چندی است که بحث بر سر اضافه شدن یک کرسی اضافه از دارالوکاله به استان لرستان در محافل سیاسی، اجتماعی و قهوهخانهای داغ شده است و هر کدام از افراد بنا بر دلایل شخصی و تعصبات منطقهای داشتن نماینده مازاد را حق مسلم جغرافیای خود میپندارند و با تشکیل زنجیرههای انسانی و برگزاری کمپین و عریضهنویسی میخواهند نهاد تصمیمگیری را مجاب نمایند که سهمیه مذکور به ولایت آنها تعلق گیرد.
اینجانب پس از کنکاش بسیار در این زمینه و پژوهش و تحقیق شبانهروزی با کنار هم گذاردن همه پارامترها به نتیجهای فرا جغرافیایی رسیدم بدینصورت که با توجه به اینکه یکی از تأثیرگذارترین اقشار جامعه که بهصورت صددرصدی درگیر انتخابات هستند و هر بار نمایندگان این دیار از این قشر به نهاد قانونگذاری وارد میشود و نمایندگان فوقالذکر پس از انتخاب به صورت تماموقت به رفع مشکلات این قشر از جامعه شامل عزل و نصبها، رتق و فتق امور حقالتدریسیها و استخدام نهضتیها و جابجایی مدیران مدارس و... مشغول میگردند، لذا بر اساس زیرساختهای لازم در این نهاد بهتر است یک نماینده اختصاصاً به آموزشوپرورش لرستان تعلق بگیرد و دیگر اقشار جامعه شامل کلیه مشاغل، صنوف، ایلات و عشایر و طوایف برای سهمیهای دیگر اقدام به جهد و تلاش نمایند.
با این کار هم این قشر فعال و گسترده صاحب کرسی ثابت و سند به نام در مجلس میگردند هم مطالبات این عزیزان بهتر کانالیزه شده و در مسیر درست پیگیری میگردد و دیگر شهروندان مزاحم وقت شریف نماینده منتخب آموزشوپرورش نمیشوند و هم بقیه افراد جامعه میتوانند امیدوار به حفظ این چند آرایشگاه و صافکاری و لحافدوزی و نانوایی باقیمانده برای صنعت و تجارت استان با اتکا به وکیل غیرفرهنگی باشند.
هر چند با شناختی که از علایق انتخاباتی این قشر وجود دارد قطع بهیقین آنها به یک نماینده اختصاصی اکتفا نخواهند کرد و در دیگر ستادهای انتخاباتی هم حضور پررنگ خواهند داشت علی ایهاالحال در حال حاضر چارهای جز دادن سهمیه به این قشر فعال انتخاباتی نیست.
پیشنهاد دیگر اینکه در همین راستا چند واحد عملی و نظری فعالیت ستادی برای دانشجویان تربیتمعلم و اجباری کردن طی دورههای ضمن خدمت عملیات ستاد انتخاباتی برای این قشر تأثیرگذار در انتخابات مجلس در نظر گرفته شود تا نسل جوان فرهنگی از تجربیات گرانبار اساتید ستادی استفاده بهینه نمایند.
والدین محترم هم میتوانند دانش آموزان خود را نزد استاد کارهای نجاری و مکانیکی (در صورت ورشکسته نشدن این عزیزان در اثر سوء مدیریت مدیران کاردان) بفرستند تا در آینده بتوانند فرد مفیدی برای جامعه باشند، باقی بقایشان
آرش کاظمی
دیدگاهها
البته تاسف برای معلمان که نتوانستیم درست افراد جامعه را تربیت کنیم که به راحتی هر نوع توهین به معلم میکنند
محتوا اینقدر ضعیف است که لایق پاسخ نیست