شايعه نابههنجاري اجتماعي است كه حوزههای رواني و امنيتي اشخاص، اجتماع و ملت را هدف قرار میدهد.
شايعه كه به معناي خبري است كه فاش شود ولي صحت و نادرستي آن دانسته نشود، از اموري است كه در هر جامعهای به اشكال مختلف بروز و ظهور میکند. برخي از افراد به طور ذاتي گرايش شگفتي به كسب اطلاعات در همه حوزهها دارند و بهگونهای انسانهای فضول و كنجكاوي میباشند كه میخواهند از هر چيزي سر درآورند. در جامعه به سبب تنوع رفتارها و اخلاق اخبار متنوع و متعددي در حوزههای شخصي و جمعي پخش میشود كه بسياري از آنها ناظر به ديدگاه گزارش گر و از زاويه خاصي است كه شخص آن را میبیند.
به اين معنا كه برخي در سايه ایستادهاند و ناظر به حركتي ميان زن و مردي میباشند. وي بیاطلاع از همه جوانب قضيه، از آن خبري را میسازد كه برخاسته از نوع نگرش و بينش و حتي زاویهای است كه در آن قرار دارد و امكان آگاهي و اطلاع كامل و كافي نسبت به قضيه و واقعه نمیباشد با اين همه خبري را میسازد كه میتواند آثار رواني و اجتماعي خاصي داشته باشد.
ممكن است كه گزارش گر نخست و كسي كه خبري را میسازد تنها گزارشي از آن چه ديده را مینماید و قصد و غرض خاصي از بيان آن ندارد ولي همين گزارش میتواند براي سوءاستفاده با تحلیلهای خاص از سوي كساني كه انگیزههای خاصي دارند مطرح و گسترش داده شود و در جامعه پخش گردد. پخش اینگونه اخبار و گزارشها بدون بررسي در صحتوسقم آن يا ابعادي كه میتواند معنا و مفهوم آن را دگرگون سازد آثار مخرب و زيانباري به جا میگذارد كه فروپاشي خانوادهها، قتل و جنايت و حتي فروپاشي دولتها و ملتها از آن جمله است. بسياري از اشخاص محبوب جامعه در اثر برخي از شايعات از نظر میافتند و مردمان از گرايش به ايشان باز داشته میشوند و نظامهای سياسي و اجتماعي در پي اين شايعات فرو میپاشند و گاه نظام قضايي و يا ديگر دستگاه از اعتبار و جايگاه خود ساقط میشوند. به عنوان نمونه شايعه نسبت به اين كه در قوه قضايي كشور رشوه و نفوذ برخي از افراد میتواند روند رسيدگي به پرونده را چنان تغيير دهد كه بیگناهان گرفتار و گناهکاران حتي قتل و فساد اجتماعي از بند برهند. اين شايعه میتواند آثار مخرب و زيانباري را نسبت به قوه قضايي پديد آورد و آن را از جايگاه و اعتبار خود ساقط سازد. اینگونه است كه ديگر اعتمادي به عملكرد قوه قضايي نمیشود و هرگونه داوري و قضاوت آن را جانب مدارانِ میشمارند.
تأثیر شایعهپراکنی در حوزه جنگ رواني چنان است كه میتواند ارتشي كامل را بیهیچ جنگي به شكست بكشاند و ملتي را از دور هم بپراكند.
برخي از افراد در جامعه بي آنکه همانند منافقان و دشمنان داخلي و خارجي منظور و هدفي خاصي داشته باشند در دام شایعهسازان میافتند و خود ناخواسته اموري كه اهداف دشمنان داخلي و خارجي را تأمین میکند را پخش میکنند و گسترش میدهند كه نتيجه آن اضطراب و ناامني اجتماعي جامعه و ملت است بهگونهای كه قادر به تشخيص حق از باطل و درست از نادرست نمیشود و در حالت ترديد قرار میگیرد.
خداوند در آيه 83 سوره نساء به اين مساله اشاره میکند كه دشمنان از سادگي دوستان بهره میگیرند و آنان را به عوامل خود تبديل میکنند. اين گونه است كه مؤمنان و مسلمانان و شهروندان جامعه اسلامي خود عامل پخش شايعاتي است كه شایعهسازان در راستاي تخريب امنيتي جامعه میسازند.
شايعات دشمنان میتواند به دو شكل متضاد و متقابل انجام پذيرد به اين معنا كه گاه جامعه را بهگونهای تحت تأثير خود قرار میدهند كه احساس امنيت كنند تا دشمنان بتوانند سروقت و بهآسانی به اهداف نظامي و غيرنظامي خويش دست يابند و گاه ديگر شايعات مرتبط با ناامن سازي جامعه است. بنابراين هرگونه شایعهای در حوزه امنيتي و يا ناامني جامعه میبایست با هوشياري مورد بررسي و تحقيق قرار گیرد و پيش از بررسي كارشناسانه و یا مراجعه به مسئولان ذیصلاح آن را پخش و اشاعه نكرد.
آن چه در اين جا حائز اهميت است شفافسازی و برخورد شفاف مسئولان با مسائل سياسي اجتماعي و نظامي جامعه است؛ زيرا اگر اطلاعرسانی دولت شفاف و به موقع نباشد میتواند آثار مخرب و زیانبارتری را به دنبال داشته باشد؛ چون اطلاعرسانی نادرست و يا بیهنگام مردم را به ترديد میکشاند.
يكي از آثار مهم اجتماعي و سياسي شايعه را میتوان فروپاشي دولتها و ملتها دانست كه به دنبال شکستهای نظامي انجام میشود. مقابله با اين دسته از شايعات افزون بر تحقيق و يا ناديده گرفته آن به اين است كه بينش و نگرش افراد را دگرگون كرد.
به نظر قرآن عامل شكست در بسياري از حركات سياسي و نظامي و اجتماعي در بينش و نگرش نادرست و نارساي مردم است. به اين معنا كه مردم از بينش و نگرش درستي در مسئله برخوردار نمیباشند و به مسائلی اصالت میبخشند كه اصالت ندارند و يا دستکم تأثير اساسي نمیتوانند داشته باشند.
از ديگر آثاري كه قرآن براي شایعهسازی و شایعهپراکنی بيان میکند هتك آبروي اشخاص است. به اين معنا كه كاركرد منفي شايعه را میتوان در حوزههای خانوادگي و شخصيتي افراد نيز جستوجو كرد. ما در جامعه خويش با نمونههای بسياري از اين دست شايعات و آثار مخرب آن آشنا هستيم بهگونهای كه بسيار دیدهشده كه شایعهای خانوادهای را فرو میپاشاند و يا اشخاصي را تا مرگ میکشاند و شخصیتهایی را بیآبرو میسازد.
مهمترین شايعات در غير حوزه سياسي و امنيتي را میتوان در شايعات جنسي جستوجو كرد. از اين رو حرمت پخش شايعات جنسي در ميان مؤمنان از سوي قرآن تشديد شده است و خداوند براي چنين افرادي مجازات سختي را در نظر گرفته است.
برخي از افراد جامعه اصولاً به مسائل خانوادگي و جنسي حساسیتهای خاصي دارند و میکوشند به عنوان مختلف از رفتارهاي جنسي ديگران اطلاع يابند. اين گونه فضولي و كنجكاوي عامل اساسي شايعات است. اسلام و قرآن به مسئله آبرو همانند جان آدمي ارزش و احترام قائل است و اجازه نمیدهد كه بهسادگی تخريب شود. از اين روست كه به شدت با هرگونه عاملي كه موجبات هتك آبرو را فراهم آورد برخورد میکند.
از این رو خداوند در آيه 19 سوره نور شايعه فحشا و علاقه به پخش آن در ميان مردم را گناهي بزرگ و موجب هتك حرمت و آبروي مؤمنان دانسته و مردم را از آن بازداشته است.
در روزنامهها نیز بهویژه صفحات حوادث و برخي از روزنامههای زرد بهتفصیل به شايعات و حتي اخبار جنسي اشاره میشود كه خود عاملي مهم در تشييع فاحشه است كه به عنوان گناه در آيات قرآني از آن ياد شده است. اين گونه اطلاعرسانی عامل ناامني جامعه است و زمینههای هتك آبرو و تشييع فاحشه را فراهم میآورد و حرمتها و حدود را میشکند. بنابراين به نظر میرسد كه برخي از اطلاعرسانیها در حوزه مسائل جنسي عامل هتك آبرو و حرمت است و میبایست دولتمردان با آن به مقابله برخيزند.
بنابراين بر شهروندان است تا پيش از آگاهي مستقيم و يا غيرمستقيم از صحتوسقم هر خبری سخني نگويند و آن را پخش نكنند و بر مسئولان است كه اطلاعرسانی شفافي داشته و در هنگام مراجعه مردم به ايشان به هنگام و بهدرستی مطالب و موضوعات را بيان دارند؛ زيرا عدم اطلاعرسانی دقيق و شفاف و يا نابهنگام خود عاملي مهم در افزايش ترديدها و پخش شايعات میشود.
رضا شریفی
دیدگاهها