من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطفها میکنی ای خاک درت، تاج سرم
دلبـرا بنـدهنوازیت کـه آمـوخت، بـگــو که من این ظن به رقیبـان تو هرگز نبرم
همتم بدرقهی راه کن ای طایـر قدس که دراز است ره مقصد و من نـوسفـرم
دوستان گرامیام؛ فرهیختگان دیارم؛ خانمها و آقایان: (به ترتیب الفبا)
حامد احمدیراد، شاهین احمدی، غفور اسکندریبختیاری، فیروز اسماعیلینژاد، مظفر افشار، ماشاءالله اکبری، روحالله امامی، صحبتالله امیدی، شمسالدین آروند، اسدالله آزادبخت، امین آزادبخت، حشمت آزادبخت، فرزاد آقایی، ابوذر باباييزاده، مصطفي باقري، نبی بختیارینژاد، عابد بهاروند، خانم بارانی، ایوب بهرام، امیر بهلولی، علیرضا بهرهی، کیانوش بیرانوند، آفرین پنهانی، رضا جایدری، امین جوادآبادی، سيدمرتضي جزایری، فریده چراغی، پریچهر چگینی، نرگس حافظی، ابراهیم خدایی، امیررحمان خسروی، فائزه خوانساری، فرهاد داودوندی، بهادر دبیر، عزت درگاهی، فرید رحمتی، آتوسا رحمتی، کیانوش رستمی، رضا رضاپناه، هوشنگ رئوف، حسن حسینزاده(رهدار)، فریبا خضرلو، مجتبی رومیانی، سمیه روزبهانی، آیدا درویشی، مجتبي روماني، امیر زیدینژاد، ناهید زکیان، احمد ساکی، رضا ساکی، سعید سروش، خرم سعیدی، بهرام سلاحورزی، مهرداد سوری، عبدالرضا شهبازی، میلاد شهبازی، علی صارمیان، رضا طرهانینژاد، رضا طولابی، احسان عالیخانیچگنی، امین عباسی، رضا عصمتی، علیمردان عسگریعالم، ساسان عسگریعالم، سعید عسگریعالم، مهران غضنفری، نسترن غلامیپور، راضیه فولادوند، عبدالرضا قاسمی، امیررضا قاسمی، جلال قربانی، علی کاظمیان، داود كرمي، الهام کریمی، محمود كوماسجودكي، حسن گرجی، فرشيد گلهداري، علی گودرزیان، نصرتاله مسعودی، اعظم مرادی، امین ماسوری، احسان ملکی، عباس ملکی، مهران مریدی، سعید معتمدی، داریوش ملکپور، رضا ملکمحمدی، علیرضا مقسمی، سید نوری موسوی، سید حجتالله موسویزاده، غلامرضا مهرآموز، محمد میرزاوند، حامد نصیری، غلامرضا نعمتپور، حمید نوروزی، حجتالله والیزاده، ساسان والیزاده، مهدی ویسکرمی... و سایر عزیزانی که به اشکال مختلف بندهی حقیر را مورد لطف و بندهنوازی خود قرار دادهاید؛
افتخارم همواره همنفسی و همراهی با شما خوبان بوده و پشتوانهای ارزشمندتر از آن نیافته و به یقین نخواهم یافت.
در این مراسم اعلام کردم که این جایزه متعلق به همهی نویسندگان شهرستانی دور از امکانات است؛ همهی کسانی که به دلیل عدم دسترسی به اساتید بزرگ و دلسوزی مانند داوران همین جایزه، ناگزیر به سمت چون منی میآیند و آرزوهایشان را در حرفهای من جستجو میکنند؛ منی که خود در آغاز راهم و نیازمند راهنمایی. آری، منظور از امکانات تنها و تنها دسترسی به بزرگان این عرصه است ورنه در مهربانی خوبانی چون شما عزیزان هرگز شک و شبههای وجود ندارد.
آنجا گفتم که نویسندگان شهرستانی، کِرْمهای ابریشمی هستند که بسیاری از آنها فرصت خروج از پیله و پروانه شدن را پیدا نمیکنند و این غم بزرگی است. گفتم که بارها چون منی در پیله خفه شدهام که به دلیل اقبال بالا یا سختجانی یا لطف همهی کسانی که پیوسته چترِ محبتشان بر فراز سرم بوده است، نجات پیدا کردهام. سرمایه و پشتوانهی من الطاف بیدریغ دوستانی است که بزرگی روحشان به اثبات رسیده است؛ الطافی که لایقشان نیستم و در مواجهه با آن شرمسارم؛ آنچنان که واژهها دستتنهایم میگذارند و ردیف نمیشوند پشت سر هم که آنچه در دلم هست را بیان کنم.
گاهی لازم است آدم یقهی خودش را بگیرد و با خودش حساب و کتاب کند که کجای کار است و چه کرده، چه باید میکرده و قرار است چه بکند؟! و وقتی میبیند که نتوانسته آنچه میخواسته را به بار بنشاند؛ بهانهگیر میشود و با همه سرِ ناسازگاری دارد. انگار بخواهد سهمی از کمکاریهایش را به گردن دیگران بیندازد. چه خوب گفته آن بزرگ که: «دستهای خالی را تنها میتوان بر سر کوبید!»
با این همه، کیست نداند که نویسنده را گریزی از نوشتن نیست، اگر چه به قول سعدي:
اگر چه صبر من از روی دوست ممکن نیست همی کنم به ضرورت چو صبرِ ماهی از آب
میخواهم بگویم اگر چه بنا به اقتضائاتِ ناگزیرِ روزگار، ناچار شدهام بخشی از فعالیتهای نوشتاریام را (حوزه مطبوعات) متوقف کنم و کمی فاصله بگیرم از آنچه بودهام؛ (همین یقهگیری که بدان اشاره کردم) اما دلم با شماست و در این اندیشهام که: چه باید کرد؟ چه باید کرد که ارزش قلم و شرافت صاحبش در معرض تعرض و تهدید قرار نگیرد؟!
بگذریم؛ که گفتن این حرفها را باید به زمان دیگری وا گذارد...
به هر روی، در روزهای پایانی سال، شادی، تندرستی و موفقیت روزافزون همهتان را آرزو میکنم و امیدوارم سال پیش رو برای همهی شما خوبان، سرشار از همهی آنچه خوبی است، باشد.
امید که لیاقت مهربانی و حُسن توجه شما خوبانِ نازنین را داشته باشم و البته توانایی جبران بخش کوچکی از این محبت بزرگ را داشته باشم.
کسی که افتخارش دوستی با شماست:
کرمرضا تاجمهر (دریکوندی)
76 روز پس از پاییز 93
76 روز پس از پاییز 93
دیدگاهها
ایشان حقیقتا از سرمایه های ادبی و فرهنگی استان هستند.کسب این موفقیت را به ایشان و جامعه ادبی استان تبریک میگویم.
ان شاءالله شرایطی فراهم گردد مجددا از مقالات و مطالب زیبای آقای تاج مهر در مطبوعات و رسانه های استان بهره مند گردیم.