13 فروردینماه مصادف با دومين سالگرد درگذشت "مهدي شجاعي" هنرمند لرستانی است.
به گزارش يافته، مهدي شجاعي از فعالان برجسته موسيقي لرستان، صبح روز سهشنبه 13 فروردينماه سال 1392 هنگامي كه به اتفاق 3 نفر از دوستانش به سمت بيرون شهر خرمآباد ميرفت، در خيابان انقلاب، مقابل درب ورودي تيپ 2 لشكر 84 ارتش، خودروي پرايد آنها با سرعت به تير چراغ برق برخورد كرد كه در نتيجه شجاعي و يك سرنشين ديگر خودرو در اين حادثه جان سپردند و دو نفر ديگر نيز به شدت زخمي شدند.
مرحوم شجاعي به هنگام مرگ 33 سال داشت و با وجودي كه قرار بود در قطعه هنرمندان و نامآوران آرامستان خضر به خاك سپرده شود، به اصرار خانوادهاش در آرامگاه خانوادگي واقع در بهشت دوازدهم خضر به خاك سپرده شد.
این فعال برجسته موسيقي لرستان، علاوه بر موسيقي، در حوزه پژوهش و روزنامهنگاري نيز فعاليت ميكرد و كار خود در اين عرصه را به عنوان گزارشگر و خبرنگار روزنامه جامجم در استان لرستان در زمينههاي فرهنگي، هنري، اجتماعي و ورزشي آغاز نمود و بعدها نيز مقالات متعددي از وي در نشريات مختلف استان منتشر شد.
* زندگينامه مهدي شجاعي به قلم خودش در ديماه 1389:
تابستان ١٣۵٨ در خرمآباد زاده شدم.
دههی آغازین عمر که همان کودکی تا ابتدای نوجوانی را در بر میگیرد؛ کاملاً در فضای به وجود آمده ناشي از جنگ سپری شد. با این وجود برایم امکان دیدن ساز و نوازنده از نزدیک وجود داشت.
واسطه این دیدنها وشنیدنها، بنا به تناسب فامیلی آقای داریوش رهبرینژاد بود که در آن روزگار کمرونق و دشوار برای اهالی نغمه به ساخت و تعمیر آلات موسیقی مشغول یا به تعبیری دلخوش بود. گهگاهی هم طنین کمانچه و تمبک مراسم عروسی که در آن موسم زحمت سمپل و دیجیهای امروز را به دوش میکشید، مجالی دیگر برای دیدن و شنیدنم میشد.
اما ورود آزادگان (اسرا) به وطن و بالطبع بروز نشانههای شادی در میان مردم با پیشگامی و همراهی تاریخی کمانچه و تمبک همراه شد.
باید گفت حد فاصل مقطع زمانی پیروزی انقلاب تا ورود آزادگان پایان وقفهای بود که دامنگیر موسیقی در اقلیم لرستان و به ویژه خرمآباد گردیده بود و ورود آزادگان تولدی دیگر بود برای کمانچه و تمبک و پایانی بر سردرگمی و در خفا نوازی نوازندگان. تماشای شور و هیجان این رویداد، سهمی فراوان از نظر انگیزشی برای نوازنده شدن در من به وجود آورد.
بهرغم کمتوجهی خانواده نسبت به علایق به وجود آمده در من، به سختی تمبکی تهیه نمودم و به طرق مختلف به تمرین و تجربهاندوزی پرداختم. این روند تا سال ١٣٧٩ که به خدمت استاد "حسن نقدی" رسیدم ادامه داشت. در کمتر از هفت ماه مقدمات تمبکنوازی را در قالب کتاب "نتنواختههای شادروان امیرناصر افتتاح" نزد ایشان نواختم و فرا گرفتم وبه تمرینات وکنکاشهای شخصیام پیرامون هنر تمبکنوازی سرعتی دو چندان بخشیدم.
در این رهگذر جلساتی چند نیز از گفتهها و تجربیات معلم بزرگ تمبکنوازی ایران استاد "بهمن رجبی" بهرهمند شدم. در آن سالها همکاری خود با مطبوعات استانی را نیز آغاز نمودم و به تهیهی گزارش خبر و انعکاس رخدادهای موسیقی پرداختم که بهرغم ضعف و کمتوجهی مطبوعات استان به مسائل فرهنگی و هنری، هنوز گهگاهی از روی احساس ضرورت به نوشتن میپردازم.
فجر، تال و نواهای حماسی عناوین جشنوارههایی بودهاند که در آنها حضور یافتهام. در کنار ساز تخصصیام – تمبک - به نواختن ضرب زورخانه، دهل، تمپو و دف نیز به صورت محدودتری پرداختهام.
تابستان ١٣٨٩ در آزمون سراسری مربیان تمبک ایران که توسط استاد محمد اسماعیلی، استاد هوشنگ ظریف و استاد مسعود حبیبی برگزار گردید، موفق به دریافت کارت ملی مربیگری تمبک گردیدم.
اجراها و کنسرتهای گوناگونی را تجربه نمودهام که به مهمترین آنها اشاره میکنم:
١- دونوازی پیانو و تمبک به همراه شهرام کیمیایی در تابستان ١٣٨۶
٢- دونوازی کمانچه و تمبک به همراه حسن سالم در ١۶ و ١٧ آبان ١٣٨٧ که آن را میتوان نخستین کنسرت رسمی کمانچه و تنبک در تاریخ موسیقی لرستان دانست.
٣- بداههنوازی تار و تمبک و کمانچه به همراه سعید صالحی و حسن سالم در ٢٣ و ٢۴ آذر ١٣٨٨
۴- اجرای گروهی موسیقی لری در نمایشگاه جهانی اکسپوی شانگهای چین ٢٠١٠ ميلادي (مطابق مرداد ١٣٨٩)
۵- اجرای بداههنوازی کمانچه و تمبک به همراه حسن سالم در ١١ و ١٢ آذرماه ١٣٨٩
۶- اجرای نخستین گروهنوازی و تکنوازی تمبک در لرستان ٧ آذر ١٣٨٩
روحش شاد و يادش گرامي باد
ر - جشانگهاي چين 1389 از راست: مرحوم مهدي شجاعي، بابك صادقي، فرشاد سيفي و احسان عبديپور
دیدگاهها