پاییز خاصترین فصل تقویم است، غنی است و پر از هبه!
همرنگ دارد و هم برودت!
هم حال شادیانه هاست و هم دلتنگیهای شاعرانه!
هم سخاوت و هم قلت!
پاییز مظهر تقدیم و تسلیم است، فصلی که خودخواسته پیرایش میکند، سبکـ میشود و زمین را برای حیات در شرایط زمستان آماده میکند.
ختم پاییز شروع شِتاست و از این حیث معبری است برای درک شبهای بلند و خاطرات دور هم بودن، پاییز مولود یلداست.
یلدای نازنین، با حسرت خاطرات عزیزانی که دیگر در بینمان نیستند.
یلدا در تمام کشورهایِ هم فصل اقلیم زیستبوم ایران، نامهای گوناگون دارد و جشن گرفته میشود.
در پهنه جغرافیای لرستان و بعضاً استانهای همجوار نیز شو اول قاره نامیده میشود و بیتهای فراوانی در رثای آن سروده شده که در ادبیات فولکمان جاری و ساری ست
تمام ابیات منظوم یلدا که از گذشته به ما رسیده، دربرگیرنده تلاشی جمعی است برای اتحاد و همدلی، تا زمستان صعبالعبور و بی امکانات آن سالها راحتتر پشت سر گذاشته شود.
این رسمِ 8 هزارساله، پیامی بزرگ را در خود جریان میدهد، پیامی که میگوید از آنچه که هست نه مغرور شو و نه مایوس!
نوعی ارجاع برای گوشزدِ تواتر تغییر ایام،
تا زمستانی سپید و بخشنده در ممات بلندترین شب سال به حیات بلندترین روزهای بعد از آن موجودیت یابد.
اصل واژه یلدا برگرفته از زبان سریانی میانرودان است، زبانی که با افول اسکندر و سلسلههای متکثر بعد از او، در هیمنهی سلوکیان تغییر شکل یافت.
به خاطر حضور سلوکیان در سرزمین عیلام که در برگیرندهی لرستان و خوزستان بوده بیسبب نیست اگر واژهی یلدا را لری بدانیم.
طبق سنن گذشته در این شب عزیز و اساطیری نوعی مزگانا یا بشارت فرارسیدن زمستان (که فصول بعدی از آب و آبادانی آن متأثرند) طلب میشد
بدینصورت که افراد محتاج و بیبضاعت شبانه بر بام منازل حاضر میشدند و کیسهای خالی را پایین میفرستادند، صاحبخانه نیز بدون اینکه آنها را ببیند یا بشناسد کیسه را با قرار دادن هدیه و هبهای در حد بضاعت خویش پر مینمود
این فرهنگ همچنین نوعی نقب به کاسِمسا و همسایه نوازی بود، فرهنگی که بسیار به درد جامعه این روزها میخورد.
یلدای امسال یلدای سختی است برای پدران و سرپرستان خانوار،
سوروسات یلدا بسیار گران شده و برای عده زیادی، درآمد کفاف هزینه را نمیدهد
آجیل و تنقلات و... با سرعتی سرسامآور رشد قیمت داشته و هماینک در زمره کالاهای لوکس و لاکچری محسوب میشوند
کمـ نیستند خانوادههایی که توان خرید ندارند و در پستوی خانهها، شرمنده بخت خویشاندـ
نه میشود یلدا گرفت و نه میشود بیخیال این رسم شد
وضعیت نابسامان اقتصادی، سودجویی برخی فروشندهها، بیمعرفتی و بیاعتنایی به یکدیگر؛ همه و همه از عوامل بروز گرانی است که پرداختن به آن، فقط، غم و اندوهمان را مضاعف میکند!
پس بیاییم برای یلدای امسال، مشق انسانیت کنیم
دستگیر همدیگر باشیم، همسایهای را که از ما فقیرتر است، دریابیم، جای دوری نمیرود، خدا ناظر است و به وقتش دستمان را میگیرد
یاری کنیم تا یاری شویم
ایمشو اول قارَ
سال نُمه یِ قِرارَ
رسِسَ فصل خیری
خیر ده هونت بَوارَ
رُ دسه کَ سینِ به یر
که اول قارَ نارَ
نونُ رِغونُ شیرَ
کیخا هونت نمیر
وا بیتِ دس براری
دشمن دِ زِندون گیرَ
دیدگاهها
انتهای خیابان آذر ...
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...
قراری طولانی به بلندای یک شب....
شب عشق بازی برگ و برف...
پاییز چمدان به دست ایستاده ....
عزم رفتن دارد....
..آسمان بغض میکند ...
میبارد...
خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست ....
دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد ....
آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ....
دستی تکان میدهد ......
قدمی برمیدارد سنگین و سرد ،
کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز..... و....
تمام میشود ...
پاییز ای آبستن روزهای عاشقی ...
رفتنت به خیر ..
سفرت بی خطر....
پیشاپیش یلداتون مبارک
با سپاس از انتشار مطلب «یلدا یادمان همسایگی»
مسوولین محترم در جریان باشید که برخی کارگران طرف قرارداد با پیمانکاران شهرداری و همچنین کارکنان جهاد نصر استان ماهها است که حقوق نگرفتهاند و این روزها بیش از پیش شرمنده خانواده هایشان هستند.
خودتان را به جای ما بگذارید؛ فقط همین!!!
سالهاست که رخت بربسته از آئین ما
یادش بخیر یا نه کاش اصلا یلدایی نبود
تا دلمان هوای قدیم تر ها را ....
دل ها گرفته...