شبچراغ "هزار شلاق" با حضور پرشور هنرمندان و جمع زیادی از علاقهمندان هنر تئاتر در تهران برگزار گردید.
به گزارش يافته، شب چراغ مراسمی است که برای یک نمایش با حضور هنرمندان عرصههای دیگر برگزار و شمعی را برای آن نمایش روشن میکنند.
مراسم شب چراغ هزار شلاق با حضور استاد ايرج رحمانپور، استاد کوروش نریمانی و با حضور پرشور هنرمندان و علاقهمندان در تالار سنگلج تهران برگزار گردید.
محسن حسنزاده مدیر روابط عمومی تالار سنگلج مراسم را با خیر مقدم به هنرمندان و مخاطبین آغاز کرد. وی تاریخچه مختصری از سنگلج را ذكر و تأكيد كرد تالار سنگلج یکی از تالارهای استاندارد و با کیفیت برگزاری نمایش است.
سخنران بعدی کوروش نریمانی مدرس، نویسنده و کارگردان بود که سخنانش را با تشکر از استاد رحمانپور آغاز کرد.
وی اظهار داشت بنده سخنور نیستم فقط مینویسم و روی صحنه اجرا میکنم. باید از استاد رحمانپور به عنوان استاد مسلم موسیقی نواحی و نوازنده بزرگ خطه زاگرس که در این مراسم حضور دارند تقدیر نمایم.
نريماني اظهار داشت: بنده منتقد بیرحم کارهای خودم و دوستان صمیمی و همشهریانم هستم و کارهای قبلی این دوستان را هم نقد کردهام. هزار شلاق از معدود کاری است که در جشنوارههای گذشته تئاتر دیدهام و به دلیل ایرانی بودن اثر آن را پذیرفتم.
وي افزود: باید پرسید که نسبت تئاتر ما با تاریخ و اجتماع چیست؟ تئاتر ما باید روایتگر تاریخ ما برای اجتماع باشد. متاسفانه این شکل از نمایش مهجور است چون ایرانی است و فکر می کنند روشنفکرانه است. مخاطب نتواند ارتباط برقرار کند. این نمایش نقد تاریخ است.
نریمانی در ادامه با بيان اين كه هزار شلاق یک نمایش شریف و ایرانی را نمایش میدهد و نقد تاریخی است که بر ما گذشته است، افزود: ای کاش هنرمندان، مدیران هنری و شهردار تهران هم این نمایش را ببینند و از آن تاثیر بگیرند.
وی در خاتمه آرزو کرد که سنگلج ارزشهای گذشته خود را به دست بیاورد چرا که استانداردترین سالن تئاتر کشور است و از مدیریت تالار سنگلج به خاطر انتخاب خوبشان برای اجرای نمایش هزار شلاق تشکر کرد.
سپس استاد رحمانپور با این جمله سخن خود را آغاز نمود: اهالی موسیقی و تئاتر با هم پیوند دارند و خوشحالم که در جمع اهالی نمایش هستم.
این استاد موسیقی نواحی اظهار داشت: تئاتر کشور باید ایرانی باشد و متنهای دیگر هم اگر در ایت عرصه کار می شوند باید بومیسازی شوند. اعتقاد دارم که موفقیت این نمایس به دلیل گره خوردن دانش آکادمیک با فرهنگ ایرانی است.
وي افزود: تئاتر در کشور ما دارای پیشینهای طولانی است چنان که نمایش در منطقه زاگرس به آیین تبدیل شده است.
در خاتمه استاد رحمانپور شمع شبچراغ نمایش هزار شلاق را روشن کرد.
پس از مراسم شب چراغ، نمایش هزار شلاق اجرا و مورد توجه و تشویق حاضرین قرار گرفت. احسان ملکی در پایان اجرای نمایش از حضور هنرمندان و شرکت کنندگان تشکر کرد.
نگاهی به 60 دقیقه روایت تاریخی در هزار شلاق
نمایش هزار شلاق کاری ایرانی است که از شاخصههای قابل توجه هنر ایرانی برخوردار است.
هزار شلاق بر اساس نمایشنامهی ناصر حبیبیان و به کارگردانی احسان ملکی خلق و علاوه بر درخششهای مختلف در جشنواره تئاتر فجر با اقبال تماشاچیان در اجراهای مختلف روبرو شده است.
نمایشی کاملاً ایرانی با متنی زیبا و اجرایی فاخر که میتواند 60 دقیقه توجه مخاطب را به صحنه جلب نماید. نمایش آمیختهای از طنز و جدی است که تماشاچی را در آغاز نمایش در نحوه ابراز احساسات مردد میکند. اما رفته رفته مخاطبین با احساس رضایت از فضای ایجاد شده ارتباط مناسبی با اثر برقرار میکنند.
روایت دورهای خاص از تاریخ ایران از زبان یک اسب به نام "کُرَنگ" که مرکب پادشاهان مختلفی از دوره قاجار بوده است جلوه خاصی به این نمایش داده است.کرنگ روایتی دوگانه است که در برخی قسمتها با هیات انسانی به صحنه وارد و نشانگر رعایایی است که در آن دورهها مورد ظلم حکومت واقع شده اند. کرنگ در هیات حیوانی هم همواره مورد ظلم بوده است و جز چکاچک شمشیر در جنگ چیز دیگری را تجربه نکرده است.
از نکات زیبای نمایش، عاشق شدن کرنگ زمانی که مرکب سفیر بریتانیاست به اسب سفیر روس به نام نینا است که از این عشق هم طرفی نمیبندد.
طراحی زیبای لباس اعم از نوع طراحی و رنگ لباسها فضای روایت شده را باورپذیر می نماید. صحنه نمایش شامل سردیسی از اسب بر روی پردهای است که در وسط صحنه قراردارد. از این پرده به زیبایی برای تفکیک دورههای مختلف تاریخ استفاده میشود.
نمایشی زیبا که بزرگترین هنرش وادار کردن تماشاچی به تفکر است. رفتار انسانها در فکر کردن و عکسالعمل ناشی از این تفکر، از نظر زمان و نوع عکسالعمل متفاوت است. متن نمایش نشان میدهد که نویسنده آگاهی کافی از دورههای تاریخی کشور در یک قرن گذشته دارد و توانسته است دوه قاجار و گوشهای از دوره پهلوی را به خوبی بازتاب دهد. طراحی صحنه به گونهای است که از نمادهای کاملاً جاری در زندگی ایرانی استفاده شده و تماشاچی میتواند ارتباط خوبی با صحنه برقرار نماید.
انتخاب فصول تاریخ در متن، استفاده از نمادهای ایرانی در طراحی لباس و صحنه، کارگردانی عالمانه و اجرای زیبای بازیگران دست به دست هم داده تا بیینده شاهد مجموعهای به هم پیوسته باشد. پذیرفتن روایت ارائه شده و تفکر به این دوره، رضایت تماشاچی در حین خروج از سالن را به همراه دارد.
امیدوام که در آینده شاهد کارهایی از این دست باشیم.
ارسال کننده: منوچهر بسحاق/ تهران
دیدگاهها
استاد رحمانپور در اخلاق و ادب نمونه ای سرآمد است.
در روز اجرای مراسم ابتدا به سالن تشریف آورد و اطراف سالن را برانداز کرد. برای من که اولین بار بود ایشون رو از نزدیک ملاقات میکردم تعجب برانگیز بود. فرمود برای پارک ماشین میروم و برمیگردم. علیرغم تعطیلی اکثر فروشگاه ها و گل فروشی ها با صرف وقت بسیار تمام اطراف سنگلج و خیابان بهشت را برای یافتن گلفروشی جستجو کرده بود و با دو دسته گل و به همراه موتورسواری به نزد خانواده برگشت. بیشتر از نیم ساعت برای یافتن گلفروشی در آن روز تعطیل به همراه یک موتورسوار تلاش کرده بودند.
بعداً متوجه علت رفتنشان شدم.چون گل فروشی در اطراف سالن نبود برای تهیه گل برگشته بودند.
---- لطفاً در صورت دسترسی به استاد رحمانپور این نظر را با موافقت ایشان منتشر کنید--- سپاس