حرکت گردشگر در حوزههای سرمایهگذاری شده صنعت گردشگری، باعث تأثیرات شگرف و با اهمیتی بر اقتصاد، اشتغال و اجتماع خواهد شد.
حرکت در این حوزه در صورت برخورد مدیرانه و مدبرانه باعث تعامل و رشد فرهنگها شده و به بازشناسی هویت تاریخی و اجتماعی منجر میشود.
سرمایهگذاری مناسب در بخش گردشگري شهری و توسعه سفرهای همگانی جهت ساخت زیربنا و روبناهاي اين صنعت (هم از طريق کمکهای دولتي و هم از طريق مشاركت بخشهای خصوصي داخلي و خارجي)، تبليغات گسترده رسانهای، ايجاد فرهنگ توريست پذيري، منابع انساني متخصص و ... ازجمله مؤلفههای مؤثر در افزايش آمار گردشگری خواهد بود.
در واقع شهروندان کمتر از استعدادهای موجود شهر برای گذران اوقات فراغت خود بهره جستهاند. شهر یک موجود زنده است. موجودی که تأثیر متقابل بر شهروندانش میگذارد. اگر تصویر روشنی از چهرهی شهرها وجود نداشته باشد، یا تیرگی غبار و دود بر آن چیره باشد، نمیتوان امید داشت که شادابی و نشاط در شهر به وجود آید.
اگر شهروندان برای گذران اوقات فراغت خود برنامهای جدی نداشته باشند، هیچگاه توسعه فضاهای فرهنگی و تفریحی نمیتواند آنان را برای گذران بهتر اوقات فراغت ترغیب کند. شهر فضایی است که تحرک، تداوم و توسعه از مشخصات بارز آن به شمار میرود و ناگزیر از تحرک و توسعه در فضای مکانی است.
از منظر جامعهشناسی شهری، بافت شهری هم میتواند شهروندان را بهواسطه جاذبههایش ماندگار کند و از سوی دیگر نیز این توانایی را دارد تا المانها را طوری در کنار هم بنشاند که شهروند، زندگی در محیط را تاب نیاورد و از این دایره خارج شود. این خروج از دایره میتواند خروج از فضاهای مرکزی شهر و حاشیهنشینی باشد و یا اینکه بهطور کامل فرد را از محیط خارج کند و به مهاجرت بیانجامد.
تفریح و زندگی فعال باعث طول عمر انسان به میزان 2 سال میشود. انسان وقتی تفریح میکند، استرس اش کاهش مییابد و فشارهای زندگی برای مدتی هرچند کوتاه از سر او کم میشود. در این دنیای شلوغ، پر دود و پر از آلودگیها، استراحت و همچنین تفریح به یک معضل جهانی تبدیلشده است.
حدوداً از سال 1980 میلادی، گردشگری شهری وارد چرخه صنعت توریسم شد، بهطوریکه امروزه این نوع گردشگری برای بسیاری از مدیران و مسوولان، بهصورت یک امر اقتصادی، نمادین و با اهمیت درآمده که مستلزم ارزیابی، تعریف و تعیین اهداف و ایجاد ساختار مدیریتی مناسب و تجارتی کردن فرآوردههای گردشگری شهری است، امری که بهخوبی در شهرهایی همچون لندن، پاریس، 9 شهر از آلمان، آتلانتا، دوبی، استانبول، سنگاپور، بانکوک و چند شهر مهم دیگر، اثر مثبت و نمود کامل داشته است. در عصر گردشگری و توریسم، شهرها، مهمترین فضاهایی هستند که در میان مقاصد گوناگون موردتوجه و بازدید گردشگران داخلی و خارجی قرار میگیرند و غالباً گستره وسیع و عظیمی از جاذبههای تاریخی و فرهنگی، خرید و جنبوجوش شهری را ارائه میکنند.
به عقیده صاحبنظران، ایجاد و توسعه فضاهای شهری مناسب و بازسازی فضاهای بهظاهر متروک و مرده - بهقصد زنده کردن جنبههای کهن جامعه - ازجمله آثار توسعه گردشگری شهری است که در کنار گسترش فضاهای جمعی باز و ایجاد مراکز فراغتی، علاوه بر تأمین اهداف اقتصادی و زیستمحیطی، نقش مؤثری در تعادل بخشی و تأمین سلامت جسمی و روانی جوامع دارد و بدین سبب، برنامهریزی و مدیریت گردشگری از امور حساس، پیچیده و چندوجهی است که توجه ویژه مدیران فرهنگی، شهری و گردشگری را میطلبد.
واجد ویژگیهای گردشگری بودن یک شهر شامل منافع شخصی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی است. به این شکل که رهایی از فشار و تنش، افزایش سلامت و بهداشت روانی رشد خلاقیت و خود شکوفایی، رشد مهارتها و آموزشها را میتوان برشمرد.
از مزایا و منافع اجتماعی، اقتصادی و محیطی توسعه گردشگری شهری میتوان: تقویت وابستگیهای خانوادگی، توسعه روابط جمعی، پرورش روحیه اجتماعی، افزایش اماکن تفریحی، جلوگیری از تخریب منابع طبیعی و میراث فرهنگی، جلوگیری از تصرف و اشغال در نواحی شهری، ترویج و آموزش فرهنگ زیستمحیطی، تقویت همکاری نهادهای مدیریت شهری و زیستمحیطی نیز از منافع اجتماعی و اقتصادی و محیطی گردشگری شهری به شمار میآیند.
بهعنوان نمونه، آمارها حاکی از آن است که شهر تهران روزانه بیش از 14 میلیون سفر درونشهری را تجربه میکند، اما نکته مهم دیگر مربوط به آمار سفرهای درونشهری است که باهدف گردشگری صورت میگیرد و متأسفانه شهر تهران در کسب رتبه برای سفرهای اینچنینی بههیچوجه جایگاه خوبی ندارد. بسیاری از کارشناسان گردشگری بر این عقیدهاند که گردشگری شهری زیربنای توسعه گردشگری محسوب میشود. بهعبارتدیگر اگر بهجای سرگردانی مردم در خیابانهای شهر بتوان، سفرهای هدفمندی را برای آنها طراحی کرد که هم شهروندان را بافرهنگ آن شهر آشنا کند و هم فرهنگ سفر را نهادینه کند، پس از مدتی میتوان به توسعه سفرها از درون شهرها به درون کشور امیدوار بود و این حرکت گامبهگام میتواند در نهادینه کردن توریسم و توجه به زیرساختهای آن مؤثر باشد.
سرآمد انواع گردشگریها و پرمشتریترین آنها گردشگری شهری است در بسیاری از کشورهای موفق در این صنعت، شهر پایه و اساس توسعه گردشگری است. گردشگری در میان فعالیتهای فراغتی از بیشترین تنوع و تحرک از یکسو و وسیعترین پهنه مکانی و فضایی از سوی دیگر برخوردار است. شاید بتوان گفت که گردشگری بهخصوص گردشگری شهری بهگونهای تمام فعالیتهای فراغتی دیگر را نیز با خود همراه دارد و بدین سبب برنامهریزی و مدیریت گردشگری از امور حساس و پیچیده و چندوجهی است که توجه ویژه مدیران شهری را میطلبد.
گردشگری شهری بخش جداییناپذیر از خدمات شهری موردنیاز شهروندان دائم و غیر دائم شهری را تشکیل میدهد و بر این اساس، در حیطه وظایف برنامهریزی و مدیریت شهری واقع میشود. از سوی دیگر گردشگری شهری باارزشهای محیط طبیعی و میراث فرهنگی و تاریخی هر شهر دارای ارتباط تنگاتنگی است که از این منظر در حیطه سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بشمار میرود. گردشگری شهری و کیفیت و کمیت آنیکی از شاخصهای مهم توسعه و عمران شهری به شمار میآید.
آشنایی با جاذبههای گردشگری شهر، آموزش و القای فرهنگهای موردپذیرش مانند رعایت اصول بهداشتی، ترافیک، سد معبر، بدمنظره سازی، ناهمگون سازی، ساخت شهر، ساخت بزرگراهها، ساخت پلها و پارکهای جدید رفع اوقات فراغت، از بین بردن عادات بد مثل آب دهان انداختن، بلند صحبت کردن، آموزش راههای کاهش ترافیک و تردد بیمورد در سطح شهر، آموزش درختکاری و حفظ فضای سبز و چندین مورد دیگر از امتیازاتی است که توسعه و رشد گردشگری شهری میتواند به وجود آورد.
توسعه گردشگری نیازمند ایجاد شرایط و بستری است که فقط با هماهنگی، یکدلی و عزم جدی مسئولان و ارگانهای ذیربط به همراه سرمایهگذاری و برنامهریزی دفاتر خدمات مسافرتی بزرگ و معتبر امکانپذیر است.
ایجاد رینگهای گردشگری شهری در کلانشهرها، ایجاد ایستگاههای دائمی اتوبوسهای گردشگری مدرن و مشخص، استفاده از اتوبوسهای ویژه و متفاوت جهت تردد در رینگهای مذکور، استفاده از راهنمایان مجرب و متبحر، استفاده از آخرین فنّاوریهای ارائه توضیحات شهری، استفاده از یادمانهای قدیمی شهر مانند اتوبوسهای دوطبقه جهت ارائه دائمی دفترچهها و نقشههای جاذبههای شهری بهمنظور ایجاد فضایی خاطرهانگیز و چندین مورد دیگر از اقداماتی است که فقط تلاش و کوشش جمعی را طلبیده و قطعاً سرمایهگذاری در آن با توجه به نوآوری، خیل مشتاقان و امکان جذب پشتیبانهای بزرگ منطقی و سودآور خواهد بود.
سرآمد انواع گردشگریها و پرمشتریترین آنها گردشگری شهری است؛ بهطوریکه با توجه به جایگاه ویژه شهر، در بسیاری از کشورهای موفق در این صنعت، شهر پایه و اساس توسعه گردشگری است. ایجاد و توسعه فضاهای شهری مناسب، بازسازی فضاهای ظاهراً متروک و مرده بهقصد زنده کردن جنبههای کهن جامعه ازجمله آثار توسعه گردشگری شهری است. بدین منظور بسیاری از شهرها درصددند تا از ویژگیهای و امکانات خاص شهر خود سود برده و از مزایای جلب توریست شهری بهره گیرند.
فضاهای شهری در شهرهای معاصر را میتوان به دودسته فضاهای مدرن یا جدید نظیر پارکها، مراکز فروش مدرن، فرهنگسراها، میدانها و ساختمانها و فضاهای سنتی نظیر بازارها، امامزادهها، گورستانها، باغها، مساجد و سایر اماکن تاریخی تقسیم نمود: از این منظر، تأثیر گردشگری بر کالبد فضاهای شهری نیز قابلتقسیم به دودسته گردشگری و ایجاد و توسعه فضاهای شهری مدرن و جذاب و گردشگری و احیا و باز زنده سازی بافتهای تاریخی و فضاهای کهن شهری گردشگری و ایجاد و توسعه فضاهای شهری مدرن و جذاب هست.
ایجاد و توسعه انواع مراکز اقامتی مدرن، فضاهای تفریحی و سرگرمی، فضاهای خرید بزرگ شهری، موزهها و مراکز فرهنگی و هنری بهویژه فرهنگ و هنر بومی باهدف توسعه گردشگری موجب بهرهمند شدن ساکنین شهر از این خدمات خواهد بود و رضایت عموم را به همراه خواهد داشت. مسافرتهای شهری پله اول توسعه گردشگری است. تا زمانی که به گردشگری شهری بهای لازم داده نشود، توسعه گردشگری داخلی تقریباً بهسادگی امکانپذیر نخواهد بود.
تهران و سایر شهرها امكاناتی را در خود جایدادهاند كه میتواند پتانسیلی برای تورهای گردشگری شهری باشد. بر همین اساس عدهای از كارشناسان توریسم معتقدند توریسم شهری زیربنای توسعه گردشگری محسوب میشود. بهعبارتدیگر اگر بهجای سرگردانی مردم در خیابانهای شهر بهویژه تهران بتوان سفرهای هدفمندی را طراحی نمود كه هم شهروندان را بافرهنگ شهر خود آشنا كند و همسفر را نهادینه كرد و پس از مدتی میتوان به توسعه سفرها از درون شهرها به درون كشور امیدوار بود و این حركت گامبهگام میتواند به
نهادینه كردن توریسم و توجه به زیرساختهای آن توجه كند.
شهرداری بهعنوان متولی اداره شهر میتواند ضمن اطلاعرسانیهای صحیح به گردشگران شهری و فرهنگسازی در برخی حوزهها به بسترسازی برای رونق زیرساختهای گردشگری كمك كند. برای تحقق چنین برنامهای باید جامعه هدف را بهخوبی شناسایی و انتخاب كرد. دانش آموزان و دانشجویان میتوانند فرصتهای مغتنمی برای این برنامه باشند و قطعاً بهخوبی خود آنها نیز پیشگام این عرصه خواهند شد؛ بنابراین مدارس و دانشگاهها نیز باید بتوانند طرح درس و برنامههای جنبی و علمی خود را بهگونهای برنامهریزی كنند كه زمان برای چنین تورهایی در طول سال تحصیلی ایجاد كنند.
مسعود غلامی
مسعود غلامی
دیدگاهها