بخشی از خاطره سید فرید قاسمی نویسنده، محقق و پژوهشگر مطرح لرستانی از سرکارگر مقتدر شهر:
صیدمیرزا خیری‌چگنی(۱۳۸۵-۱۳۰۱)سید فرید قاسمی نویسنده، محقق و پژوهشگر مطرح لرستانی در کتاب " خرم آباد شناسی2(- انتشار 1378) در خصوص صیدمیرزا خیری‌چگنی (۱۳۸۵-۱۳۰۱) سرکارگر مقتدر شهر آورده است:
صید میرزا حدود چند دهه (دهه های 20 تا 50) مسوول رفتگران خرم‌آباد بود و به سرسپور که در گویش محلی به آن سرسفور می‌گفتند شهرت داشت.
این مرد خدمات ارزشمندی در دوران تصدی‌اش به انجام رساند.
بارها شاهد سخنرانی صیدمیرزا برای رفتگران بوده‌ام. همیشه با گویش لری سخن او این‌گونه آغاز می‌شد: (و او خدایی که منه کرده سر دسته شما...)
او رفتگران متخلف را به محله‌هایی تبعید می‌کرد که در کمرکش کوه‌ها قرار داشت.
رفتگران خرم‌آباد در باره مشکلات این گونه محلات می‌گویند: (بالا بردن و پایین آوردن چرخ‌دستی و نگه‌داشتن آن در حین خالی کردن سطل‌های آشغال در ظرف چرخ‌دستی بسیار مشکل است. باید در این محلات یک نفر چرخ را نگه دارد و یک نفر آشغال‌ها را جمع کند؛ اما ما محکوم بودیم که یک نفره این کار را انجام دهیم.)
باری بسیاری از درختان تنومند شهر ما یادگار صیدمیرزا و همکاران او به ویژه مرحوم پاپی منصوری است. در آن موقع به یاد دارم که گروهی از جوانان که دائماً ترانه‌های موسوم، کوچه‌بازاری را می‌شنیدند. بر وزن آهنگ یکی از این ترانه‌ها می‌خوانند:
به من بگو ای صید میرزا تو سفوری یا سر سفور
به خدا من ندیده‌ام رنگ شادی، رنگ سرور
بعید نیست سازندگان این‌گونه شعرها کسانی باشند که از چوب‌دستی رفتگران می‌ترسیدند و نمی‌توانستند روی فضای سبز بنشینند و یا به درختان تکیه دهند...
****************
عکس و متن به نقل از کتاب " خرم آباد شناسی2"- انتشار 1378/ اثر سید فرید قاسمی
کلیک کنید
دیدگاه‌ها
روحش شاد