از هزارههای دور تا اکنون قدرت در بین مردم، همیشه محترم بوده است. قدرت معنوی، قدرت بدنی، قدرت اندیشه، قدرت مالی، قدرت نظامی.
قدرت صورتهای متفاوتی و نمودهای متفاوتتری دارد و برخوردهای ما نیز در مواجه با آن اشکال گوناگونی دارد.
قدرت میآید بر ما مستولی میشود و ما را ناگزیر به کرنش میکند.
ایرانیان از سپیدهدم تاریخ به فهم قدرت رسیده بودند. دیاکو در مواجه با درخواست بزرگان ماد مبنی بر پذیرفتن منصب قضاوت و حکومت، اولین شروطی را که مطرح کرد مطالبه کاخ و سرباز و حقوق و ... بود؛ یعنی ابزار قدرت!
وزن تاج شاهنشاه خسرو پرویز آنقدر سنگین بود که برای خرد نشدن گردنش، آن را با زنجیر به سقف میبستند. این یعنی حفظ شوکتی که منجر به نمایش قدرت میشد.
خاطرم هست در فیلم مرگ یزدگرد بهرام بیضایی، وقتی آسیابان در مقابل بزرگان کشور، ادعا کرد که خود یزدگرد است و پیکر بیجان یزدگرد جسد آسیابان است هیچکدام از بزرگان کشور چهره یزدگرد را ندیده بودند که ادعای او را رد یا تأیید کنند (در منابع ساسانی پادشاه را چهر از ایزدان خطاب میکنند) و این یعنی الوهیت بخشیدن و جبروت شاهنشاه با تمهید در دسترس نبودن!
با این وجود، قدرت گاه بر چشم آدمی مینشیند و گاه بر دل او. باورم این است از بین تمام وجوهات قدرت، "قدرت معنوی" فراتر از همه نیروهاست. ماحصل قدرت معنوی عزت است. عزت حاصل از قدرت، باز تولید اقتدار میکند.
امام علی (ع) مصداق صحیح صاحب این نوع قدرت است. کسی که امیرالمؤمنین است و ضرب شصت شمشیرش خیبرشکن اما راز قدرت او در اذهان عموم و در جان مردم، عزت و قدرت معنوی است. عزتی که از او وجودی فرازمان و فرامکانی ساخت.
امام (ره) نیز نه تاجی بر سر داشت نه بر تختی نشست و نه کاخی را مسخر کرد، سلوک و شیوه معرفتیاش از او قهرمانی صاحب عزت برای اعصار ساخت.
بیتعارف همه ما آدمها به دنبال قدرتیم. در قاموس آدمی قدرت مقدس است اما کدام قدرت؟
امری که بسیاری از مدیران و منتصبان به آنها از آن مغفول ماندهاند، بیتوجهی به فلسفه شکلگیری نظام جمهوری اسلامی به رهبری یک عارف است. فلسفهای که در پی تغییر نوع نگاه به قدرت است. در نظام علوی آنهم در مواجه با امتش نه شوکت مطرح است و نه جبروت.
چراکه مسخر حکومت علوی چشمها نیست، بلکه دل آدمی است.
و اما بعد؛
مدتی است در شهر خرمآباد، شیوه زندگی و سلوک حجتالاسلام سید احمد شاهرخی نماینده ولیفقیه در استان، دهانبهدهان میچرخد؛ امامجمعهای که محافظ نمیخواهد، ماشین شخصی طلب نکرده است و اصراری بر سکونت در بیت ندارد. مثل ما آدمهای عادی نان میخرد، سوار تاکسی میشود و روایتهایی از این حلقه.
مردم شهر دیده و نادیده شیفتهی چنین مرامی شدهاند، شیفته توصیفاتی از این دست.
فرزند دورمانده از سرزمین مادریاش به خاک خود در کسوت نماینده ولیفقیه رجعت میکند و در همان گامهای نخست آنگونه ظاهر میشود که باید! یعنی بیشکوه و شوکت و جبروت. تنها لباس عزت پوشیده است و عزم جدش که صاحب کرسی مظلمه بود.
بر خود میدانم بهعنوان یک کنشگر فرهنگی، اجتماعی و پیشتر از آن فرزند شهیدی که باورش این است خون شهدا پشتوانه عزت نظام است، بگویم: این سید راه سختی را در پیش گرفته است. نماینده عزت نظام بودن، کار آسانی نیست. همیشه طیفی از بهظاهر دلسوزان هستند که نمایش قدرت را در چشمها میپسندند و قطعاً سعی در نزدیک شدن دارند (گاه از سر دلسوزی)، آن مرکب را پر هیبت و شوکت میطلبند. غافل از آنکه شکوه همهی عالم در سفره امیرالمؤمنین تکه نان خشکی با دانهای خرما بود و این عین آزادگی است و آزادی از بند زرق و برق دنیا؛ تمایلات این دلسوزان عزیز، فصل جدایی مظلمهنشینی با مردم است. مردمی که در طول چهار دهه ثابت کردهاند در هر بزنگاه تاریخی جانسپار نظام بوده و هستند و دوست دارند نماینده ولیفقیه، نماینده عزت نظام علوی باشد.
شیوهای که این سید لحاظ کرده است. شیوهای است که از شهدا قهرمان ساخت و از رجایی، رجایی!
این شیوه و سلوک در استان، تنها فضیلت نیست، برکت است. برکت برای الگوبرداری مدیران و ذینفوذان و منتصبان آنها.
مخلص کلام؛ خواهشم از دلسوزان شکوه پسند شوکت طلب این است که این سید را برای تاریخ و فرهنگ و مردم لرستان به حال خود بگذارید. دیوار حائل او نشوید وظیفه او پاسخدادن به التجاء مردم است نه میز، بانی و هواخواهی پستطلبی دیگران. بگذارید بیت او مجلس مظلمه مستضعفان باشد. دانسته و نادانسته سد راه فرهنگ اشرافیت ستیزی نباشید.
وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
به قلم: دکتر شیرزاد بسطامی
#پایگاه_خبری_یافته
نماینده ولیفقیه و ذبح شتر اشرافیت
توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانهی احترام شما به تلاش آنها است.
دیدگاهها
عاقبت بخیر باشی انشااله
احسنت به شما و دکتر بسطامی
جز این انتظاری نیست از خادمان واقعی مردم
درود و سپاس از انتشار این مطلب
صد در صد موافقم. برای همین است که یافته با بقیه فرق دارد.
خاکی بودن هنر مردان بزرگ است
اگر طرفدارن اشرافیت بگذارند و دور ایشان حصاری نکشند به خاطر منافع خودشان روند روند خوبی است انشاالله که حضور جناب شاهرخی هم منشا خیر وبرکت برای استان لرستان باشد
درود بر جناب شاهرخی
از لرستان دور هستم و خوشحالم که فرزند این آب و خاک در کنار مردمش مشق انسانیت می دهد
آرزوی موفقیت دارم