یکی از موضوعاتی که همواره چکش خور ملسی دارد و مثل آلودگی هوا، ریز گردها، تورم و گرانی، نمرهگذاری خودروهای غیراستاندارد، چانهزنی خودروساز و پلیس راهور برای نصب کیسه هوا و ... از دولتی به دولت دیگر نقلمکان میکند، طرح اسطقس دار و پرطمطراق «رتبهبندی فرهنگیان» است که با وجود آبستنی هفت هشته ساله هنوز بار شیشه را زمین نگذاشته است!
البته در دولتِ مردی که میخواست همه کارها را یکتنه انجام دهد، این طرح مثل مراسم عروسی که مراتبی دارد، همهساله با آداب و اصول خاصی، رونمایی و حلوا حلوا میشد؛ مصاحبهها و گزارشهای مختلفی راجع به آن پخش و منتشر میشد، کلی ساز و دهل از کشور دوست و برادر چین وارد میشد و دادار دودور طرح اجرا نشده گوش فلک را کر میکرد.
بار روانی طرح منجر به افزایش قیمت برخی کالاها میشد، فرمهای رتبهبندی در طرحها و رنگبندی مختلف طراحی و در سایتهای دولتی و غیر دولتی به نمایش گذاشته میشدند؛ دست آخر یک نفر از اتاق حسابداری وزارت خانه بیرون میآمد و به وزیر میگفت: داداش داری اشتباه میزنی... بودجهای برای اجرای این طرح نداریم و فعلاً دستوبالمان خالی است!
وزیر وقت هم لبخندی میزد و پوشه طرح رتبهبندی را داخل کشوی میزش میگذاشت تا افتخار اجرای این طرح سوفسطایی و فلک فرسا به وزیر بعدی برسد!
البته باز هم گلی به گوشه جمال بطحایی وزیر فعلی آموزشوپرورش که فقط در یک جمله افاضه فرمودند در بودجه سال 97 اعتباری برای اجرای طرح رتبهبندی معلمان تخصیص نیافته است؛ با این وجود امیدواریم با مدیریت منابعی که انجام خواهیم داد، بخشی از این طرح را مهر 97 اجرا کنیم. ما هم که در طول این سالها به ادبیات خاص مسئولان اشراف کامل پیدا کردهایم و به قولی از تو به یک اشاره ما هم همه یوسین بولت (!) نیک درمییابیم که این جملات وزیر به زبان سادهتر یعنی فعلاً کسی کیسهای برای اجرای طرح رتبهبندی ندوزد. در واقع طرحی که قرار است با مدیریت منابع وصلهپینه و بودجه آن فراهم شود، همان بهتر که رونمایی نشود!
البته نه اینکه خدایناکرده اصلاً بودجه نباشد. بودجه هست ولی کم است و فقط پاداشهای میلیاردی برخی مدیران را کفاف میدهد.
در جریان هستید که همین چند روز قبل 14 مدیر دولتی پس از دریافت پاداش ۸۰۰ میلیونی دوباره به سر کار برگشتند. البته از حق نگذریم مدیری که به حقوق و پاداش نجومی عادت کرده و حق مطالعه، سفر، جهیزیه، خرید خودرو، تعمیرات منزل و ... گرفته که نمیتواند مثل من معلم در آژانس، بنگاه معاملات ملکی، داروخانه، سوپر مارکت، پمپبنزین، زمین کشاورزی و ... کار کند! در ثانی همین که مدیری بعد از بازنشستگی باز هم قید زن و بچه و خانواده را میزند و فداکارانه ردای خدمت به تن میکند تا جامعه از را از تجارب ارزنده خود بهرهمند سازد، جای دستمریزاد و خدا قوت دارد و کماکان پرچم شایستهسالاری بالا است!
رؤیاهایتان نقرهفام ...
دیدگاهها
شرمساریم که کارمند جزء سایر ارگانها نیستیم که حداقل دریافتیشون ۴میلیونه