محمدرضا کرمی فرد: دیر زمانی است که استان لرستان طلائیه دار! نرخ تورم در بین استانهای کشور است. گرچه در بعضی مواقع اندک تغییراتی داشته است ولی علی الاطلاق بین مقامهای اول تا سوم جابجا شده است. اخیراً هم گزارش مرکز آمار ایران در باره نرخ تورم در استانها حاکی از کسب مقام دوم توسط لرستان بعد از استان محروم ایلام است. این موضوع دستمایه این نوشته است گرچه به تجربه ثابت شده است که کسانی که باید این مشکلات را بشوند و اندک ترتیب اثری بدهند پنبه در گوش دارند و مصداق این شعرند که:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
ولی بنده به عنوان یک کنشگر سیاسی نا امید نیستم و به وسع و بضاعت اندکم که نوشتن است اصرار دارم و امید دارم که بخشی از آلام و رنجها و مرارتهای هم تباران عزیزم در استان لرستان را قلمی کنم تا بلکه وجدان آزادهای را در بین تصمیم گیران و تصمیم سازان مرکزی و محلی بهعنوان مخاطب پیدا کند و مرحمی بر دردها باشد. انشاءالله
همانگونه که از عنوان این مطلب برمیآید دو واژه کلیدی تورم و فقر و رابطه آنان با هم از مهمترین مؤلفههای وضعیت اقتصادی هر کشور بهحساب میآید. دریک بیان کلی نرخ تورم عبارت است از افزایش مداوم سطح عمومی قیمتها در یک دوره زمانی مشخص، بنابراین، ویژگی اصلی تورم، تداوم افزایش قیمتهاست. مفهوم فقر هم همیشه با نحوه توزیع درآمد ملی و یا درآمد سرانه همراه میباشد. به عبارتی فقدان درآمدهای مناسب و کافی یک فرد یا خانوار برای تأمین نیازهای اساسی به عنوان وضعیت فقر دریک جامعه تعریف میشود. این درآمدها عموماً از سه طریق ممکن است به افراد و یا خانوارها تعلق بگیرد
1- از طریق عرضه نیروی کار و مشارکت در مراحل تولید بهعنوان عامل تولید
2- از طریق فروش یا اجاره دارائیها و سرمایههای مادی بهعنوان یکی از دیگر از عوامل تولید
3- از طریق سیاست توزیع مجدد درآمدهای دولت
یکی دیگر از متغیرهای بسیار مهم و کلیدی که پرحجم و شدت فقر اثر مستقیمی دارد تورم است. بروز وضعیتهای شدید تورمی در مناطق مختلف کشور میتواند هم از طریق آثار مستقیم و هم غیرمستقیم باعث افزایش و شدت حجم فقر و محرومیت گردد. افزایش قیمتها در وهله اول باعث کاهش قدرت میزان قدرت خرید افراد جامعه بهویژه گروههای کمدرآمد و فقیر میگردد، درنتیجه باعث کاهش میزان تقاضای آنها برای خرید کالاهای اساسی و درنهایت تأمین انرژی غذائی کمتر و شدت بیشتر فقر خواهد شد. از طرف دیگر افزایش شدید قیمتها از طریق ایجاد وعدم اطمینان در بازارها باعث عدم تمایل به پسانداز و سرمایهگذاری و درنهایت محدود شدن فعالیتهای اقتصادی و فرصتهای شغلی در جامعه میگردد که این مسئله درنهایت از طریق کاهش فرصتهای شغلی و درآمدی در جامعه باعث کاهش درآمدها و تشدید بیکاری و فقر خواهد شد. (منبع: بررسی عوامل مؤثر بر فقر، علی حسنزاده، فصلنامه پژوهش اقتصادی)
بررسی آماری سه شاخص مهم فوق یعنی تورم، فقر و بیکاری با اتکاء بر آمارهای منتشرشده رسمی بیانگر وضعیت وخیم و فاجعهآمیز لرستان در این شاخصها است. با هم چند آمار را موردبررسی قرار میدهیم.
1- دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که نرخ تورم استانهای محروم و با درآمد کم از سایر استانها بهویژه در شرایط کرونائی از دیگر استانها پیشی گرفته است بهطوریکه تورم در استانهای ایلام، لرستان و خراسان جنوبی در 12 ماه منتهی به فروردین 99 بالاترین سطح را به ثبت رساندهاند. ایلام با 39 و لرستان با 37 درصد بالاترین نرخ تورم را در بین استانهای کشور داشتهاند. همانگونه که در مطلع این یادداشت هم تذکر دادهام بررسی آماری ماهها و سالهای قبل بیانگر این است که لرستان همیشه جزء استانهای با تورم بالا بوده است. این موضوع سبب فشار زیادی به منابع درآمدی ناچیز خانوادههای محروم استان شده و باعث بازتولید چرخه فقر و تشدید شکافهای طبقاتی و تشدید مشکلات اقتصادی و بهتبع آن پیامدهای وحشتناک اجتماعی خواهد شد. کاهش درآمدهای دولت از فروش نفت، ادامه تحریمهای اقتصادی و خالی شدن خزانه دولت از درآمد مطمئن چه آیندهای را پیش روی کشور بهویژه استانهای محروم قرار خواهد داد. آیا گوش شنوایی وجود دارد؟
2- به روال معمول نرخ بیکاری در استانها هم که اعلام میشود استان لرستان جایگاه اول تا سوم دارد. بر اساس آمار منتشرشده در زمستان 98 استان لرستان با 8/16 درصد سومین استان کشور از لحاظ نرخ بیکاری قرار دارد. با توجه به اینکه تحول خاصی در استان در باب سرمایهگذاری و ایجاد طرحهای اشتغالزا در چند سال گذشته صورت نگرفته است طبعاً بخش عمدهای از نیروی کار استان عطای کار در استان را به لقای آن بخشیدهاند و به استانهای دیگر مثلاً تهران و یا اصفهان مهاجرت کردهاند و جایگاه سوم استان در بین استانهای بیکار کشور هم عمدتاً به همین دلیل است و نه ایجاد اشتغال. برابر آمار منتشر شده مهاجرت از سوی مرکز آمار کشور در بازه زمانی 5 ساله منتهی به سال 1395 در مجموع 121269 نفر از استان لرستان به مقصد سایر استانها و یا شهرهای داخلی استان مهاجرت کردهاند که از این تعداد 41038 نفر فقط به استان تهران مهاجرت کردهاند.
وجود آمارهای ناامیدکننده از وضعیت استان لرستان در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی بهاندازه کافی نگران کننده است ولی به خاطر طولانی شدن مطلب از ذکر همه آنها خودداری مشود. گرچه اخیراً جناب آقای شاهرخی امامجمعه محترم خرمآباد از این موضوع اظهار نگرانی کردند و به مسئولین استان هشدارهای لازم را دادند ولی با کمال تأسف ظاهراً مدیران عالی استان دچار روزمره گی های فرسایشی شده و عمق این خطر و فاجعه را بهدرستی درک نکردهاند چرا اگر غیر از این بود میبایستی آثار و نتایج آن کاملاً ملموس بود. در شرایط کنونی که تبعات کرونا مشکلات اقتصادی استان را مضاعف کرده است آیا به عواقب اجتماعی بحرانهای تورم، بیکاری و فقر در استان لرستان اندیشیده شده است یا خیر؟ به نظر نگارنده نهادهای مسئول سیاسی و امنیتی استان بیش از هر نهاد و ارگان دیگری در این مهم رسالت خطیری به عهدهدارند. آنها بایستی هشدارهای امنیتی لازم را به تصمیم گیران و تصمیم سازان مرکز منتقل کنند و تا حصول نتیجه از پای ننشینند و بدانند که هرگونه قصور در انتقال مسائل و مشکلات استان گناهی نابخشودنی است. بزرگان و متنفذین و نخبگان و فعالان و روزنامهنگاران و صاحبان قلم و... در این شرایط بسیار مهم به میدان بیایند و بانگ مطالبه گری و دادخواهی برآورند که مردم مظلوم لرستان شایسته نیست بیش از این در تب سوزناک تورم و فقر و بیکاری دچار فرسودگی های روحی و روانی شوند و تصور کنند که فریادرسی ندارند و اگر کارد به استخوان برسد که رسیده است با هجوم لشگر بیکاران و فقرا مواجه خواهیم شد و تبعات سنگین آن دامنگیر کشور و استان خواهد شد و البته باکمال تأسف موجب بازتولید محرومیت و افتادن در دور باطل فقر و فلاکت خواهد بود. بهطور ویژه از منتخبان مردم در مجلس یازدهم استدعا دارم که در این موضوع با همافزائی و همکاری صدای رسای مظلومیت و فریادخواهی این مردم باشند.
دیدگاهها