یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

یکله دارو یکلش بمانو
چی دار آسو هر واش بشانو
 
تک بیت‌های شفاهی فرهنگ و ادبیات لرستان که از اعصار ماسبق به جا مانده در خود تنها یک حض ادبی را ندارد بلکه هر کدام به مثابه  کتابی‌ست که نشانگر هویت، المان‌های فرهنگی و تاریخ این مرز و بوم است. سرزمینی که به سبب نداشتن تاریخنگاری مکتوب،  ما از رویدادها و باورهای فرهنگی آن مغفول مانده‌ایم. به هر روی؛ در این مقال به دنبال واکاوی این تک بیت، به فرایضی از تاریخ لرستان بر می‌خوریم که نشانگر قدمت آن است.
در ترجمه خطی این بیت، چنین می‌توان نوشت؛
ای تک درخت، تک و تنها بمانی
 و چون درخت آسو در باد تکان بخوری
 



اولین سوالی که در این بیت با آن مواجه می‌شویم این است که شاعر برای مخاطبش نفرین خواسته یا طلب خیر؟!
در زمانی که _ما_ در قالب، اجتماع قوم و قبیله‌ ظاهر می‌شود. تنها ماندن، بمعنای بی‌کس ماندن است و نفرین است!
اما تاویل دیگری که می‌توان از آن برداشت؛ اینکه در میان انبوه درختان جغرافیای زاگرس #درخت_آسو؛ تک درختی‌ست بر بلندای کوه‌ها که مقدس است. و گاهاً در نقش  درخت مراد دهنده(دار مراد) ظاهر می‌شود و مردم به آن دخیل می‌بستند.
شاعر در این بیت؛ خواهان بی بدیل بودن است از اینرو این بیت را دعای خیری می‌بینیم برای مخاطبش.
اما نکته کلیدی نهفته در این بیت که به آنسوی تاریخ اشاره دارد، درخت آسوست!
درختی که در جغرافیای فرهنگی زاگرس میانی، وجود داشته و دارد اما باید پرسید ریشه‌های آن در کجای تاریخ نهفته است؟؟
در پهلوی این واژه  به معنی ' آهو '  و در اوستا به معنای تندی و شتاب است. فارغ از آنکه یک واژه در طول زمان ممکن است بار معنایی خود را از دست بدهد ریشه این بسامد را در واژگان تحول یافته باز می‌جوییم.
آسو در فرهنگ ما بمعنای خط افق  است، آنهم بواسطه کوهستانی بودن این جغرافیا، محل این منظر را آستانه قله‌ها و بلندای تپه‌ها می‌دانیم.
بگونه‌ای که تاج درختان، منظر آسو می‌شود.
واژه آسو در اولین گام شباهت، بواسطه بار معنایی آن(خط افق) و قرابتش با آسمان ذهنم را به سراغ بُن کلمه آسمان برد  (آسن=آهن؛ ایرانیان باستان جنس آسمان را سخت و سنگی می‌پنداشتند) و در گام دوم بخاطر همنشینی این کلمه در کنار واژه درخت(دار آسو) به یاد _درخت آسوریک_ افتادم.
بنابراین فرض هم ریشه بودن؛ آسو، آسمان و آسوریک است
درخت آسوریک منظومه‌ایست فلکلور، بجا مانده از زبان پهلوی اما پیشتر از آن، تصویرش بر سفالی در شهر سوخته( سه‌هزار ق.م) نقش بسته است. درخت آسوریک حکایت مناظره‌ی بز و درخت نخلی‌ست که به فائق آمدن بز منجر می‌شود. فرضیه‌های متنوعی راجع‌به این داستان مطرح شده، در این فرایض بز گاه نماینده زردشتیگری گاه نماینده شهرنشینی و گاه نشانگر اقوام آریایی‌ست در مقابل نخل، که در فرایض مطروحه؛ بعنوان نماد مهرپرستی، روستانشینی و اقوام سامی ظاهر می‌شود اما بنا به دلایلی که در حوصله این مقال نمی‌گنجد با رد تمامی فرایض بالا بر این باورم که مناظره بز و نخل مناظره نحله‌ها و فرق مهرپرستی‌ست.
و با توجه به جهت متفاوت دفن مردگان در #شهر‌سوخته می‌توان به این نتیجه رسید که دفن اجساد رو به خورشید بوده و نشانگر ترویج باور مهری در آن برهه زمانیست.
همچنین بز مظهر سودرسانی طبیعت و خورشید بوده که نقش آن به کرات در آثار منقوش آمده اما مهم‌تر از هر چیزی رابطه‌ای است که مردم باستانی میان هلال ماه و خورشید و شاخ بز کوهی یافته بودند. در بسیاری از سفال‌ها در میان انحنای شاخ این جانور و نیز بر پشت آن نشانه + یا א دیده می‌شود. مثلاً بر لیوان سفالین مربوط به ۳۱۰۰ سال ق.م که در سیلک کاشان به‌دست آمده نگاره + در زیر انحنای شاخ بز پیداست که علامت مهرپرستی‌ است. و از سویی نخل نیز درختی مقدس در اذهان  آنزمان است که بر آثار سفالی شهداد کرمان، جیرفت، شوش، شهرسوخته نقوش متعددی از آن بجا مانده است.
به هر روی درخت آسوریک را مناظره‌ای فرقه‌ای از مهرپرستان می‌پندارم.
 
اما در مورد آسو (افق) جایی که زمین و آسمان به هم می‌رسند قطعاً می‌توانسته در اندیشه مهری بسیار حائذ اهمیت باشد جایی میان زمین و آسمان تک درخت آسو روییده می‌شود و در مصاحبت با وا (باد=ایزد وای) آبدیده می‌شود قطع به یقین این درخت مورد ستایش قرار می‌گیرد و در گذر از هزاره‌ها هنوز بعنوان #درخت_مراد نقش خود را ایفا می‌کند.
درخت آسو یا درخت آسوریک درختی که سر به آسمان زده است.
بنابراین _یکله دار_ است نه بعنوان #تنها_درخت که در واقع تنها نیز هست بلکه خاصترین درخت و مقدس‌ترین درخت است از اینرو (یکله) است. و شاعر میخواهد این تقدس تداوم داشته باشد.
و در مصاحبت با وای و ریاضت تن، قویتر شود.(درختان آسو بخاطر ایستادن در بلندا بیشتر با شدتِ باد مواجه بوده و دارای آوندهای قویتری نسبت به دیگر درختان هستند و بریدن آنها سخت‌تر است)

به قلم: شیرزاد بسطامی


حفره‌های زمانی در تک بیت‌های لرستان




توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش فرهنگی آن‌ها است.


 

 

دیدگاه‌ها  

#1 علی 1399-01-11 02:36
جالب بود باتشکر از نویسنده.
نقل قول کردن
#2 روزبه سردارنژاد 1399-01-12 08:11
دکتر شیرزاد بسطامی هم قلم خوبی دارن هم بسیار تیزبین و نکته سنج هستن. مطلب عالی بود
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا