مثل این که لرستان عادت دارد بعضی مواقع حالش خراب بشود. دلش بگیرد و هوس کند برود جایی دیگر و اصلاً نامش را تغییر دهد.
مثلاً بشود خراسان شاید شاه خراسان بدادش برسد. نه شاید هم دوست دارد گوشهای کِز کند و به حال زار خودش گریه کند. اصلاً گریه چرا باید بلند شود و به شش هزار و سیصد شهید دوران دفاع مقدساش افتخار کند که هنوز است و سربلند هم است.
نمیدانم تنها در خانه نشستهاید و با رؤیاهایتان کلنجار رفتهاید که چه میشود و چه که زوزه باد در پشت در و در لای پنجره خود را به داخل خانه میکشاند و اوهامی دیگر در ذهنتان می پیپچد که به کجا چنین شتابان.
این اوهام و این رؤیاها شده بود خواب دیشب من. به دنبال منشأ آن گشتم دیدم در طرح سئوالی است که هشت نماینده استانم از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کرده بودند. در مورد برکناری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان.
حالا رؤیاهایم را مینویسم و اوهامی که دچار آن شدهام در پایان فقط به یک جمله بستده میکنم.
هشت نماینده محترم هم استانیام! وقتی اتحاد و همدلی را شما در طرح سؤال از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی که یادش به خیر حالا دیگر نیست، دیدم. خوشحال شدم که بالاخره در یک مقطع زمانی همه نمایندگان استانم بدون یک نفر پای ورقهای را امضا کردهاند که بعدها میخواهد بشود سندی برای افتخارشان و حقیقتاً دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و خانواده شهدا و ایثارگران یک سند افتخار است برای همه؛ اما بسیار علاقهمند بود امضای هشت نماینده را پای ورقهای میدیدم که به ریاست جمهوری نوشتهشده است که استان لرستان و ما چقدر فرزند، شاهد و ایثارگر بیکار داریم
ایکاش امضای هشت نماینده را پای ورقهای میدیدم که به ریاست جمهوری نوشته بودند که جوانان تحصیلکرده این دیار از بیکاری دارند دچار و گرفتار مواد افیونی میشوند.
ایکاش امضای هشت نماینده هم استانیام را پای ورقهای می دیم که به ریاست جمهوری نوشته بودند؛ که چرخ کارخانه ورشکسته شده لرستان چه وقت به گردش در میآیند.
ایکاش امضای هشت نماینده هم استانیام را پای ورقهای میدیدم که به ریاست جمهوری نوشته بودند؛ که سرنوشت سد معشوره چه میشود؟
ایکاش امضای هشت نماینده هم استانیام را پای ورقهای می دیم که به ریاست جمهوری نوشته بودند. دختران دم بخت لرستانی به علت بیکار بودن جوانان این دیار خانه بختی را به چشم نخواهند دید.
و صدها ایکاش دیگر که در حوصله این یادداشت نمیگنجد.
و اما این یک کاش دیگر برایم جالب است و دوست دارم شما هم توجه کنید زمانی که محمد بیرانوندی نماینده اصلاحطلب خرمآباد در نطق میان دستور مجلساش فریاد زد فقر مردم لرستان پیش از آن که شنیدنی باشد دیدنی است همین هشت نماینده بلند میشدند و فریاد میزدند فقر مردم لرستان دیدنی است. دیدنی.
اما اوهامی که ذهن مرا درگیر کرده است طرح سؤال از چه کسی؟ به نظر شما عاقلانه است وزیری که از چند روز پیش از آن زمزمه رفتناش هست، نامه طرح سؤال از او را تقدیم هیات رئیسه
مجلس کنی. از دوستان جوان نماینده هم استانیام انتظاری نبود اما حداقل چند نماینده کار کشته و پیشکسوت هم استانیام شما دیگر چرا؟
مجلس کنی. از دوستان جوان نماینده هم استانیام انتظاری نبود اما حداقل چند نماینده کار کشته و پیشکسوت هم استانیام شما دیگر چرا؟
الحمدالله اولاً و آخراً
عبدالرضا شهبازی/ خرمآباد
دیدگاهها
خواهشأ با نام شهر و قومیت کامنت نگذارید چون سوتفاهم میشود
هرچند نطقها و فریادها در صحن مجلس بی تاثیر است ولی هشت نماینده فوق الذکر هم فقر و بیکاری جوانان و مردم لرستان را فریاد زده اند همانطور که نمایندگان ادوار گذشته فریاد زدند
ولی در مورد این سوال نمایندگان از وزیر ارشاد لازم به یادآوری است که این یک خواست عمومی است . از نماینده محترم ولی فقیه تا خانواده های شهدا و ایثارگران و بنیاد حفظ آثار و سپاه و ...همه خواهان برکناری این شیخ هتاک هستند
ولی از مواضع جنابعالی در زمانهای مختلف در عجبم!
یاد آن حمایتتان از آقامحمدی کاندیدای تندرو افتادم که در زمان انتخابات مجلس نهم شما هم دست به قلم بردید و نوشتید و فریاد زدید که آقامحمدی اصلح است و تیتر مطلبتون خیلی جالب بود
« انقلاب تغییر در خیابانهای خرم آباد»
ثمره انقلاب تغییرتان را هم دیدیم
عملکرد ضعیف ، سخنان و رفتارهای آقامحمدی در مجلس نهم!
نتیجه حمایتهای امثال جنابعالی که معلوم نیست کدوم وری هستید؟
فقط برای خوشایند افراد مینویسید و جناح و دسته !
انا لله و انا الیه راجعون
محمدرضا گودرزی/ لرستان
یادداشت های شهبازی تا کنون نشان داده زیر علم هیچ کس سینه نمی زند. بگو شما سینه چاک چه کسی هستید.
شهبازی یک فعال فرهنگی درد مند است تا زمانی که کار خوبی در لرستان می بیند از آن تشکر می کند و هر جا کاستی و کمبودی دیدی است مطلب نوشته و تذکر داده است.
فراموش نکنیم شهبازی در جایگاه یک روزنامه نگار می نویسد نه یک کارگر سیاسی. و خودت هم اذهان داری که نوشته هایش تاثیر گذار است چنان که تیتر یک یادداشت او در باره آقامحمدی تا عمق وجود جنابعالی نفوذ کرده و بیش از 5 سال است که فراموش نکرده ای