وحید حاج سعیدی: این روزها حضور مهمان ناخواندهای به نام کرونا بسیاری از معادلات جوامع بشری را بر هم زده و بیتردید این بحران را میتوان چالشیترین بحران دنیای متمدن و صنعتی در قرون اخیر نامید. بحرانی که بخش اعظمی از دنیا را به سکون فرو برد و در این بین مدارس و دانشگاهها را بهعنوان مکانهای پرجمعیت، زودتر از سایر بنگاههای ورزشی، اقتصادی، سیاسی، مراکز مذهبی و … به تعطیلی کشاند.
در کشور ما نیز تعطیلی مدارس تقریباً بعد از انتخابات آغاز شد و زمان بازگشایی آن نیز نامشخص است و با توجه به سخنان رئیسجمهور مبنی بر عجله نداشتن برای آغاز فعالیتهای آموزشی مدارس و دانشگاهها، به نظر میرسد این قصه سر دراز دارد و نباید به این زودیها منتظر بازگشایی مدارس باشیم. چرا که فاصلهگذاری در کلاسهایی با بیش از چهل دانشآموز (یکی از کلاسهای نگارنده با ۴۱ دانشآموز حجت گفتار فوق است) و مابقی با بیش از سی دانشآموز در عمل امکانپذیر نیست. بهعلاوه کمبود ماسک و دستکش و وسایل ضدعفونی قطعاً رعایت بهداشت را در مدارس با سختیهای عدیدهای همراه خواهد ساخت.
از سویی نزدیک شدن به روزهای پایانی سال تحصیلی و کنکور که موعد جمعبندی دروس و بهاصطلاح نتیجه گرفتن از تدریس در یک سال تحصیلی است دغدغههای فراوانی را برای خانوادهها به وجود آورده است. چرا که نبود یک سیستم واحد یکپارچه در استفاده بهینه از وقت و تکنولوژی باعث شده در عمل اتفاق خاصی در بحث آموزش دانش آموزان در منزل نیفتد. برخی از مدارس کانالهای تلگرامی راهاندازی کردهاند و دبیران با ارسال کلیپهای سه چهاردقیقهای، بهاصطلاح مشغول درس دادن و ارزیابی هستند. برخی مدارس اپلیکیشن سروش و بله و عدهای آی گپ و ایتا را انتخاب کردهاند. دانش آموزان نیز این روزها گوشی به دست در حال پرش از این کانال به آن کانال و از گروه به آن گروه هستند و اگر این لابلا رباط صلیبی پاره نکنند، هنر کردهاند!
فارغ از اینکه چه تعداد از دانش آموزان (بهویژه در مناطق روستایی) به اینترنت و گوشیهای هوشمند دسترسی دارند، این مدل تدریس جزیرهای و برگزاری آزمون که عمدتاً پاسخها شباهت غریبی به یکدیگر دارند، حاکی از آن است که در زمینه آموزش آنلاین حرفی برای گفتن نداریم و بیشتر برای خالی نبودن عریضه بدان چنگ میآویزیم!
به نظر تنها چاره راه در این شرایط بحرانی استفاده از رسانه ملی به شکل رسمی و علمی میباشد. چرا که در حال حاضر در دسترس ترین و ارزانترین وسیله تلویزیون است و از ضریب نفوذ بالایی برخوردار است. از سویی استفاده علمی و عملی از تلویزیون در پر کردن خلاء آموزشی به وجود آمده در کشور نیز، نیازمند برنامهریزی جدی و منسجم است و راه انداختن یک برنامه به نام مدرسه تلویزیونی ایران و تدریس پراکنده دروس چاره کار نیست. در حقیقت اگر چشمپوشی از درآمدهای میلیاردی تبلیغات دوستان رسانه ملی را اذیت نمیکند، جسارتاً باید چندین کانال در دو نوبت صبح و عصر به آموزش دروس اصلی و پایه دانش آموزان (به وسیله دبیران مجرب و کار آزموده) اختصاص پیدا کنند و بر اساس همین آموزشهای منسجم، امتحان پایان سال برگزار شود. چرا که برگزاری آزمون با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و مرحلهبهمرحله امکانپذیر است.
در خاتمه امید است دوستان وزارت آموزشوپرورش، تصمیمی جدی و عملی در خصوص خلاء آموزشی ایجاد شده در کشور اتخاذ کنند و به جای ارسال بخشنامههای رنگارنگ بدون اطلاع از میزان دسترسی دانش آموزان به اینترنت و فراهم بودن زیرساختها در مناطق مختلف شهری و روستایی، هر چه سریعتر نسبت به آموزش رسمی دانش آموزان در منازل اقدام کنند. شاید موعد آن فرا رسیده باشد که تلویزیونی که قرار بود روزی به عنوان یک دانشگاه مطرح شود، امروز به اندازه یک مدرسه کپری کارایی داشته باشد!
دیدگاهها
تقدیر باشگاه آ اس رم ایتالیا از پزشک خرم ابادی خانم بارانی