به ضرس قاطع از برکات شهادت سردار سلیمانی، مفهوم وحدت است. ازدحام میلیونی در تشییع او و تصاویری که از مردم با سلایق مختلف پوشش در رسانه‌ها دست به دست می‌شد، گویای این وحدت و اجماع در افکار عمومی بود. 
صادقانه به عنوان یک شهروند که تحولات فرهنگی و اجتماعی را رصد می‌کند طی دو دهه اخیر این حجم از قرابت مردم را لمس نکرده بودم. حضور هر ایرانی خطابه‌ای بود در دفاع از مطامع نظام جمهوری اسلامی و این نقطه مقابل صف شکنی فرهنگی دشمن است که میلیاردها دلار هزینه را در عرصه جنگ نرم، برای آنها در پی داشته است. کشته‌های حضور میلیونی مردم در کرمان را از منظری بایست شهدای مدافع انسجام ملی در عرصه جنگ نرم دانست.
صادقانه به عنوان یک شهروند که تحولات فرهنگی و اجتماعی را رصد می‌کند طی دو دهه اخیر این حجم از قرابت مردم را لمس نکرده بودم. حضور هر ایرانی خطابه‌ای بود در دفاع از مطامع نظام جمهوری اسلامی و این نقطه مقابل صف شکنی فرهنگی دشمن است که میلیاردها دلار هزینه را در عرصه جنگ نرم، برای آنها در پی داشته است. کشته‌های حضور میلیونی مردم در کرمان را از منظری بایست شهدای مدافع انسجام ملی در عرصه جنگ نرم دانست. باورم این است گاه تحریم‌ها و تورم اقتصادی مردم را به ستوه در می‌آورد اما هیچ‌گاه موجبات ریزش را فراهم نمی‌‌کند.
بیکاری، جوانان را خسته می‌کند اما بریده نمی‌شوند!
آن چیزی که پاشنه آشیل پیکره حاکمیتی است ضعف نیروی انسانی و مدیریتی است و این از چشم تیزبین مردم هرگز پنهان نمی‌ماند. هر کجا نارضایتی دیده شد می‌بایست بجای انگشت هیس به دنبال ضعف مدیریتی گشت، عظیم‌ترین سرمایه نظام جمهوری اسلامی مردم است.
مردمی که میلیون‌ها نفر از آنها به قدردانی از سردار سلیمانی پای تشییع او می‌آیند و ازدحام و هیمنه آنها، رعب را به دل دشمنان می‌برد. امری که صدها کلاهک هسته‌ای اسراییل و آمریکا از انجام آن قاصرند.
تشییع سردار سلیمانی، سیلی ملت بر صورت تروریسم جهانی بود.
و درسی که از شهادت سردار می‌بایست آموخت این است که ادامه راه شهدا، الزاما پوشیدن پوتین و تن به گلوله سپردن نیست راه شهدا اصرار بر انسجام و وحدت ملت است (چه در جبهه‌های سیاسی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی و چه در لایه‌ها و سطوح مختلف اجتماعی و مدیریتی)
امسالی که بر ما گذشت سالی پرطمطراق، رصد شده و حیاتی بود و هست. سال افزایش تحریم، رشد نرخ بنزین، ترور سردار سلیمانی و البته انتخابات!
تحلیل‌ها نشانگر آن بود که برکت شهادت سپهبد سلیمانی انتخاباتی پرشور و کم‌سابقه‌ای را رقم خواهد زند اما منوط به مدیریت صحیح!
این روزها صحبت از رد صلاحیت بخشی از پیکره اصلاح‌طلبی مطرح شده است.
کسانی که دارای اقبال و اجماع اجتماعی بالایی هستند، فرزندان انقلاب و حلقه‌های انسجام!
در فرصت باقیمانده برای اعتراض نامزدهای رد شده، خواهشم از اعضای محترم شورای نگهبان این است که راه شهدا را در خلق انسجام مدنظر داشته و تسامح تحقیق را ابزار حضور میلیونی مردم در پای صندوق رأی کنند و بسترساز حماسه دیگر شوند.امید است که چنین افتد.
و من الله توفیق
به قلم: دکتر شیرزاد بسطامی
سپهبد سلیمانی سردار انسجام ملی و چراغ راه انتخابات
توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آنها است.
کلیک کنید
دیدگاه‌ها
رکن اصلی تایید صلاحیتها شورای نگهبان است و بر اساس قانون عمل کرده.
حتما مستندات هم دارند. لذا این نظریه رد است.
یافته هم بهتر است هر نوشته ای را منتشر نکند
مردم عادی به رد صلاحیت اکثر این افراد اعتراضی ندارند.
چرا باید چنین درخواستی از شورای محترم نگهبان داشت.
به عنوان یک لرستانی از نتیجه تایید صلاحیتها اظهار رضایت دارم.
بنابرین جذب حد اکثری نیروهای انقلاب و میدان دادن به انها پایهای نظام را مستحکم و دشمنان را نا امید خواهد کرد
اولا گلایه بابت انتشار این مطلب
دوما خداییش اصلاح طلبان چه گلی بر سر مردم زدند
چرا باید شورای نگهبان با آنها مماشات کند
توقع این است بر اساس عدل و انصاف مطلب بزارید و نه حزب و دسته
شماها که در اغلب مطالبتان اعتقاد به استقلال دستگاهها در تصمیمات داشته اید حالا جرا چنین پیشنهادی دارید.
شدیدا از تصمیم شورای نگهبان حمایت میکنم و این مطلب را نمیپسندم
جناب نگارنده امید که سفارشی و حزبی ننوشته باشید.