دموکراسی بار دیگر به‌واسطۀ فرایند انتخابات تحقق یافت و گزینش همگانی مردم لرستان این بار خروجی متفاوت‌تری داشت. شاید بتوان انتخابات دوم اسفند 98 را نقطۀ عطفی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی مردم لرستان دانست. در این انتخابات لرستان برای اولین بار در یکی از حوزه‌های انتخابیۀ خود نمایندۀ زن دارد که گامی بزرگ در جهت توانمندسازی سیاسی بانوان استان محسوب می‌شود. ازطرفی در حوزۀ انتخابیۀ خرم‌آباد و چگنی که طایفه‌گرایی در آن اغلب تعیین کننده بود، امروز شاهد منتخبانی هستیم که وابسته به طوایف پرجمعیت نیستند و این درحالی است که در میان نامزدهای انتخاباتی خرم‌آباد و چگنی افرادی بودند که هم به طوایف پرجمعیت وابسته بودند و هم از نظر حزبی بعضاً نمایندۀ احزاب مهم به‌شمار می‌رفتند. در سایر حوزه‌های انتخابیۀ لرستان نیز این وضعیت کمابیش مشاهده می‌شود. از اینرو، این نه گفتن به طایفه‌‌گرایی نیز می‌تواند یک نقطۀ عطف باشد که امیدواریم نتایج مثبتی را در پی داشته باشد.
در دهم اسفند98، دکتر محمد بیرانوندی، نمایندۀ مردم خرم‌آباد و چگنی در مجلس دهم و نامزد انتخاباتی در انتخابات مجلس یازدهم، با اعلام بیانیه‌ای ادعا کردند که نتیجۀ انتخابات اخیر در حوزۀ انتخابیۀ خرم‌آباد و چگنی با پدیدۀ تشکیک آرا مواجه شده است. در ادامه ایشان اشاره می‌کنند که جزئیاتی وجود دارد که قابل بازگویی نیستند. البته بهتر بود که ایشان جزئیاتی را که می‌گویند قابل ذکر نیست حتی به‌طور خلاصه ذکر می‌کردند تا مردم با آگاهی بیشتری به قضاوت بپردازند و خدایی نکرده دچار بدگمانی نشوند.
یکی از نکات قابل تأمل در  این بیانیه آن است که ایشان 35 هزار رأیی که به اسم خودشان است را رأی  35 هزار جوان و زن و مردی معرفی می‌کند که دل‌بستۀ بقای نظام هستند. من به‌عنوان عضوی از جامعه از ایشان این سؤال را دارم که آیا بقای نظام به شما بستگی دارد؟ آیا شما نمایندۀ بر حق هستید و دیگران نه؟
جناب آقای دکتر محمد بیرانوندی، شاید اگر به بیانات خودتان در بیانیه‌‌ای که منتشر ساختید و چهارسال گذشتۀ کاری‌تان نگاه کنید خودتان پاسخ را دریابید. بگذارید کمکتان کنم. شما در بیانیۀ خودتان اذعان کردید که طبق بیان تحلیل‌گران، 35 هزار رأی شما نه رأی حزبی بودند و نه رأی ایلی که صرفاً برحسب تعصبات ایلی اخذ شده باشند. این در حالی است که در انتخابات دور قبل شما هم اکثریت رأی حزبی را داشتید و هم رأی ایلی و طایفه‌ای را. من نمی‌دانم عملکرد شما در چهارسال گذشته در رابطه با هم‌حزبی‌هایتان و همچنین بستگان ایلی و طایفه‌ای‌تان چگونه بوده است که امروز آنها دیگر شما را برحق نمی‌دانند و به گفتۀ خودتان به شما رأی نداده‌اند، اما به‌عنوان یک شهروند خرم‌آبادی که در دور قبل به شما رأی دادم می‌توانم حداقل بعضی از دلایل خودم را برای رأی ندادن به شما در این دوره از انتخابات بیان کنم. من به شما رأی دادم تا وکیل و نمایندۀ مردم خرم‌آباد و چگنی باشید. می‌دانم که  نمایندگی یک شهرستان که متشکل از گروه‌های اجتماعی با دیدگاه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی مختلف هستند، کمی دشوار است، اما باید توجه داشت که مردم شما را به زور از خانه‌تان بیرون نیاورده‌اند تا نمایندۀ آنها باشید، بلکه شما بودید که به‌عنوان یک نامزد انتخاباتی وارد عرصۀ انتخابات مجلس دهم شدید و با تبلیغات و وعده‌های گوناگون نظر و رأی مردم را جلب کردید. به هر حال، مردم شما را در انتخابات مجلس دهم انتخاب کردند و چهارسال وقت داشتید تا به وعده‌هایتان عمل کنید. قبول دارم که چهارسال زمان کمی است اما همین چهار سال به‌مثابۀ کارنامۀ کاری شماست و جالب‌تر آنکه نمرات این کارنامه را مردم تعیین می‌کنند. بدیهی است که اگر نماینده‌ای نمرات خوبی داشته باشد می‌تواند باز هم با رأی و رضایت مردم  راهی مجلس شود. من در این شهر کارخانه‌ها و کارگاه‌هایی را سراغ دارم که زمین‌گیر شدند و کارکنان‌شان که نان‌آور خانواده‌هایشان بودند به بیکاران پیوستند. به من بگویید شما به‌عنوان نمایندۀ این شهر چه اقداماتی برای بازگرداندن آن کارگاه‌ها و کارخانه‌ها به چرخۀ تولید انجام داید؟ من جوانان بیکاری را می‌شناسم که شما را انتخاب کردند تا برایشان فرصت شغلی در این شهر ایجاد کنید اما متاسفانه هنوز هم بیکار هستند و شما باید به عنوان نماینده‌شان پاسخگو باشید. من نمی‌دانم شما به‌عنوان تنها نمایندۀ لرستانی هم جهت با دولت در مجلس دهم چه اقدامی کردید وقتی که نرخ بیکاری استان لرستان در همین یک سال گذشته از 12.9 درصد به 13.8 درصد افزایش پیدا کرد. خودتان قضاوت کنید، آیا این درصدهای جابجا شده نشان‌دهندۀ اقدامات مثبت شما و دولتی است که شما تنها نمایندۀ مورد حمایت آن در لرستان بودید است؟ شما به‌عنوان وکیل و نمایندۀ قانونی مردم خرم‌آباد و چگنی باید با بی‌عدالتی‌ها و بخصوص بی‌عدالتی در نحوۀ به‌کارگیری و استخدام جوانان مبارزه می‌کردید. من مدیرانی را دیدم که فرزندان یا بستگان خودشان را به راحتی استخدام کردند درحالی‌که جوانان و نخبگانی در جامعه حضور دارند که برای آن جایگاه‌های شغلی تصاحب شده  شایسته‌تر هستند.  سؤال اینکه آیا شما چنین مدیرانی را در دورۀ نمایندگی خود ندیدید تا با آنها برخورد نموده و از حقوق جوانان بیکار دفاع کنید؟ البته شما مشغله کاریتان زیاد است و شاید واقعاً ندیده باشید. بگذارید به رویکرد شما در مواجه با مسائل سیاسی نیز گذری داشته باشیم. اگر یادتان باشد لیست امید در انتخابات مجلس دهم شامل اسم شما و همچنین دکتر مرتضی محمودوند (منتخب مجلس یازدهم) بود. در عرصۀ رقابت‌های انتخاباتی معمولاً افرادی که در یک لیست قرار می‌گیرند، می‌کوشند تا اکثریتی از افراد لیست یا در صورت مساعد بودن شرایط همۀ افراد لیست پیروز شوند تا در مجلس با هماهنگی و همفکری بیشتری به فعالیت بپردازند. متأسفانه شما حتی به آن لیست نیز وفادار نبودید و گواه این موضوع تمرکز تبلیغات شما بر ترغیب طرفدارانتان به دادن تک‌رأی به شما بود. به عنوان یک نمونه از شعارهای تبلیغاتی طرفداران شما در آن دوره می‌توان به شعار "یه مخو، دومخو، تک رأی فقط صید مخو" اشاره کرد. در مقابل دکتر مرتضی محمودوند در انتخابات مجلس دهم بر اصول سیاسی پایبند بودند و به شما رأی دادند و عکس آن را نیز منتشر ساختند.
این دلایل برای من کافی بود تا دیگر به شما رأی ندهم، اما فکر می‌کنم هم‌حزبی‌ها و هم‌طایفه‌ای‌های شما دلایل بیشتری برای رأی ندادن به شما داشتند، البته با توجه به بیانیه خودتان! حالا شما در بیانیه‌تان می‌گویید که 35 هزار رأیی که به نام شماست، آری به نظام است و افرادی که به شما رأی داده‌اند دل‌بستۀ بقای نظام و خواهان ادامۀ راه طولانی و نیمه‌تمام شما برای رسیدن به آمال مردم هستند، ولی در مقابل دستاوردهای چهارساله نمایندگی شما گویای این موضوع نیست که مردم به آرزوهایشان رسیده باشند و از طرفی این نوع صحبت کردن شما بی‌اعتنایی به حق آزادی رأی‌دهندگان است. از بیانات شما باید چه برداشتی کرد! یعنی هرکس که به شما رأی نداده، به نظام نه گفته است؟ و یا هرکس که به شما رأی نداده است دل‌بستۀ نظام نیست؟
به‌هرحال، حداقل اینکه از راه قانونی پیگیر هستید اقدام مثبتی است و امیدوارم اگر حقی دارید به آن برسید، اما باید توجه داشته باشید که اگر انتخابات به دور دوم موکول شود، برحسب تجربه‌های موجود از ادوار گذشته ممکن است بازهم سناریوی بهره‌جویی از احساسات قومی و طایفه‌ای تکرار شود و خدایی ناکرده اگر شما می‌خواهید با بردن انتخابات به دور دوم از این سناریو بهره‌‌گیری کنید، آنگاه ممکن است مردم شما را یک نمایندۀ طایفه‌گرا بدانند که از حیث سیاسی و اجتماعی و بخصوص در دنیای امروزی نگرش مطلوبی نسبت به یک نماینده نیست. ازطرفی، ممکن است شما بازهم انتخاب نشوید و اینکار شما فقط هزینه‌های انتخابات را بالا خواهد برد و مشغله مردم را که این روزها علاوه بر مشکلات اقتصادی باید با مشکلات بوجود آمده توسط پدیدۀ ویروس کرونا نیز دست‌وپنجه نرم کنند را بیشتر می‌کند. یک پیشنهاد برای اقدامی مثبت‌تر آنکه به نتیجۀ انتخابات که یقیناً برحسب حقایق و مصالح قانونی است احترام بگذارید و این واقعیت را بپذیرید که شما یکبار آزموده شده‌اید و اختلاف رأی‌های شما در انتخابات مجلس دهم و یازدهم گویای آن است که عملکرد رضایت بخشی نداشته‌اید.
 
نویسنده: رضا فرهادیان
 
 

تأملی در بیانیۀ محمد بیرانوندی


محمد بیرانوندی بیانیه داد

 توضیح: مطالب ارسالی، لزوماً دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند اما مطابق فلسفه‌ي رسانه‌های بی‌طرف، آمادگي داريم نوشته‌ها و دیدگاه‌های دیگران را نیز در خصوص این موضوع و موضوعات مختلف به‌شرط رعایت قوانین مطبوعات، منتشر نماییم.


مطلب مرتبط:


اینفوگرافی نتایج انتخابات در حوزه‌های مختلف انتخاباتی لرستان ...

پاسخ فرمانداری خرم‌‌آباد به شائبه مطرح‌شده در خصوص نتیجه انتخابات حوزه خرم‌‌آباد و چگنی  ...

نتایج کامل انتخابات مجلس شوراي اسلامي در حوزه انتخابيه خرم‌آباد و چگني ...

نفر اول انتخابات خرم آباد بیانیه داد ...


نتایج کامل انتخابات مجلس شوراي اسلامي در لرستان ...


توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.