دفاع مقدس گنجینهای تمامنشدنی از فضائل اخلاقی و انسانی است. گنجینهای که خالقان آن جوانان رشیدی بودند که بدون هیچ چشمداشتی لبیکگویان به ندای امام عزیز، مردانه پای در طریق دفاع و جنگ گذاشتند تا از شرف و کشور و دین خود پاسداری کنند.
فضای مقدسی که بهدرستی از آن بهعنوان دفاع مقدس نام میبریم، خاطرات گاه تلخ و گاه شیرین فراوانی در دل خود داشته است که بیان هر یک از آنها بدون شک میتواند، جامعه را با گوشهای از مجاهدات و ایثار هشتساله رزمندگان آشنا سازد و سرمایه معنوی ارزشمندی برای نسلهای بعدی باشد، متأسفانه و به دلایل گوناگون از جمله نجابت رزمندگان یا عدم آشنایی رزمندگان با فنون و قواعد نویسندگی و یا دلایل دیگر، بسیاری از خاطرات مجاهدتهای این عزیزان در ورطه فراموشی قرار گرفته است.
کتاب وقتی مهتاب گم شد که خاطرات علی خوش لفظ است، نیز یکی از خیل هزاران خاطراتی است که اگر بیان و گردآوری نمیشد به فراموشی سپرده میشد. علی خوش لفظ بچه بازیگوش محله «شتر گلوی» همدان، نوجوانی 15 ساله بیشتر نبود که با حاج احمد متوسلیان در مریوان به دفاع از کشور پرداخت. در فتح خرمشهر (با حاج احمد) بهعنوان نیروی اطلاعات عملیات وظیفه شناسایی جاده خرمشهر_اهواز را بر عهده داشت. در عملیات رمضان همرزم حاج قاسم سلیمانی بودند و در عملیات مسلم بن عقیل، والفجر 5، کربلای 4 و کربلای 5 و... حضور داشتند و یازده بار در این عملیاتهای مختلف مجروح شدند. عشق به جبهه و شهادت چنان در خانواده خوش لفظ موج میزد که امیر و جعفر خوش لفظ دو برادر علی که بهواسطه حضور علی پایشان به جبهه گشوده بود، در جبهه به مقام رفیع شهادت نائل شدند.
علی خوش لفظ علت اصلی نوشتن کتاب را ادای دین خود به شهید علی محمدی بیان کرده است. شهید علی محمدی یکی از هممحلهایها و نوابغ اطلاعات عملیات و از دوستان نزدیک علی خوش لفظ بوده و علی کتاب را به روح این شهید تقدیم میکند.
سردار حمید حسام نویسنده کتاب وقتی مهتاب گم شد در بیان چرایی انتخاب عنوان وقتی مهتاب گم شد برای خاطرات علی خوش لفظ میگوید: در شبهای تاریک که نیروهای اطلاعات عملیات باید کار شناسایی را انجام میدادند، یکی از دوستان خیلی نزدیک علی آقای خوش لفظ شهید «علی محمدی» بود که وقتی مهتاب بالا میآید در میدان مین توسط دشمن دیده میشود و شهید میشود و علی خوش لفظ نمیتواند پیکر شهید علی محمدی را از جلوی عراقیها از میدان مین خارج کند و همین امر سبب نامگذاری عنوان این کتاب با نام وقتی مهتاب گم شد میگردد.
بدون شک عوامل مختلفی دست در دست هم باید قرار دهند تا یک اثر آنگونه که انتظار میرود بهعنوان یک اثر شاخص در سطح کشور مطرح شود. فارغ از صفای دل، معنویت و خلوص نیت علی خوش لفظ، حضور افرادی مانند سردار حمید حسام است که با بیان هنری و زیبای خود سبب تبدیل شدن خاطرات رزمندگان به یک اثر هنری متعالی و فاخر میگردد.
برخی از آثاری که حمید حسام گردآور یا مصاحبه کننده است:
الف) آب هرگز نمیمیرد
ب) بچههای ممد گره (خاطرات دیدهبانی گردانهای ادوات و توپخانه لشکر 32 انصارالحسین)
ج) پوتینهای آشنا (خاطرات سردار شهید بختیار جمور)
د) دلیل: روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیتسازیان
ه) راز نگین سرخ: زندگینامه مهندس محمود شهبازی فرمانده سپاه همدان
و) فقط غلامحسین باش: زندگینامه جانباز حسین رفیعی
ز) قصه فرماندهان (دوره 28 جلدی) و...
بخشی از فعالیت حمید حسام بوده که توانسته است در معرفی فرماندهان دفاع مقدس در استان همدان به سراسر کشور موفق عمل کند.
بدون شک در استان ما فقدان افرادی مانند سردار حسام، بسیار رشکبرانگیز است و امیدوارم که مسئولین و متولیان بنیاد حفظ و نشر ارزشهای انقلاب اسلامی، حوزه هنری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاههای فرهنگی تلاش نمایند تا دلاور مردیهای رزمندگان مخلص لرستان و همرزمان سردار عزیز حاج علی خوش لفظ در قالب یک اثر فاخر، خوشخوان، جذاب، روان و صادقانه گردآوری شود و بهعنوان میراث معنوی ما به آیندگان به امانت گذاشته شود.
علی خوش لفظ در پاسخ به اینکه چرا پس از سالها تصمیم به بیان خاطرات خود گرفت میگوید:
جمله حضرت امام (رض): نگذارید که فرهنگ شهادت در پیچوخم مشکلات روزمره فراموش شود.
و فرموده مقام معظم رهبری: هیچ رزمندهای رزمش تمام نمیشود، مگر روزی که خاطرات خودش را که امانت از شهداست به نسل بعد ارائه کند، سبب شد تا شروع به نگارش کنم.
نصرتاله امیریخواه
دیدگاهها
به نوبه خودم دست کسانی رو که تلاش کنند خاطرات دفاع مقدس در لرستان گردآوری بشه، میبوسم و در حد وسع تلاش خواهم کرد،
امیدوارم رزمندگان ما مثل حاج اسماعیل سپهوند دست به قلم شده و آثار فاخری در مقیاس استان ارایه دهند