جوان و دانشگاه دو مقوله وابسته به هم هستند که در عصر کنونی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار شدهاند.
جوانان بهعنوان نقشآفرینان آینده کشور، وارد دانشگاه میشوند تا پس از اتمام تحصیلات خود و آموزشهای موردنیاز با ورود به جامعه به نقشآفرینی مناسب درزمینهٔ های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... بپردازند.
بنابراین میتوان بهدرستی اذعان داشت که این دو از مهمترین عوامل توسعه در جوامع میباشند و جامعهای که بتواند بهوسیله دانشگاههای خود جوانان خود را متناسب با نیاز و فراخور تربیت کند جامعه یست که بهسوی سعادت و تعالی پیش خواهد رفت.
بر این اساس و به دلیل اهمیت بالای موضوع جوانان و دانشگاه، در سلسله مقالاتی به بیان آنها خواهیم پرداخت. در مطلع آغازین این موضوع مهم و چالشبرانگیز ویژگیهای کلی دوران جوانی را بهعنوان مهمترین دوران عمر موردبررسی قرار میدهیم.
ایام جوانی، ایام رسیدن به مرتفعترین و عالیترین منزل زندگی است، جوان پر از شور نشاط است، دورانی است که انسان با آرزوهایش زندگی میکند و برای رسیدن به آنها تلاش میکند. جوان همچون کوهنوردی میماند که در دامنهی کوهی قرار دارد و آرزوها و اهدافش در زندگی در قلهی آن کوه قرار دارند و او باید مسیر سخت کوه را برای رسیدن به آنها طی کند و در این راه اگرچه دچار ناملایماتیها میشود اما با شورونشاط جوانی این سختیها را به جان خریده و به سمت فتح قله پیش میرود.
روح جوان همانند جسمش که در این ایام در بهترین حالت میباشد سرشار از عشق و امید است، سرشار از آمال و آرزوها؛ و آماده پذیرا شدن بالاترین معرفتها و حکمتها.
اگر به زندگی بزرگان در طول تاریخ بنگریم به تأثیر عمیق این دوران پی خواهیم برد. اهمیت این دوران از زندگی انسان چنان است که امیر المومنین (ع) در خصوص آن میفرماید: «دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمیشناسد مگر کسی که آن دو را ازدستداده باشد، یکی جوانی و دیگری تندرستی و عافیت»
بنا بر آنچه گفته شد این دوران میتواند نقطه عطف زندگی جوان باشد، یا میتوان با داشتن برنامه به سمت سعادت پیش رفت و یا این دوران باارزش را به بطالت گذرانده و بعدها در غم این دوران زانوی غم در آغوش گرفت.
مهمترین موضوعی که ابتدای این دوران باید مدنظر داشت، هدفی مشخص و برنامهریزی برای رسیدن به آن هدف است، برای این منظور باید هنر غنیمت شمردن فرصتها را آموخت و از این فرصت طلایی زندگانی نهایت استفاده را برده و به پرورش روح و جسم بهصورت توأمان همت گماشت.
به سمت انسان متعالی شدن حرکت کنیم چراکه این انسان متعالی است که جامعه متعالی را میسازد.
باید باور داشته باشیم و بدانیم درحرکت روبهجلو در جامعه، بیشترین نقش باید متعلق به جوانان باشد چراکه این نسل جوان است که باید پیشرو باشد و زمانی این نسل میتواند وظیفهاش را بهدرستی انجام دهد که بهخوبی برای این نقشآفرینی آمادهشده باشد.
در مقالات آینده به مشکلات موجود جوانان، نقش دانشگاه در آینده آنها و علل عدم بهکارگیریشان در بدنه مدیریت خواهیم پرداخت.
سخن را با تکبیتی از صائب تبریزی درباره گذر سریع جوانی به پایان میرسانم باشد که همه ما قدر این دوران طلایی زندگی را بدانیم:
«ز روزگار جوانی خبر چه میپرسی چون برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت»
ادامه دارد...
سامان دریکوندی
سامان دریکوندی
دیدگاهها
دیگر انگیزه ای می ماند.
فقر و بیکاری غصه موروثی ماست
مثل همیشه عالی بود
به امید روزی که حداقل از نصف ظرفیت جوانان استفاده بشه
دوران جوانی دورانی ست که واقعا باید برنامه ریزی بشه
قلمتان مانا باد