یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

غلامرضا مصدق: هر ساله بحث غم‌انگیز و تکراری تعيين حداقل دستمزد كارگران به چالشی بحث‌انگیز تبدیل می‌شود. وقتی‌که درنهایت رقم حداقل حقوق بعد از کلی کش و قوس تعیین و طبق معمول و البته کاملاً به‌حق مورد اعتراض کارگران می‌گیرد، اظهر من الشمس است که رقم تعیین‌شده به هیچ‌وجه کفایت گذران یک زندگی حداقلی را ندارد. ناچیز بودن حداقل حقوق در قیاس با نیاز واقعی کارگران چنان زیاد است که بحث در مورد ناکافی بودن آن توضیح واضحات دادن است.
به ظاهر و با نگاهي کوته‌بینانه عامل اصلی این بی‌عدالتی، کارفرمایان بی‌انصافی هستند که با زیاده‌خواهی به نفع خود از پرداخت حقوق واقعی کارگران خودداری می‌کنند. آیا واقعاً این فقط کارفرمایان هستند که بانی و مسبب معیشت سخت و دردآور کارگران هستند؟ یا علاوه بر آن‌ها دیگرانی هستند که اگر مسئولیتشان برای ادای حقوق کارگران بیشتر از کارفرمایان نباشد کمتر نیست. مثلاً اگر صندوق‌های بازنشستگی ازجمله سازمان تأمین اجتماعی طی ده‌ها سال گذشته از منابع عظیم پرداخت حق بیمه کارگران برای سرمایه‌گذاری استفاده بهینه می‌کردند، می‌توانستند سیستم درمانی کارآمد و تماماً رایگان برای کارگران ایجاد کنند تا آن‌ها را از دغدغه یکی از عمده‌ترین مخارج زندگی رها سازند.
اگر سازمان تأمین اجتماعی و دیگر صندوق‌ها بخشی از فعالیت‌های اقتصادی خود را به ساخت مسکن برای کارگران تحت پوشش اختصاص می‌دادند، امروز کارگران زیادی دغدغه مسکن نداشتند که عمده درآمد ناچیز خود را برای آن هزینه کنند.
اگر ده‌ها سال لاینقطع تورم دو رقمی، رشد اقتصادی يك رقمی و بعضاً منفي نداشتيم و مثل اكثر كشورها دارای تورمي معقول بودیم، اصلا‌ً چه نيازي به تعيين هر ساله حداقل حقوق كارگران بود؟
اگر سال‌های سال به بلای بيكاري دو رقمي دچار نبودیم و به‌طور نسبی از وجود این‌همه فرصت عظیم اشتغال‌زائی کشور درست استفاده و به نرخ بیکاری ۴٪ که نقطه اشتغال کامل و تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار است می‌رسیدیم در این وضعیت این کارگران بودند که بجای دیگران حداقل حقوق خود را تعیین می‌کردند.
اگر در تعامل با جهان مثل خیلی از کشورها می‌توانستیم بخشی از نیروی کار مازاد خود را به کشورهای دیگر صادر کنیم، بخشی از معضل بیکاری حل و کارگران در فضای غلبه عرضه بر تقاضای نیروی کار به‌راحتی استثمار نمی‌شدند.
اگر دارای یک سیستم کارآمد پرداخت بیمه بیکاری بودیم، كارگران مجبور به تن دادن به هر دستمزد ناعادلانه‌ای نمی‌شدند.
بنابراین هیچ‌کدام از موارد بالا که کاملاً از کنترل کارفرمایان خارج، ولی بسترساز یک زندگی آبرومندانه برای کارگران است انجام‌نشده‌اند، بماند که روز به روز بدتر هم می‌شوند. پس این فقط کارفرمایان نیستند که مسئول تأمین زندگی حداقلی کارگران هستند، بگذریم از اینکه حال‌وروز کارفرمایان در این شرایط سخت تحریم، بی‌ثباتی، رکود و تورم به‌مراتب از حال کارگران بدتر است. کارگران فقط مسئول اداره زندگی یک و یا حداکثر دو یا سه خانواده‌اند، اما کارفرمایان گاه مسئول زندگی هزاران خانواده هستند.

توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش فرهنگی آن‌ها است.


 

دیدگاه‌ها  

#1 علی 1399-02-31 11:09
شرکت‌های تولیدی پایین دستی در چرخه تولید
شاید نتوانند حق وحقوق کارگران را به طور کامل
پرداخت کنن که دلیل آنهم چرخه معیوب اقتصاد
کشوری است اما ویک اما بزرگ...
صددرصد شرکت‌های بزرگ وشرکتهای که دولتی
بودند وتوسط دولت به بخش خصوصی واگذار
شده اند کمتر از ده درصد هزینه تولیدشان
خرج پرداختی به کارگران می‌شود.
یاحق.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا