در کشور روزانه حدوداً ۱۰ میلیارد تومان سیگار دود میشود و به هوا میرود و بهطور تقریبی ۴۰۰۰ میلیارد تومان برای مصرف دخانیات هزینه میگردد که بهطور حتم میدانیم که مصرف مستمر و بیش از حد دخانیات چه عوارض و پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی فرد میتواند به همراه داشته باشد.
و از طرفی دیگر در سال حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در جهت خرید کتاب اختصاص داده میشود جالب آنجاست که از این مبلغ فقط در حدود ۲۲۰ میلیارد تومان برای خرید کتب در حوزه کنکور است که این حجم از پول بسیار چشمگیر هیچ نقشی در جهت آگاهی سازی و فرهنگ دانستن افراد در جامعه به دنبال ندارد آمار خود مؤید واقعیتی تأسفآور است که در حوزه خرید کتاب و مطالعه و اختصاص هزینه به آن متأسفانه در سبد خانوار جایگاهی نازل دارد و جامعهای که از کالاهای فرهنگی به دور باشد بهطور طبیعی میتواند مستعد نابهنجاریها و مشکلات و بزههای گوناگون باشد و بهویژه جوانانش در معرض تهدید جدی قرار داشته باشند
در تحقیق و نظرسنجی که از زندانیان با جرائم سنگین انجام گرفته بود؟ که آیا اهل مطالعه کتاب و خواندن نشریات و روزنامه در گذشته بوده و یا هستند؟ که به طور مطلق جوابشان منفی بوده که حتی در طول عمرشان حتی یکبار کتاب و یا نشریهای را مطالعه نکردهاند که نکته بسیار عمیق و تأمل آوری است که فرد کج رو و بزهکار اساساً با مطالعه کاملاً بیگانه است واقعیتی تلخ و گزنده که اگر انسان نسبت به دانستن و یادگیری بیتفاوت و ناآشنا باشد فرد مستعد خلاف و بدون آگاهی بهطور طبیعی میتواند به سمت کارهای خلاف سوق داده شود چونکه وجود قوه عاقله در انسان تنها رمز و نکته تمایز انسان از حیوان است که باعث میشود که فرد در طول زندگی و در مواجه با شرایط غیرعادی و پیچیده و سختیهای موجود زندگی و حضور در بستر اجتماع کنش و عمل متقابل اجتماعی خویش را با محاسبه عقلانی و هزینه فایده و زیان انجام دهد ولی اگر فردی از یک نگاه یکبعدی و بسته و دگم برخوردار باشد برای رسیدن به هدف و مقاصد نامشروع از هیچ کار ناشایست و خلافی فروگذار نخواهد کرد مثلاً اگر اتکا بهزور و خشونت محور رفتار فرد باشد قطعاً در تمام امور زندگی نخواهد توانست تعامل و یا فرهنگ دگرپذیری و یا گذشت و احترام به هم نوع را در بازخورد رفتارهای او دید
معالوصف عنصر دانستن و آگاهی در سنین مختلف مؤلفههای بسیار قوی و راهگشاست که میتواند فرد را در بستر جامعه و با مواجه با شرایط گوناگون، آگاهانه کنش رفتاری خود را رقم زند و قاعدتاً فردی با این مشخصات بهندرت در معرض نابهنجاریها و معضلات مختلف که میتواند سلامت شخص را تهدید نماید مصون میباشد حال با توجه به این شرایط آیا میتوان این امید را داشت که فرهنگ عمومی در وجوهات مختلفش شاهد رشد و ارتقای آن در فرآیند زندگی پیچیده و مخاطرات مختلفی که امروزه در بستر زندگی وجود دارد بود آنهم در شرایط اقتصادی سختی که مردم با آن دستبهگریبان هستند و هزینههای زندگی بسیار فزونی گرفته باز در این شرایط میتوان این امیدواری را داشت که جامعه به سمت مطالعه و دانستن سوق داده شود و در سبد خرید خانوار با همه گرانیها و اولویت اقلام معیشتی و حتی گرانی موجود در حوزه کتاب هزینهای را نیز به خرید کالای فرهنگی حتی اگر ناچیز باشد اختصاص داد بهویژه اگر بتوان نوجوانان و جوانان را با کتاب و مطالعه آشنا کرد و با آن انس بگیرند فرد تا حدود زیادی در برابر بسیاری از معضلات و نابهنجاریها ایمن خواهد شد و مسیر درست و صحیح را انتخاب خواهد کرد امری که جوامع پیشرفته و توسعهیافته در سایه فرهنگ دانستن و یادگیری و بالا رفتن سرانه مطالعه توانستهاند به ترقیات امروزه دست یابند و در پناه آن است که شهروندانی فهیم و مطالبه گر را پر روش داده که نسبت به سرنوشت جمعی خویش حساس هستند و این حساسیت و دغدغه مند بودن خویش را با حضور اجتماعی و فعالیت در انجمنها و تشکلهای مردمنهاد بهخوبی انجام میدهند زیرا که دانایی و دانستن بهطور طبیعی مسئولیت آور و مشارکت پذیر بودن مردم در بستر جامعه را تقویت و تشویق مینماید و فرد نمیتواند نسبت به جامعه پیرامون خود بیتفاوت باشد وزندگی در پناه آرامش را در همافزایی و مشارکت فعالانه شهروندان در کاهش دردها و مشکلات میدانند اکسیر و قدرت مطالعه و دانستن آنقدر لذتبخش و بالاست که هیچ نیرویی را یارای هماوردی با آن نیست چون دانایی خود ابزاری است که توان مدیریت و حل مشکلات و سختیهای زندگی را به فرد میدهد و همین عامل اراده وعظش در فرد را برای حرکت به سمت دانستن هر چه بیشتر باانگیزهای مضاعفتر تقویت میکند به امید روزی که فرهنگ مطالعه پاس داشته شود و در زندگی افراد نهادینه شده باشد که در آن صورت است که میتوان جامعهای بالنده و ارتقا یافته در حوزههای مختلف فرهنگی را متصور شد.
محسن رستمی
دیدگاهها