تلاش برای نگارش گفتار یکی از پردامنهترین و پربرکتترین تلاشهای بشری بوده است.
بشر همواره در حال آزمایش و خطا برای رسیدن بهنظام مطلوبی بوده است که بتواند گفتار خود را ثبت کند تا از این طریق بتواند با غایبین و آیندگان دور و نزدیک ارتباط برقرار کرده و افکار، مفاهیم و احساسات خود را به آنها منتقل کند.
انسان موجودی اجتماعی است و احساس نیاز به ارتباط با دیگران تنها شامل حاضرین در محل نبوده است بلکه او میخواسته است ارتباط او مرزهای زمان و مکان را درنوردد و این آرزو که در ابتدا همچون پرواز آرزویی دوردست یا دستنیافتنی مینموده است با اختراع خط و نظامهای نوشتارهای جامه عمل به خود پوشانده است.
مصریان، چینیان و فینیقیان پیشتازان تحقق این آرزوی بزرگ و تمدن ساز بودهاند. پسازآن هر جامعه زبانی به فراخور زمان یک نظام نوشتاری را اقتباس نموده و تغییراتی در آن انجام داده است تا نیازهایی را برآورده کند که خط اقتباسی نمیتوانسته است به شکل دستکاری نشده انجام دهد یکی از نمونههای موفق چنین اقتباسی، خط فارسی مبتنی بر الفبای عربی است که با ابداعات و تغییرات مفیدی توانسته است در خدمت نگارش زبان فارسی واقع شود.
گفتار لری – چه آن را زبان بنامیم یا گویش- دارای مشخصههای فراوانی است که خط فارسی نمیتواند آن را بهدرستی به نگارش درآورد. مثلاً چگونه میتوان با رسمالخط فارسی واژه «شیر»/šīr/ (نوعی حیوان) را از «شیر»/ši:r/ (محصول لبنی) تشخیص داد. در فارسی معاصر تفاوتی بین تلفظ این دو کلمه وجود ندارد ولی در زبانهای حوزه زاگرس وجود دو نوع صدای «ای» که موجب تغییر فاحش معنا میشود اثبات شده است.
در لری مینجایی (لرستانی) و لکی نوعی صدای «ل» وجود دارد که با «ل» متداولی که در فارسی میشنویم و در لری مینجایی و لکی نیز وجود دارد متفاوت است. این صدا که گویی ترکیبی از همخوانهای «ل» و «ی» است در فارسی نمادی ندارد و تلفظ آن برای فارس زبانان بسیار دشوار است ولی نکته اصلی آن است که معنی را عوض میکند «تَل»/tal/ با صدای ل متداول در فارسی یعنی تلخ ولی با «ل» دیگر که اشاره کردیم /taL/ یعنی «نهال».
صدها مثال میتوان در این خصوص آورد که این همخوان «ل» ناشناخته در فارسی موجب تمایز معنا در لری مینجایی و لکی میشود. به عیارت دیگر در اصطلاح زبانشناسی «جفت کمینه» (minimal pair) دارد و خود یک تکواج (phoneme) مستقل است که نمود آن باید با ابداع کاراکتری در خط حاصل شود. همچنین تکواج های دیگری در زبانها یا گویشهای حوزه زاگرس وجود دارد که در فارسی نظیری ندارند که در اینجا جهت اختصار به آنها اشاره نمیکنیم.
علاوه بر این، تلفظ خاص بسیاری از کلمات که واجهای آنها در فارسی معادلی دارد باعث شده است نتوان آنها را بهراحتی با خط فارسی نوشت. مثلاً محقق در بررسی خود بر روی نمونههای مختلفی که تلاش کرده بودند واژۀ معادل پدر را بنویسند با انبوهی از ثبتهای مختلف مواجه شد: «بوئه، بووئه، باوئه، بووا، باوه، بوعه، باوء و ...» حتی در مورد این یک کلمه اگر مثلاً ضمیری مانند «م» به آن وصل شود ناهماهنگیها در ثبت بسیار بیشتر میشود: «بوئه م، بوام، بوئم، بووام، بوعه م، بوعم، باوه م، باوم، بووم، بوء م، بووئه م بوئه ام و ...».
نکته جالب آن است که تمامی این ابداعات تلاشی برای حل مشکلی است که خط فارسی نمیتواند راهحل مشخصی برای آن ارائه دهد. حال ممکن است که این سؤال پیش آید درحالیکه صداهای /au/ و فتحه /a/ در فارسی وجود دارند چرا خط فارسی نمیتواند شیوه نگارشی برای ثبت معیار این کلمات ارائه دهد.
پاسخ به این پرسش را باید در چیزی یافت که زبانشناسی به آن «phonontactics» میگوید یعنی ترتیب چینش واجها و آواها کنار هم. درست است در فارسی همصدای /au/ وجود دارد و هم /a/ (فتحه) ولی نمیتوان کلماتی پیدا کرد که در آن این دو صدا در کنار هم آمده باشد.
پس بهطور منطقی نتیجه میگیریم چون چنین مشکلی برای نگارش و ثبت زبان فارسی وجود نداشته است راهحلی برای ثبت آن نیز ارائه نشده است ولی هنگامی بخواهیم زبانها یا گویشهایی را ثبت کنیم که phonotactics متفاوتی دارند این مشکل نمود پیدا میکند.
مسأله دیگر که خوانش لری با خط فارسی را بسیار دشوار میسازد این است که نگارش بسیاری از واژگان لری بر مبنای خط فارسی منجر به تولید کلماتی میشود که شکل نوشتاری یکسان ولی تلفظها و معانی متفاوتی دارند بهاصطلاح زبانشناسی واژههای «هم نویسه» (homographs) بسیاری را تولید میکند.
واژگان هم نویسه در همه زبانها وجود دارند ولی در بسیاری از زبانها مانند فارسی ازآنجاکه سابقه نوشتاری و آموزش چندین قرنی و حتی هزارهای دارند این مشکل بهراحتی و. با اندک زحمتی برای خواننده حل میشود. واژگانی مانند درد (با تلفظهای dard و dord) یا سم (با تلفظهای sam و som) نمونههایی از واژگان هم نویسه در فارسی هستند که خوانندگان با توجه به تجربه طولانی با کتابت فارسی و بافت جمله (context) بهراحتی تلفظ و معنای صحیح آن را در مییابند؛ اما در زبانی مانند لری که خوانندگان سابقه خوانش و نگارش آن را ندارند و گاه خواندن چند سطر لری نویس مخصوصاً اگر به لری اصیل باشد برایشان از هر کار دیگری سختتر است نمیتوانند از این مزیت خط فارسی برای خوانش زبان فارسی در مورد لری هم استفاده کنند.
وانگهی در بررسیها معلوم شده است که مثلاً تغییرات فتحه، کسره و ضمه در لری بیشتر از فارسی موجب تغییر معنا میشود. کلمه ساده و دوحرفی «کر» را در نظر بگیرید اگر روی ک فتحه بیاید یعنی ناشنوا، اگر ضمه بیاید یعنی «پسر» و اگر کسره بیاید یعنی «جمع شده از شدت درد». وانگهی در لری دو نوع ضمه و کسره وجود دارد که گاه معنی را عوض میکنند.
مثلاً در لری خرمآبادی و لکی «مل» (با همان ل که در فارسی متداول نیست) با فتحه رویام یعنی پرنده، با کسره فارسی واقع برم یعنی «میل، خواهش» و با یک نوع کسره خفیف که در زبانشناسی به آن schwa (شوآ) میگویند یعنی «گردن».
ممکن است برخی استدلال کنند که چرا از «الفبای بینالمللی آوانگاری» (IPA) استفاده نشود. بهطور خلاصه در جواب میگوییم اولاً برای آموزش الفبای بینالمللی آوانگاری به عموم مردم همان زحمتی را باید کشید که در معرفی یک رسمالخط جدید باید بر عهده گرفت. ثانیاً IPA هیچگاه بهعنوان نظامی نوشتاری دارای هویت یک خط معرفی نشده است بلکه در بررسیهای علمی آواشناختی و واجشناختی و همچنین در فرهنگنگاری استفاده میشود.
مضاف بر آن با هویت فرهنگی ما منافات دارد زیرا موجب گسست از الفبای فارسی و عربی و بهتبع آن گسست فرهنگی میشود. تاکنون در هیچ جای دنیا نیز از IPA در حکم خط یک جامعه زبانی (Linguistic Community) استفاده نشده است.
هرچند تلاش برای تدوین رسمالخط لری در مقایسه با دیگر زبانها سابقهای طولانی ندارد و به دهههای اخیر برمیگردد (مثلاً تلاشها در زبان کردی تقریبا 1860 شروع شده است) درزمینهٔ ابداع خط برای نگارش لری تاکنون چهار تلاش مدون صورت گرفته است:
1- خط لری آساره (1369 شمسی)
2- خط لری پاپریک (1374 شمسی)
3- خط لور (1385 شمسی)
4- خط زاگرس (شروع 1391 شمسی) مورد حمایت جهاد دانشگاه لرستان
معرفی این خطوط و نقاط قوت و ضعف آنها مجال دیگری میطلبد.
در این مقاله سعی شده است که با زبان علمی ولی در حد مقدورات مخاطب عام، نشان داده شود تلاش برای تدوین خط لری نیازی است برگرفته از ملاحظات علمی و پژوهشی و نه یک تمایل قومیتی گرایانه کما اینکه جهاد دانشگاه لرستان با همکاری اداره ارشاد و فرهنگ و بنابر نقل خودشان با حمایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی که همگی نهادهای رسمی و قانونی کشور عزیز ما ایران هستند نیز این ضرورت را درک کردهاند و به تدوین خطی برای نگارش لری همت گماشتهاند.
ارسال کننده:
غلامرضا مهرآموز / کارشناس ارشد مطالعات ترجمه
منابع:
Yule, G. (2006) A Study of Language. Third Edition, Cambridge University Press: Cambridge.
Hyes W, Ornstein J. and Gage W. (1972) the ABCs of languages and Linguistics
Roach, P. (2000) English Phonetics and Phonology. Cambridge University Press: Cambridge
www.lorshenasi.com
دیدگاهها