یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

روزهای آغازین آذر‌ماه امسال حادثه‌ای هولناک در بروجرد روی داد و منجر به مرگ مظلومانه‌ی یکی از اعضای شریف جامعه‌ی آموزش و پرورش استان و کشور شد.
رخدادی كه می‌توان آن را یک سونامی اخلاقی‌تربیتی دانست، آن هم در شهری که به لحاظ اخلاق و اندیشه سرآمد شهرهای لرستان بوده است.
اخلاقی که در جامعه قربانی می‌شود: از فداکاری صفرزاده تا مظلومیت خشخاشی اخلاقی که در جامعه قربانی می‌شود: از فداکاری صفرزاده تا مظلومیت خشخاشی در ارتباط با این حادثه و بارتاب‌های آن در سطح جامعه نکاتی به ذهن می‌رسد که اگرچه بارها تکرار شده‌اند اما این بار به قدری سنگین است که نمی‌توان از سنگینی آن ننالید:
نکته‌ی اول:
درگذشت مرحوم خشخاشی با آن کیفیت، حدود یک ماه پس از درگذشت شادروان صفرزاده اتفاقی بود که داغی تازه بر جامعه‌ی فرهنگی لرستان و ایران نهاد. دو اتفاقی که از شاید جهاتی با هم قابل قیاس باشند.
فداکاری و مظلومیت هر دو معلم و عدم انعکاس در رسانه‌های ملی و کشوری از شباهت‌های این دو جریان است.
اما نکته‌ و گلایه‌ای که از فعالان عرصه‌ی مجازی قابل طرح می‌باشد این است که آن طور که باید و شاید به حادثه‌ی مرگ شادروان خشخاشی نپرداختند، پتانسیل عظیمی که در جریان درگذشت مرحوم صفرزاده به ما نشان داد که تا زمانی که مطالبه و پی‌گیری جریانی از بدنه و متن جامعه محلی وجود نداشته باشد، انعکاسی در سطح ملی نیز نخواهد بود.
باید گفت اگر آن پی‌گیری‌ها و کمپین‌ها که در دنیای مجازی به راه افتاد، نمی‌بود، قطعاً فداکاری «کاظم صفرزاده» در شوراب لرستان دفن می‌شد، اما دریغا که در جریان مرگ مظلومانه‌ی «محسن خشخاشی» رخوت و بی‌تفاوتی دنیای حقیقی به دنیای مجازی نیز کشیده شد. البته که حساب افراد فرصت‌طلبی که همواره منتظر روزنه‌ای برای پیشبرد اهداف و مطامع باطل‌شان هستند از اهالی فرهنگی که در این حادثه داغدار شده‌اند جداست.
نکته‌ی دوم:
مظلومیت تحمیلی آموزش و پرورش در بین وزارتخانه‌ها و نهادهای اجرایی کشور با مظلومیت لرستان در بین دیگر استان‌های کشور قابل قیاس است. به جز چند مورد استثنا همیشه در دهه‌های اخیر دولت‌هایی که روی کار آمده‌اند وزیرانی در این نهاد مهم و اساسی به کار گماشته‌اند که مدیریت، کفایت، انرژی و انگیزه‌ی لازم را برای اداره‌ی مهمترین و بزرگترین نهاد اجرایی کشور را نداشته‌اند.
در مورد حادثه‌ی مرگ مرحوم خشخاشی نیز اگر چه دکتر فانی به زحمت افتاده و پیامی صادر نمودند، ولی انتظار بیش‌تری از ایشان و دستگاه تحت مسوولیت‌شان می‌رفت. به عنوان مثال ای کاش جناب فانی کارگروهی تخصصی از جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و ... تشکیل می‌دادند و به ریشه‌یابی این آسیب می‌پرداختند.
دیر یا زود نهادهای قضایی و انتظامی حسب وظیفه‌ی ذاتی‌شان قاتل 15 ساله مرحوم خشخاشی را دستگیر می‌کنند و روندی که پایانش را همه می‌دانیم. اما در این جریان وظیفه‌ی نهادهای فرهنگی چه می‌شود؟ چرا چنین روی‌دادی در مدرسه مکانی که بایستی مهد فرهنگ و اخلاق باشد رخ می‌دهد؟ حلقه‌ی مفقوده‌ی مشاوره در مدارس ما به کجا رفته است؟ مربیان و مسوولان پرورشی و تربیتی ما در مدارس به چه کاری مشغول‌اند؟ و صدها سؤال و چالش درون دستگاهی دیگر که به نظر می‌رسد، جناب وزی بایستی پاسخ‌گوی آنها باشد.
نکته‌ی سوم:
هزاران بار هم لازم باشد می‌گوییم و می‌نویسیم، آقایان صداوسیما، به‌جز کشته شدن نوجوان سیاه‌پوست امریکایی به دست پلیس آن کشور، بحران بیکاری و ریاضت‌های اقتصادی در اروپا، خبرهایی دیگر نیز در این کشور هست که ارزش پرداختن را داشته باشد.
نکته‌ی چهارم:
بزرگ‌ترین سرمایه‌ی هر جامعه‌ای اخلاق است که در ارزش‌های دینی و انسانی تأکید فراوانی بر آن شده است، اما به راستی ارزش‌های اخلاقی در جامعه‌ی شبه مدرن ما به کجا رفته‌اند؟ جامعه‌ی ما را چه پیش آمده است که تمام سنت‌های و سجایای اخلاقی چند هزار ساله‌ی خود را به پای بت‌هایی خیالی چون مدرنیته، ثروت، قدرت و شهرت به قربانگاه برد؟ کسانی که فرهنگ بومی این دیار را له کردند به جای آن چه چیزی به خورد جوانان ما دادند؟ ارزش‌های اخلاقی در بین اهالی سیاست، هنر، فرهنگ و ورزش کجایند؟
چرا سیاست‌مداران ما به راحتی آب خوردن واقعیت را وارونه جلوه می‌دهند، دروغ می‌گوید، آمار می‌سازد و ...
چرا ورزشکاری که بایستی به شاه‌مردان علی‌(ع) اقتدا کند، الگویش پوریای ولی و تختی باشد، به خاطر پول همه کار می‌کند الا ورزش و رعايت اصول پهلواني و اخلاقي؟!
آیا اهل خرد نام مقدس علی و اباالفضل (علیهم السلام) را که بر زبان می‌آورند و بر سینه حک می‌کنند را باور دارند؟
چرا اسطوره‌ی فوتبال ما حرمت استادی و شاگردی از یاد می‌برد و استاد خود را به زندان می‌افکند و کیف هم می‌کند؟
به نظر می‌رسد سیاست‌گذاران فرهنگ، تربیت، اخلاق و آموزش جامعه بایستی به این موارد پاسخ دهند و http://yaftenews.ir/images/stories/portre/veyskarami-mehdi.jpgنسبت به وضعیت نابه‌سامان ارزش‌های اخلاقی در جامعه حساس باشند.
و نکته‌ی قابل تأمل و تقدیر دیگر، حضور و پی‌گیری مدیر کل آموزش و پرورش لرستان در جریان از دست رفتن شادروانان صفرزاده و خشاخاشی بود، که اگر ذکری از آن به میان نیاوریم از دایره‌ی عدالت خارج شده‌ایم.
 

مهدی ویس‌کرمی
معلم آموزش و پرورش
منبع: نشریه لور

دیدگاه‌ها  

#1 امیر 1393-09-12 11:50
درود به شرفت آقای ویسکرمی ، کاملا درست گفتی بویژه در مورد صدا و سیما.
نقل قول کردن
#2 محمود کوماس جودکی 1393-09-12 20:40
چرا اسطوره‌ی فوتبال ما حرمت استادی و شاگردی از یاد می‌برد و استاد خود را به زندان می‌افکند و کیف هم می‌کند؟

آقای ویسکرمی برای دیدگاه و قلم تان احترام قائلم خواهشن نذار این قلم توانمد هر چیزی را قلمی کند. استادی که ناحقی کرد و محکوم شد اما باز هم سر ناحقی و بی ادبی ش ایستاد مطمئنا یه پای استادی اش می لنگد.
الکی و القاب و عناوین هم تقدیم خیلی ها می کنی دوست من حیف این قلم توانمد نیست!
نقل قول کردن
#3 کریم دوستی .کوهدشت 1393-09-12 20:58
باتسلیت درگذشت مظلومانه وشهادت گونه زنده یاد صفر زاده وزنده یاد خشخاشی .از نوشته بسیار خوب ومسولانه همکار ارجمندمان آقای ویسکرمی تشکر میکنیم.
نقل قول کردن
#4 اکبر 1393-09-13 08:42
همه رو با هم قاطی کردی!!!
آخرشم معلوم شد لپ کلامت همون دو خط آخر بود....
نقل قول کردن
#5 کرم بک 1393-09-13 11:40
اگر اسم مدیر کل را نمی آوردی وارد دایره دیگری نمیشدی!
نقل قول کردن
#6 فرهنگي 1393-09-13 11:45
اقاي ويسكرمي به نظر من مدير كل استان به خاطر از دست ندادن منصب خود تا اين حد به تكاپو افتاد وگرنه بصورت غيرمستقيم خودش مقصر اصلي است چرا كه هم مديران مدارس ويسيان و بروجرد به صورت غيرمستقيم و در دوره مديريت مدير كل منصوب ميشوند و مسيوليت اين اتفاقات بر عهده ايشان هم هست و در دوره مدير هاي قبلي چنين اتفاقاتي نيفتاده است
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا