سه روز نفسگیر و خسته کننده در حال اتمام است. پروندهی هشتمین جشنوارهی مطبوعات غرب کشور در حال بسته شدن است. دقایقی بیش نیست که نتایج جشنوارهی مطبوعات و خبرگزاریهای غرب کشور اعلام شده است.
خستگی و کوفتگی و مشکل قلبی همه دست به دست هم داده تا دیگر رمقی برایم باقي نماند. اهالی مطبوعات اکثراً خوشحالاند؛ برخی عکس یادگاری میگیرند، برخی ديگر تبریک رد و بدل میکنند.
کمی آنطرفتر یک نفر تيرِ نگاهش را به سمت من نشانه رفته است. از همان نگاه، میفهمم که پيام خوشی ندارد. دستانش روی شانهام فرود میآید. برمیگردم، همان است. میگوید: «زیاد نبردید؟»
- چی!؟
- جوایز جشنواره ديگه؟
نفس ناقصم بند میآید! سرم گیج میرود. عجب!!
البته عصر روز سهشنبه (پنجم خرداد) که ادارهكل ارشاد برندگان را باخبر کرده بود، برخی افراد که همواره از کاه، کوه میسازند و دنبال جوسازی هستند، شايعه كرده بودند که در جشنواره حقکشی شده است!! همچنین يك نفر به رئیس اتحادیهی مطبوعات محلی کشور گفته بود چرا فلان نشريه 5 عنوان کسب كرده؟ ایشان در جواب ميگويد «تا جايي كه من خبر دارم اين نشريه در خيلي از جشنوارهها بیشتر از این تعداد، مقام و عنوان كسب كرده، بايد خوشحال باشيد كه استانتان چنين نشريهاي دارد!» این مقدمه را به خاطر این آوردم که چند نکته را یادآوری کنم:
یکم: از روزی که مدیر خانهی مطبوعات لرستان شدم، یکی از برنامههایم برگزاری جشنوارهي مطبوعات غرب کشور و برگزاري كلاسهاي آموزشي بود. زیرا برگزاري جشنوارهها در تشويق و ارتقاي دانشِ اهالی رسانه نقش موثري دارد. به هر روی ادارهکل ارشاد لرستان پیگیر کار شد، معاونت مطبوعاتی هم این فرصت را به لرستان داد تا میزبان جشنوارهی هشتم شود. البته معاونت مطبوعاتی آییننامهای برای این منظور دارد که باید میزبان جشنواره مفاد آن را به خوبی رعایت کند. از جمله محتوای آثار باید بومی و محلی باشد. نشریات سراسری حق شرکت در جشنواره ندارند. آثارِ با نام مستعار پذیرفته نیست. داوران بايد بومی باشند (از هر استان یک نفر) و...
مقدمات کار فراهم شد. نشستهای زیادی برای تهیهی فراخوان جشنواره برگزار شد. ارشاد لرستان سایتی برای دریافت آثار ارسالی به جشنواره راهاندازی نمود. بیش از 1500 اثر به دبیرخانهی جشنواره رسید. آثارِ رسيده دستهبندی، تفکیک و كُدبندي و بدونِ نامِ نويسنده به شرح زير برای داوران فرستاده شد:
ـ داورِ بخش مصاحبه: آقای فتاحی از استان ایلام
ـ گزارش: آقای محمدحسین شیریان ـ کرمانشاه
ـ تیتر و خبر: آقای يداله طاقتی احسن ـ همدان
ـ سرمقاله و یادداشت: آقای احمدی ـ کردستان
ـ مقاله و طنز مکتوب: آقای ایرج کاظمی ـ لرستان
ـ کاریکاتور، عكس و صفحهآرایی: آقای داوود یاراحمدی ـ لرستاني ساكن تهران
همچنين داور ناظر آقای دکتر اميدعلي مسعودي ـ لرستاني ساكن تهران
يادآوري ميشود كه خانهی مطبوعات در نحوهی تفکیک و دستهبنديِ آثار و ارسال برای داوران نقشي نداشته است.
نکتهی دوم: در هر رقابتی برخی برنده میشوند و برخی بازنده. گرچه معمولاً بازندگان نتيجهي رقابت را ميپذيرند و به برنده تبريك ميگويند، برخي نيز ممكن است برنده نشدنشان را به ناداوري نسبت دهند و...
به قاطعیت میگویم: در جشنوارههای زیادی که در طول 20 سال فعالیت رسانهای دیده و در آنها شرکت کردهام هیچ كدام از جشنوارههای منطقهای در اين سطح و کیفیت برگزار نشده است. جشنوارهای که 6 داور باتجربه و کارکشته داشت و یک داور ناظر که دکترای روزنامهنگاری دارد و عضو هيئت علمي دانشگاه است.
همانگونه که در نکتهی یکم گفته شد، آثار به صورت كدبندي و بدون نام نويسنده در اختیار داوران قرار گرفته بود. از طرف دیگر، هیچ داوری حق استان خودش را به استان دیگری نمیبخشد و حق خبرنگار هماستانی خود را پايمال نميكند.
باز تاكيد ميكنم جشنوارهی هشتم، یکی از با کیفیتترین جشنوارههای غرب کشور بود؛ برگزاری نشستهای خبری، حضور پررنگ استانهای شرکتکننده و برپایی غرفههای حاوی نشریاتِ استانها به شیوهای مناسب، جذاب و زیبا، برگزاری 6 کارگاه آموزشی مفید که با استقبال خوب اهالی رسانه روبهرو شد همه و همه از نکات مثبت و خوب جشنواره بود. اینها ادعا نیست؛ زيرا اكثر بازديدكنندگان و شرکتکنندگان، از نحوهی برگزاری جشنواره بارها و بارها ابراز رضایت کردهاند. در بازدیدی که مسئولان حوزهی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد از کارگاههاي آموزشي داشتند، تاکید کردند که لرستان میتواند مرکز آموزشِ روزنامهنگاری غرب كشور شود. حتا ایشان انتقاد كردند چرا از اين کارگاهها فیلمبرداری نشد تا به صورت سیدی در اختیار خبرنگاران قرار گيرد. به هر روی جشنوارهای با این کیفیت افتخاری است برای استان ما. سوال اين است چرا با شایعهپراکنی و اطلاعات غلط باید چنين کار خوب و ارزشمندی خدشهدار شود؟
البته تلاشهای شبانهروزی مسئولان ادارهکل ارشاد به ویژه كارشناسان واحد مطبوعات این ادارهكل، خانهي مطبوعات و حضور خوب و پررنگ اهالی رسانه در جشنواره و به ویژه کارگاههای آموزشی بر رونق و ارزش جشنواره افزود.
نکتهی سوم: نکتهی سوم و پایانی این که سیمره از زمان تولدش تاکنون به ژانرهای تحلیلی و فرایندمحور همچون سرمقاله، یادداشت، مقاله، طنز و كاريكاتور، عکس، گزارش، مصاحبه، تحلیل و تفسیر اهمیت ویژهای داده و در اکثر شمارههایش ستونهای ثابتي به ژانرهای یادشده اختصاص داده است.
افراد قدر و توانمندی در این نشریه قلم میزنند. اکثراً پیشکسوت و صاحب سبک هستند. نه من بلكه این افراد به سیمره ارج و وزن دادهاند (شرفالمکان بالمکین). اين بزرگواران هستند كه به جايگاه سيمره ارزش دادهاند نه چيز ديگري. از طرفي ديگر، سیمره بیشتر به آگاهی اهمیت میدهد تا آگهی، تاكنون 35 عنوان برتر در رشتههای مختلف در جشنوارههاي ملي، منطقهاي و استاني کسب کرده است. بنابراین تنها اولینبار نيست که 5 عنوان به دست آوردهاست.
با نگاهی به عناوین کسب شده (رجوع به صفحه آخر) میبینند که هیچ نشریهای در غرب کشور این همه عنوان و رتبه را در کارنامهيِ رسانهای خود ندارد. انتظار ميرفت که در این جشنواره بیش از 5 عنوان کسب کند. البته شاید مصلحت نباشد در خصوص 6 یا 7 عنوان سیمره صحبت کنم و آن را به مجالی دیگر موکول میکنم.
به ديگر سخن اين سيمره و شخص مديرمسئول آن نبود كه 5 رتبهي برتر كسب كرد بلكه نويسندگان ارزشمندي هستند كه وزن و اعتبار آنها بر هيچ اهل فني پوشيده نيست؛ طنز وحيد حاجسعيدي كه از گرگان با سيمره همكاري ميكند، در جرايد ملي (اطلاعات، شرق، حمايت و...) در كنار طنزپردازاني مانند رضا رفيع چاپ ميشود؛ گمان نميكنم كسي منكر توان ياسر دلفان در حوزهي كاريكاتور باشد. ياسر چند مقام بينالمللي دارد اما در اين جشنواره مشتركا مقام سوم را كسب كرد! حالا آقاي دلفان بايد فلك را سقف بشكافد كه چرا سوم شده!! او به راي داوران احترام گذاشت. پرويز گراوند سي سال آزگار است كه طنز مينويسد اما در اين رشته مقام نياورد! دكتر كيانوش زهراكار استاد دانشگاه است.
سالهاست كه در جرايد مختلف در بارهي موضوعات و مسايل بومي مينويسد. امين آزادبخت عكاسي است كه دهها مقام و رتبهي برتر در كارنامهي خود دارد. از سوي ديگر افراد توانمند و صاحب نام چون استاد صادق سيفي، استاد عليمردان عسكريعالم، نصرتاله مسعودي، دكتر مراد سپهوند، عنايت صادقينژاد، دكتر شهرام شرفي، دكتر رضا بهرامي، سعيد عسكريعالم، دكتر علي حيدري، علي گودرزيان .... مقام و رتبهاي كسب نكردهاند.
پس اگر حق اعتراضي باشد بايد سيمره و اين بزرگان اعتراض كنند زيرا در اين جشنواره سيمره نسبت به جشنوارههاي قبل حدود 35درصد افت كردهاست. در سالهاي قبل كه جشنواره در استانهاي ديگر برگزار ميشد، سيمره دست كم سه يا چهار مقام اولي داشت اما در اين جشنواره تنها يك مقام اول!
بنابراين وقتی جشنوارهای برگزار میشود، نباید انتظار داشته باشیم جوایز را بین همه تقسیم کرد. زیرا روح جشنواره دچار خدشه میشود. قرار نیست همهي 480 نفری که آثار برای جشنواره فرستادهاند، رتبه کسب کنند! و دیگر اینکه اگر نشریهای عناوین زیادی را به دست بیاورد، حتماً كاسهاي زير نيمكاسه است!
مگر فیلمی که در اسکار ده جایزه میگیرد باید حرف و حدیث برايش بسازند که چرا این همه جایزه گرفته است!؟ من در عجبم چرا زمانی که سیمره در جشنوارهي ملي ایلام 5 عنوان، در خوزستان 4 عنوان، در سنندج 5 عنوان و... را در سالهای گذشته بهدست آورد، كسي از اهالی رسانهی این استانها نه تنها لب به اعتراض نگشودند بلکه با ابرازِ تبریک، ما را به كار رسانهاي دلگرم کردند. مگر بد است استان لرستان 18 مقام در يك جشنوارهي منطقهاي كسب كند؟ واي بر ما كه تا اين گونه فكر ميكنيم لرستان رنگ و بوي توسعه به خود نميبيند!
متاسفانه برخي از رسانهايهاي ديارمان هنوز در تنظيم درست يك خبر ساده ناتوانند و به جاي توليد محتوا، كارشان درج آگهي و پر كردنِ صفحات نشريه با مطالب غيرتوليدي است. اينها خود را با نشريهاي كه بيش از يك دهه تجربهي كاري دارد و با يك تيم توانمند و حرفهاي اداره ميشود، مقايسه ميكنند و انتظار دارند ره صدساله را يكشبه طي كنند و همپاي آن نتيجه بگيرند! نشريهاي كه 90 درصد آن آگهي است و هنوز قوانين تيتر زدن را به ويژه در صفحهي اول نميداند چه انتظاري از جشنواره دارد؟
چرا ناجوانمردانه و احساسي انگيزه را در آدمهايي كه هدفي جز سربلندي رسانههاي استان خود ندارند، ميكشيد؟ چرا ميخواهيد ما نيز چون برخي از اهالي رسانه كه گوشهي عزلت گزيدهاند، از اين شهر رخت بربنديم و به دياري ديگر برويم؟ خدا را گواه ميگيرم بنده بهجز مسئوليت برگزاري كارگاههاي آموزشي و تامين مدرس اين كارگاهها هيچ مسئوليت رسمي ديگر نداشتهام.
بیایید قدری واقعبینانه به قضایا بنگريم، تنگنظر نباشیم، بلكه از موفقيت ديگران درسي براي موفقيت خود بياموزيم.
دوستان همکار! به جای تخریب دیگران، دانش رسانهای خود را بالا ببرید، بهجای آگهینامه، آگاهینامه شوید، به جاي اينكه سخنگوي دولتيان شويد، صداي مردم باشيد؛ بهجای روزينامه، روزنامهداری کنید.
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
كيانوش رستمي
سرمقالهي شماره 320 هفته نامه سيمره كه در تاريخ نهم خرداد 1394 منتشر شده است.
سرمقالهي شماره 320 هفته نامه سيمره كه در تاريخ نهم خرداد 1394 منتشر شده است.
دیدگاهها
این جشنواره از اول همه چیزش مشخص بود....
دوستان واقع گرا باشیم و حد و اندازه خود را بدانیم و منصف باشیم.
به جناب رستمی خسته نباشی و تبریک عرض می کنم و برای سیمره اش روندگی و تداوم و سلامت آرزومندم .
___________________________
يافته: نظر شما منتشر ميشود تا دكتر رستمي به آن پاسخ بدهند ولي توجه داشته باشيد كه پيش از اين نيز سيمره چندين جايزه در همين جشنواره غرب كشور برده و آن مواقع آقاي رستمي منصبي در خانه مطبوعات لرستان نداشته اند.
حیف آدم عقده ای مثل تو ادعای خبرنگاری داشته باشه متاسفم برات تا کج اندیشان کوته فکری تازه به دورانرسیده ای مثل تو وجود داره باید استانمان عقب بیفته. اگه مردی بیا رودرو حرف بزن بزارید در حسادت خودتون بمیرید