۴۱ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد، سالهایی که هر کدامشان برای ایران و ایرانی یادآور خاطرات تلخ و شیرین است.
از نامگذاری جمهوری اسلامی ایران گرفته تا جنگ تحمیلی، از رحلت بنیانگذار انقلاب تا انتخاب نائب برحقش، از توطئه و تحریم گرفته تا استقامت و پایداری و اکنون خاری به نام اقتصادی مقاومتی، خاری در چشم دشمنان.
فراز و فرودهایی که ملتی استوار ساخت، ایستاده بر پای خود، شکوهمند چون پیر فرزانه جماران و دانشمند چون رهبری لایق و بایسته.
ملت از آب و گل درآمد حالا الگویی است برای جهانیان و نامی سخت برای مستکبران.
همه یکی هستند با هر دین و مذهبی، با هر فرهنگ و قومی، دهه فجر تجلی اتحاد است در قالب تدبیر، تجلی یکی شدن است در سایه رهبری هوشمند، تجلی قدرت است تنومند و استوار چون کوه.
دهه فجر فرصتی برای ما شدن است، فرصتی است برای خدمت بیشتر، فرصتی برای نمایش اقتدار و عزت.
همه اهمیت دهه فجر را میدانند، حتی آنطرف آبها هم از این دهه بیم دارند.
چون فلسفهاش را میدانند و بهخوبی حسش کردهاند.
حلقه اتحاد هر ساله ملت است با رهبر و صحنهای برای نشان دادن دستاورد دولت.
حالا اما چند سالی است در لرستان خیلی اهمیت این دهه را درک نکردهاند.
متولیان امر یادشان رفته دههای پیش روست و رسالتشان در این دهه چیست؟
چند سالی است که افتتاحاتشان رنگ روی فجری ندارد.
از سر تکلیف است و بیتفاوتی.
از افتتاح چند مغازه گرفته تا آغل گوسفند و سنگفرش چند ده متری.
دستاوردهایی که بوی یاس میدهند.
دهه فجر امسال هم همان مورد اعتراضهای سال گذشته را هم نداشت خلاصه شد در کارهای روتین ادارات.
دولتمردان ساکن در لرستان میگویند دولت بودجه ندارد، اعتباری در کار نیست و معتقدند با این شرایط ایثار کردهاند و مسوولیت پذیرفتهاند.
اما خبرهای سراسری چیزی دیگری میگویند.
در خبرها و افتتاحات خبری از بیپولی و کمبود اعتبار دولت نیست.
وزرای اجرایی رئیسجمهوری در استانهای دور و نزدیک اقتدار دولت و نمایندگان دولت در آن استانها را به منظر عموم گذاشتهاند.
تمام بهانههای مدیریتی در لرستان یکی پس از دیگری با افتتاح طرحهای کلان کشوری از حمل و نقل ریلی، هوایی و زمینی گرفته تا سد و کارخانجات تولیدی خاورمیانهای و اشتغالهای چند صدهزارنفری بیاثر شدهاند.
استانهای دیگر نشان میدهند دولت پول دارد اما توان مدیران و نمایندگان لرستان برای گرفتن کمبوده، افتتاحات نشان میدهد توقع ما از دولت پایینتر و بسیار پایینتر از توقع سایرین است.
نمایندگان ملت لرستان در خانه ملت به وقت بودجهریزی و دفاع از ردیفهای ملی خیلی یادشان نبوده فلسفه حضورشان روی صندلیهای سبز چه بوده؟
حالا دهه فجر با آنهمه عظمت و ابهت باید به بطالت و افتتاح نمایشگاهی از چند عکس و فلش دوربینها برای یادگاری گرفتن آقایان بگذرد.
راهآهن چشمانتظار بودجه است تا احیا شود و توسعه را روی ریل پیش ببرد، آزادراه چشمبهراه قطعه ۵ است تا وصلش قطع نشود، فرودگاه رؤیاهای خود را برای نشست و برخاست هواپیماهای پهنپیکر آماده تیک آف کرده و واحدهای صنعتی دربهدر دنبال مدیریت چالشهای پیش رو میگردند و مصوبهای که بانکها را وارد گود کند و چرخ لاستیک لرستان بیم پنچر شدن در آغاز راه دارد و سیمانی که نیامده سرش را گل گرفته است و... .
دهه فجر دو سال و اندی است طعم خدمت را در لرستان نچشیده و داغ عکسهای یادگاری با ژستهای حقبهجانب را نمیداند کجای سفره پر از درد و مشکل جوانان بیکار لرستان بگذارد.
بهراستی آیا کمکاری در فرهنگ فجر قابلبخشش و چشمپوشی است، آنگاهکه جوانان این دیار پشت صفهای طولانی تسهیلات قرضالحسنه ازدواج پیر شدهاند و برخی بانکها اعتبارات قرضالحسنهشان را بیآنکه مصرف کنند برای خوشخدمتی در حال پس فرستادن به مرکزند.
بگذارید لرستان از انقلابش طعم شیرین بگیرد مدیریت را به اهلش بسپارید اکنون اگر توانتان بیش از این نیست، کنار بروید و بگذارید توانمندها بیایند و دهه فجر را با بیتدبیری زهر نکنید.
✍محدثه مقدم / صدای-رسا
دیدگاهها