نخستين فصل برنامه موفق و جذاب “عصر جديد” بعد از ماهها به پايان رسيد و برگزيدگان نهايي خود را با آراي مردمي از ميان برندگان مراحل پيشين معرفي كرد.
فارغ از دیدگاههای مختلف و متفاوت موافقان و مخالفان با اساس اين برنامه، حجم گسترده استقبال مخاطبان و ميزان بالاي تماشاكنندگان آن باعث شد كه تعداد بسيار زيادي از بينندگان اين برنامه و مخصوصا آخرين قسمت آن را -كه به معرفي برگزيدگان نهاییاش اختصاص داشت- دنبال كنند.
از هفتههای قبل هم بخش عمدهای از بينندگان اين برنامه خصوصا در فضاي مجازي نتيجه را از قبل پیشبینی میکردند و ترتيب برگزيدگان را بر حسب تشخيص فردي و احتمالات ذهني خود حدس میزدند.
برخي با اشاره به شكسته شدن خطوط قرمز در نمايش حركات ورزشي بانوان مطمئن بودند كه گروه دختران نينجا اول خواهند بود و گروهي ديگر با توجه به ترك بودن پسر خواننده فيناليست مي گفتند مطمئنا زنجانیها و آذریها و بقيه ترك زبانها در كنار مردم اردبيل به اين نوجوان محجوب و شيرين رأي خواهند داد و او قطعا اول میشود.
برخي هم جذابيت شعبدهبازی را مهمتر تلقي میکردند و معتقد بودند كه بيشتر مردم به شركت كننده جواني كه حضوري جذاب و خیرهکننده داشته رأي میدهند.
اما رأیگیری پاياني عصر جديد بسياري از محاسبات را بر هم زد و پیشبینی غالب كساني كه برنامه را دنبال میکردند باطل ساخت.
گروه دختران نينجا آخرين رتبه را به دست آورد و نوجوان ترك هم به رتبه اول نرسيد و جوان شعبدهباز هم در جايگاه چهارم قرار گرفت.
اين نتايج به عنوان نمونهای كوچك و زنده خطاپذير بودن جدي بسياري از محاسبات و گمانهزنیها را يادآور شد و به طور خاص برخي پیشبینی هاي سياسي را به خاطر آورد.
اكنون در آستانه انتخابات مجلس و رياست جمهوري هم اصلاح طلبان بايد از اين تجربه ساده درس بگيرند و هم اصولگرايان.
هم اصلاح طلبان بايد باور كنند كه فرزند لرستان بودن باعث رأي گرفتن نمي شود يا داماد يك منطقه ديگر بودن و زن بودن يا امثال اينها ملاك قطعي براي حصول نتيجه نيست و هم اصولگرايان بايد بپذيرند كه مخاطب جديدي با ویژگیها و خصوصيات متفاوت و غير قابل پیشبینی در مقابل آنهاست كه ديگر با معيارها و قواعد گذشته رفتار نميكند.
جمعيت عظيم جوانان و نوجوانان دهه هفتاد و هشتادي كه در آخرين مرحله برنامه عصر جديد به بانويي ماهشهري و پسري شيرازي رأي دادند همان كساني هستند كه اصولگرايان و اصلاح طلبان به حضور آنان در پاي صندوقهای رأي نياز دارند.
اين مخاطبان خاص و متفاوت دنيايي تازه و حال و هوايي مختلف دارند و منطق ذهني و ارزشها و باورها و نيازها و دغدغهها و زبان و ادبيات شان كاملا با نسلهای قبلي فرق دارد.
بهراستی اكنون عصري جديد آغاز شده است با همه خصوصيات و اقتضاءات تازه خودش و مهمترین مسئله اين است كه جريانهاي سياسي و سياست پيشگان اين نسل را نمیشناسند و با زبان شان آشنا نيستند و هرگز نمیتوانند آنان را پیشبینی كنند و همه، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا لازم است مراقب باشند تا ساده انگارانه برنامه هايشان را بر اساس پیشبینیهای نادرست خود طراحي و تنظيم نكنند كه ممكن است بعد از شمارش آراي صندوقها با نتايجي بسيار غافلگیرکننده روبرو شوند!
حجتالاسلام زائری، فعال فرهنگی / روزنامهی خراسان
دیدگاهها