آلوده
در مناطق آلوده میبایست از تردد و جابجایی دام آلوده به ویروس جلوگیری نموده، علاوه بر واکسینه نمودن تمامی دامهای در تماس با حیوانات آلوده، آنها را قرنطینه و از تردد دام به نواحی دیگر جلوگیری کرد. در موارد حاد که امکان بهبود بیماری وجود ندارد نسبت به معدومسازی حیوانات بیمار و ناقل بیماری اقدام شود.
پیشگیری در جمعیت حیات وحش
جلوگیری از ورود دامهای غیر واکسینه و فاقد پروانه بهداشتی به مناطق تحت مدیریت و مراتع مشترک با حیات وحش، پایش مستمر مناطق تحت مدیریت به خصوص در محل تردد دامهای اهلی و عشایری، پیگیری اجرای ضوابط مربوط به چرای دام در مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست جلوگیری از خرید و فروش دامهای مشکوک و فاقد گواهی واکسیناسیون میتواند در پیشگیری این بیماری موثر باشد.
درمان دامهای اهلی
درمان مشخصی برای حیوانات بیمار وجود ندارد اما برخی راهکارها میزان تلفات را تا حدودی کاهش میدهد. برای درمان دامهای مبتلا درمانهای کمکی و علامتی انجام میشود آنتیبیوتیکتراپی در طیف گسترده برای مقابله با عفونتهای ثانویه، دیکلوفناک سدیم و آرام بخشهای گوارشی برای کنترل و درمان بیماری مفید است.
استفاده از علوفههای کمکی به صورت نرم و پلیت شده و ایجاد جایگاههای گرم مفید است استفاده از آبلیمو و مرکبات (ویتامینC) برای درمان ضایعات لب و دهان مفید است. این روشهای درمانی قدرت زنده ماندن حیوانات را تا 15 درصد افزایش میدهد.
اميدواريم برخي مسئولين استان به جاي پاك كردن صورت مسئله و سرپوش نهادن يا بيتوجهي (تعمدي يا غيرتعمدي) هر چه زودتر در صدد پيشگيري و برخورد با اين بيماري درآيند و فراموش نكنند كه علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد.
گروه اجتماعي پايگاه خبري تحليلي يافته
دیدگاهها
نگارنده محترم اطلاع نداری ، ننویس بخدا کسی گله نمیکنه .
جالب اینکه در سطرهای پایینی مطالب کپی شده به این موضوع اشاره کرد ، اما نگارنده حتی وقت نگذاشته که یکبار مطلب خودشو بخونه
این بیماری بین دام و انسان مشترک نیست و به انسان منتقل نمیشه.
اگر قصد غرض ورزی نیست ، یافته جان منتشر کن.
یاد آوری نکاتی چند در مورد بیماری PPR لازم و ضروری می باشد که بنده با اشراف کامل در مورد آن صحبت خواهم کرد.
1- بیماری PPR از سال 87 تاکنون در استان شناسائی شده و با توجه به کمبود واکسن و هزینه سنگین واردات آن بصورت موردی و فقط در گله های بیمار صورت می گیرد.
2-این واکسن خاصیت درمانی داشته و پس از تزریق همه علایم بیماری محو می گردند.
3- تلفات در دامهای بزرگ 0 بوده و در دامهای کوچک نیز چیزی در حدود 30-50 درصد است که با واکسیناسیون تلفات قطع می گردد.
4- درمانهای نگهدارنده بی تاثیر و فقط خسارات اقتصادی دامدار را بیشتر می نماید.
5- در منطقه ای که بیماری PPR بومی آنجا شده آیا درست است مسئول باغ وحش با صلاحدید خود تعدادی بزهایی دو رگه وارد زیستگاه قوچ و بز و گوزن كرد؟ کجا نام این شخص را می توان خدوم گذاشت؟؟
در پایان عرض می کنم هیچکدام از باغ وحش های ایران دارای استانداردهای جهانی نیستند و تنها اسارتگاههایی برای نگهداری حیواناتی است که از دست ما انسانها در طبیعت جایی برای آنها وجود ندارد.