خدا از سر تقصیرات کسانی که با تکنولوژی تیشه به ریشه ادبیات این مملکت زدند و ریشه شعر و شاعری را خشکاندند، نگذرد! الهی خیر نبینند... ان شالله یارانه و سهام عدالتشان توأمان قطع شود... یعنی بلایی که تکنولوژی سر ادبیات فاخر این مملکت آورد، چنگیز خان مغول با آن همه وحشیگری و بیتربیتی نیاورد.
باور بفرمائید تا همین چند صد سال قبل ادبیات این مملکت برای خودش کیا و بیایی داشت و نیمی از خلقالله دستی بر شعر و شاعری و ... داشتند و خیلی از مشکلات را با همین غنای ادبیات مرتفع میساختند؛ اما الآن ملت حرف زدن یومیهشان را بلد نیستند. امروز اگر ملت بخواهند شخصی را از سر خود وا کنند از عبارات سخیفی نظیر «برو بخواب بینیم بااااا یا بخواب تو جوب بابا» و امثالهم استفاده میکنند... اما در گذشته خیلی محترمانه و خردمندانه میگفتند: «رو سر بنه به بالین ... تنها مرا رها کن!» طرف با شنیدن این جمله پشماش فر میخورد ببخشید حساب کار دستش میآمد و پی کار خود میرفت...
باور بفرمائید تا همین چند صد سال قبل ادبیات این مملکت برای خودش کیا و بیایی داشت و نیمی از خلقالله دستی بر شعر و شاعری و ... داشتند و خیلی از مشکلات را با همین غنای ادبیات مرتفع میساختند؛ اما الآن ملت حرف زدن یومیهشان را بلد نیستند. امروز اگر ملت بخواهند شخصی را از سر خود وا کنند از عبارات سخیفی نظیر «برو بخواب بینیم بااااا یا بخواب تو جوب بابا» و امثالهم استفاده میکنند... اما در گذشته خیلی محترمانه و خردمندانه میگفتند: «رو سر بنه به بالین ... تنها مرا رها کن!» طرف با شنیدن این جمله پشماش فر میخورد ببخشید حساب کار دستش میآمد و پی کار خود میرفت...
البته دنیای شعر و شاعری تنها بخشی از ثروت ادبی گذشتگان و اجداد ما بود و ابداع و به کار بستن ضربالمثل از دیگر توانمندیهای ایشان در عرصه ادبیات بود؛ یعنی شما موضوعی را پیدا نمیکنید که قدیمیها درباره آن ضربالمثل خلق نکرده باشند. تا جایی که نسل حاضر معتقدند اساتید ادب پارسی ما همه ضربالمثلهای مورد نیاز را آفریدهاند و نیاز به تولید ضربالمثل جدید نیست!
علیایحال از آنجا ما مثل نسل جدید بد اندیش نیستیم و از سویی روزی ما نیز سوار بر مرکب چوبین خواهیم شد و در آینده در زمره اجداد نسل بعد محسوب میشویم، حقیر به نیابت از شما همرهان طریق، چند ضربالمثل تراریخته و ماریناد شده به دایره ضربالمثلهای فارسی اضافه نموده است که اگر ریا نباشد از تعدادی رونمایی میکنم علی برکه الله ...
الف) حساب به دینار؛ بخشش به میلیارد
کنایه از بانکهایی که در گرفتن وجه التزام، دیر کرد، سود و ... از مردم تا دینار آخر از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند ولی در خصوص اعطای وامهای میلیاردی به از ما بهتران، دریغ از اخذ یک برگه کپی شناسنامه!
ب) دزد ناشی به صرافی می زنه!
با توجه به کشمشی بودن اوضاع ارز و دلار و ... خلقالله ترجیح میدهند در بورس و مسکن و خرید سکه و ... سرمایهگذاری کنند و فعلاً صرافیهای مملکت از ارز تهی هستند و کسی از سرقت صرافی طَرفی نخواهد بست
پ) تسمه تایم پاره کردن
این عبارت یک ورژن بالاتر و خشنتر از «ترمز بریدن» یا «آمپر چسباندن» است و کنایه از آدمی است که با کوچکترین حرکتی عصبانی میشود و به طرف مقابل حمله ور میشود. مثل فرمانداری که دوست نداشت در گلپایگان عکسش با کلاه منتشر شود و در جلسه رسمی به خبرنگار نگون حملهور شد! البته روز بعد هم عزل شد...
پ) مثل برجام می مونه!
کنایه از بیفایده بودن یک پدیده که بود و نبود آن تاثیری در روند اجرای امور ندارد. نظیر حضور باجناق در مراسم فامیلی، سوراخ اول کمربند شلوار، درخت میوه نزدیک مستراح که نه میوهاش کاربردی است و نه سایهاش و ...
ت) اگه مردی برو استاندارد ایرانخودرو را بگیر!
این ضربالمثل در مورد شرکتها و سازمانهایی مثل بنز و هیوندا به کار میرود که فقط اسم در کردهاند و آهن و تولوپ آنها گوش فلک را کرده است ولی فاقد کیفیت و کارایی هستند!
ث) من این ور رآکتور، تو اون ور رآکتور!
کنایه از به حالت قهر از هم جدا شدن، تسویهحساب قهرآمیز!
ج) در ورزشگاه بازه، حیای دخترا کجا رفته؟!
کنایه از سوءاستفاده از موقعیتهای موجود و اصرار به انجام امری که خلاف صواب و عرف است!
چ) هر جا زمینش سخته، مال من بدبخته!
اشاره به زمین خواریهای گسترده سالهای اخیر که با دلایلی نظیر بیحاصل بودن یا سختی زمین صورت گرفته است!
وحید حاج سعیدی
وحید حاج سعیدی
دیدگاهها
درود بر شما
جناب نویسنده رفتن به ورزشگاه ها حق طبیعی خواهر و مادر من و شما و همه ی زنان این سرزمینه ئ تا ما مرد های این جامعه این رو باور نکنیم که زنها هم مثل ما حق زندگی کردن دارند هیچوقت فرهنگ پیدا نمیکنیم
التماس تفکر