كتاب " اسناد خرمآباد " - اسناد بهارستان (14)
تدوين: سيدفريد قاسمي
ناشر: موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي، 1390
مشخصات ظاهري: 1000 صفحه
شابك: 2-040-220-600-978
بها: 230 هزار ريال
بهرام سلاحورزي: كتاب اسناد خرمآباد به عنوان چهاردهمين مجموعه اسناد منتشر شده به نام بهارستان(كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس) به كوشش سيد فريد قاسمي منتشر شد. اين اثر در قطع وزیری با جلد کالینگور به قیمت ۲۳ هزار تومان شامل 636 سند تاريخي در هزار صفحه منتشر شده و اسناد در سه فصل تحت عناوين: عريضهها، انتخابات و گوناگون طبقهبندي شدهاند.
استاد قاسمي در پيشگفتاري كه بر اين مجموعه نگاشته، آورده است: «مجموعهي پيش رو، در برگيرندهي برگزيدهاي از اسناد خرمآباد موجود در سندخانهي كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي است. چاپكردههاي حاضر از ميان هزاران برگ سند 24 دوره مجلس شوراي ملي انتخاب شدهاند. معيار گزينش سندها، در بردارندگي گوشههايي از پيشينهي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي خرمآباد بوده است».
قاسمي در اين كتاب آورده است: اين اثر، پس از پيشگفتار و مقدمهاي كه نوشتهام، در سه فصل با عناوين زير تنظيم شده است:
فصل اول: عريضهها
فصل دوم: انتخابات
فصل سوم: گوناگون
عريضهها بر گرفته از اسناد (بخش عرايض) و انتخابات گزيده سندهاي (بخش انتخابات) سندخانه كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي است.
(گوناگون) نيز شماري سند در بر دارد كه از ساير مراكز اسنادي و يا در مجموعه هاي خصوصي يافتهام.
از آنجا كه اسناد دوره اول مجلس شوراي ملي از ميان رفتهاند، قاسمي دوره كامل روزنامه مجلس را مورد بررسي قرار ميدهد و با برگزيدن دو نامه از ميان دهها نامه و خبر كارش را در خصوص تاريح مجلسنويسي يارش تكميل ميكند.
وي سعي داشته تا اصالت محتواي اسناد حفظ شود و دخل و تصرفي هم در كار صورت نپذيرد.
دكتر رسول جعفريان رئيس كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي، در مقدمهاي كه بر كتاب نوشته آورده است :
636 سند درباره خرمآباد لرستان در مجلس شورای اسلامی، ظرف کمتر از 3-4 آماده نشر شد. این نبود جز نتیجه همت استادی چون فرید قاسمی که افزون بر عشق به زادگاه، شیفته کار و تلاش و تحقیق است. مردی که در طول عمر با برکت خود، ده ها عنوان کتاب و صدها مقاله را منتشر کرده است.
سیّد مرد دانشی در حوزه مطبوعات که طی نزدیک به سه دهه کارهای بیشماری انجام داده است. عشق او تاریخ مطبوعات است و چنان تسلط بر موضوعات مربوط به آن دارد که وقتی در این باره مینویسد، گویی از خانواده خود سخن میگوید. افزون بر آن، این مرد دانشی، عاشق زادگاه خویش لرستان است، عشقی که با معرفت همراه است. همین عشق و معرفت است که سبب شده است تا در فاصله بسیار اندک، و البته با تمام توان و استفاده از تمام اوقات ممکن، این اثر را پدید آورد.
اکنون که این اثر با این حجم از اطلاعات نشر میشود، میتوانیم بدانیم که تاکنون چه چیزهایی را در باره خرمآباد نمیدانستهایم و حالا و تنها در پرتو این اسناد است که از آنها آگاهی مییابیم.
موضوعات این اسناد، غالبا، در عین اهمیت، بسیار ریز و دقیق است، زیرا مجلس شورای ملی در طول آن سالها، در ظاهر هم که بود، پناهگاه مردم برابر دستگاه استبدادی بود و تودههای مردم، درد و فلاکت و بیچارگی و مشکلات و مصائب خود را به آن منعکس میکردند و در قالب عریضه به آن مینوشتند. البته عرایض تنها بخشی از این اسناد است و حجم دیگری از آن مربوط به انتخابات در این منطقه و موضوعات دیگری است.
بدون شک از این قبیل اسناد در مراکز دیگر هم وجود دارد. به خصوص دستگاه قضایی که باید روزی از اسناد گذشته آن رمزگشایی شده و آدمی و عالمی پیدا شود و آنها را تا آنجا که مصلحت است در اختیار پژوهشگران قرار دهد تا منتشر کنند و بر اساس آنها مقالهها و کتابها بنویسند. در آن صورت درخواهیم یافت که دریایی از دانش و علم نسبت به بسیاری از مسائل و آدمهایی که تاکنون چیزی از آنها نمیدانستیم به دست میآید.
این همت سیّد فرید بود که این اثر آفریده شد و صد البته کتابخانه مجلس هم به حکم وظیفه با تمام وجود در اختیارش بود. بخش اسنادی کتابخانه، هر آنچه را که فرید خواست به او داد و بار دیگر هم اعلام میکند هر پژوهشگری که با کار اسناد این مرکز سروکار دارد، هرچه بخواهد در اختیار اوست. کتابخانه مجلس هیچ خستی در این باره ندارد و تمام تلاش خود را خواهد کرد تا آنچه را دارد، در اختیار پژوهشگران بگذارد. این همکاریها به خصوص از سوی افرادی چون فرید قاسمی برای کتابخانه مجلس یک افتخار است و به خاطر خدمت به آنها بر خود میبالد. خداوند به ایشان خیر دهاد که کتاب را تا مرحله نهایی آماده کرد و ما را از هر گونه زحمت معاف، و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
_________________________
قاسمي در مقدمه يكصد و چند صفحهاي كه بر اسناد لرستان نوشته، با نقلي روايي و نثري روان و دلنشين به بيان حكايتي كه از روزگار قاجار تا كنون بر زادگاهش رفته مينشيند. مقدمه مذكور با نگاهي آكادميك بدون هر گونه مداهنهاي براي آنان كه شوق كار تحقيق و پژوهش را دارند، ميتواند منبع ارزشمندي در كار فراگيري و آموختن باشد.
قاسمي در مقدمه اسناد لرستان تاريخ ديارش را با استناد به اسناد روايات و مشاهدات و نقل خاطرات و گفتوگوهايي كه خود با اين و آن داشته به بررسي و معرفي مينشيند. كاري كه در روزگار كتابسازي در ديارمان خلاء و كاستياش ملموس و محسوس است.
بررسي 436 سند مربوط به 24 دوره مجلس شوراي ملي از بين هزران برگ اسناد موجود در سندخانه كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي كاري است سترگ كه بيشك بجز فريد قاسمي كسي قادر به انجام اينگونهاش نبود.
كاري كه به قول خودش حتا قدرت ديد و توان چشمانش را هم روي آن گذاشته است. در تاريخ اسناد مجلس قاسمي براي تكميل و درستي كارش مجبور ميشود به بسياري اسناد ديگر مراجعه كند و در نهايت موفق به ارائه كاري شود كارستان و ماندگار براي تاريخ و فرهنگ زادگاهش.
دياري كه خود قاسمي در باره اش مي گويد: روزگاري كه قاجار در ايران به سلطنت نشست، لرستان 436 سال فرمانروايي اتابكان لر كوچك و 204 سال حاكميت واليان را به خود ديده بود. به سخن ديگر، اين ديار پس از 640 سال امنيت نسبي و اقتصاد رو به رشد، به آغاز دوره قاجار رسيد و از همان زمان پايههاي امنيت و معيشت در اين ديار سست شد. سرزميني كه مهد دامپروري و كشاورزي و صنايع دستي بود، در روزگار قاجار سرنوشت ديگري پيدا كرد به طوري كه پس از اندكزماني رو به زوال رفت و از آن به بعد خرمآباد به ندرت حاكمي نرمخو و آبادگر بخود ميبيند. وضعيتي كه از يكسو زورگويي حكام اعزامي از مركز را به همراه دارد و از ديگر سوي متقابل مردم با چنين حكامي را. حاكمان اعزامي از مركز مدام از آرامش و امنيت حاكم بر منطقه دم ميزنند و مردم لر از درد و رنجي كه به سبب بيكفايتي اين حاكمان بر آنان ميروند شكوه و شكايت دارند.
قاسمي در اسناد خرمآباد روزگار مشروطه و وضعيت خرمآباد را در آن دوران با دقت به بررسي مينشيند و هر كجا لازم ميبيند سندي در اين ارتباط ارائه ميدهد و از آن جا كه ميخواهد نوشتهاش كاملاً مستند باشد جدا از اسناد موجود چون هميشه به سراغ روزنامههاي آن روزگار نيز ميرود.
روزنامههاي سالهاي آغازين صدور مشروطه از جمله مجلس، اتحاد، صبح صادق، حبلالمتين، نداي وطن و شماري ديگر آگاهيهايي درباره اوضاع شهر و ديار ما به دست ميدهند. اسناد نيز مويد اخبار و اقوال است و اين حقيقت را نمايان ميكند كه نه درگيري با نظامالسلطنه گرهي از كار فرو بسته لرستان را باز كرد و نه اردوكشي سالارالدوله. اين دو رخداد و ساير رويدادها را كه مرور ميكنيم به اين نكته به وضوح دست مييابيم كه تقابلها و تعاملها از سر احساس و بدون درك واقعيت بوده و سبب ويراني هرچه بيشتر لرستان شده است .(صفحه 43)
قاسمي در ادامه اسناد خرمآباد چگونگي شكلگيري ادارات، مراكز علمي و فرهنگي و آموزشي و تفريحي در شهر را مورد اشاره قرار ميدهد و آنگاه به چگونگي شكلگيري احزاب در ديارش مينشيند و سر آخر دامنه حرفهاي شنيدني و خواندني و صد البته آموختنياش را به موضوع انتخاب نمايندگاه مجلس و رقابتهاي انتخاباتي ميكشاند:
لابهلاي كتابها و اسناد تاريخي و اقوال سينه به سينه حكايت از آن دارند كه دستهبندي و گروه گروهگرايي در خرمآباد از ديرباز وجود داشته است. اين دستهها در آغاز نه مدافع انديشهاي بودهاند و نه پيش زمينه فكري داشتهاند، بلكه بر سر منافع اقتصادي و اجتماعي و گاه براي ـ رو كم كني ـ و از ميدان به در بردن حريف واقعي و يا خيالي به وجود آمدهاند.
منشا پيدايش بيشترين اين گروهها و دسته ها در ادوار تاريخي در شهر ما، محلهگرايي، فاميلگرايي و يا دو شخص بودهاند و درگيريهاي آن دو سبب شده كه دو گروه به وجود آيد. در گذر زمان استعداد در اين زمينه به حدي رسيده كه براي بعضي به صورت جزئي از فرهنگ بومي و پارهاي از زندگي در آمده است. شاهد اين مدعا ستيز بيدليل و منطق اهالي دو محله پشت بازار و درب دلاكان بود كه در ايام خاصي در سال به يك بحران بدل ميشد. بررسي تاريخ معاصر شهر نشان ميدهد كه بسياري از همشهريان ما همواره آمادگي عضويت و همراهي و همگامي در يك گروه را داشتهاند.
جالب است بدانيد بسياري از پديدههاي جديد با فاصله بيش از يك دو يا سه سده از تهران به خرمآباد رسيدهاند. ولي پديدههاي همخوان با فرهنگ بومي در كوتاهترين زمان ممكن به خرمآباد آمدهاند. مثلاً فاصله انتشار نحستين نشريه ايران با نخستين نشريه خرمآباد 107 سال است. فاصله چاپ اولين كتاب در ايران با اولين كتاب در خرمآباد 318 سال است. تاسيس اولين چاپخانه در ايران با اولين چاپخانه در خرمآباد 349 سال است و اين از گرايش نداشتن به فرهنگ مكتوب در خرمآباد حكايت دارد. اما اتكا به افواه و رواج فرهنگ شفاهي موجب شده است پديدههايي مثل راديو و تلويزيون بسيار سريع به لرستان برسند و يا اندكزماني پس از تشكيل اولين گروهها و احزاب در تهران شعبه آنها در خرمآباد بر پا گردد و هواداران آنان نيز به فعاليت مشغول شده اند و بلافاصله مخالفان آن گروهها نيز پا گرفتهاند و به مقابله پرداختهاند.
دقت در مواضع اين گروهها نشانگر آن است كه آنچه گروه اول در صدد اثباتش بودهاند گروه دوم به نفي آن پرداختهاند و به عكس!
قاسمي از اينجا به بعد به بررسي اسناد مرتبط با درخواست صدور مجوزفعاليت احزاب و موافقت و يا مخالفت با شكلگيري احزاب در خرم آباد مينشيند و سر آخر چگونگي رقابت كانديتاتورهاي نمايندگي مجلس و انتخاب آنان را مورد بررسي قرار ميدهد.
علاقهمندان ميتوانند جزئيات كامل اين امر را در اثر ارزشمند سيد قلم و قلمداران ديارمان را به مطالعه بنشينند.
از جمله بخشهاي جالب اسناد لرستان سيد، بخش مربوط به عريضههاي اثر ميباشد. بخشي كه در آن اسناد بسيار ارزشمندي از مجموعه اسناد موجود در سندخانه مجلس شوراي اسلامي به همت فريد او استخراج و در دسترس عموم قرار ميگيرد .وي در اين خصوص آورده:
سعي من بر اين بوده كه اصالت محتواي اسناد حفظ شود و هيچ دخل و تصرفي صورت نپذيرد، فقط در مواردي كه تهمت و يا افترايي به فردي زده شده، نام شخص خذف و با سه نقطه در داخل قلاب به خواننده يادآور شدهام كه نام فرد و يا عبارت هتاكانه نيامده است.
گفتم كه بخشي از تاريخ اسناد خرم آباد از جذبه خاصي برخوردار است و اشاره كردم يكي از اين بخشها مربوط به عريضه نوشتن اهالي شهر به مسوولان مملكتي ميباشد. يكي از اين سندها مربوط به مرحوم صيد ميرزاخيري نماينده رفتگران شهرداري خرمآباد در باره ميزان حقوق رفتگران، شهردر سال 1336 به شاه است:
پيشگاه مبارك اعليحضرت همايوني شاهنشاهي
مفتخراً با كمال ادب به عرض مبارك ميرساند رفتگران شهرداري خرمآباد كه از تمام لذات و نعمت زندگي محروم مانده در ساعت شب [و] روز و فصلهاي مختلف در ميان كثافات و گرد و خاك كه هر گونه امراض براي آنها در بردارد مشغول به نظافت شهر است. به طوري كه خاطر مبارك پدر تاچدار مستخضر است زيبايي هر شهر بسته به نظافت همان شهرستان است. قلت حقوق در روز50/ 31 ريال كه در ماه 950 ريال ميشود چنان از روحيه حقيران كاسته است كه قادر به انجام وظيفه نيستيم. خدا را شاهد قرار ميدهيم كه در هر 24 ساعت قادر نيستيم با نان خالي شكمي سير نمائيم يا هر كدام با چندين سال سوابق خدمت تا كنون هر چه فشار زندگي را ديدهايم به روي خود نياوردهايم. ديگر كارد به استخوان رسيده، بدينوسيله معروض ميداريم كه سطح زندگي و سهلانگاري امور با كمي حقوق حاضربه خدمت نيستيم و هر كدام داراي چندين سر عائله ميباشيم. صداي كوكان لخت و عور و گرسنه چنان از روحيه مان كاسته است كه نزديك به جنون رسيدهايم و خدا را شاهد قرار ميدهيم كه زن و بچههاي ما از تاريكي شب استفاده نموده و مشغول گدائي هستند. به الفضل (ابوالفضل) شبها بدون اينكه نان خالي صرف نمائيم و در اين فصل زمستان بدون داشتن پوشاك و لوازم اوليه زندگي با هزران معشيت به زندگاني خود براي چشيدن بدبختي بيشتري صرف مينمائيم و صبح با هزاران اميد و آرزوي به سر خدمت خود خاضر ولي باز هم بدون اين كه نتيجه اي عايدمان شود مراجعت و از روي كودكان خود شرمنده هستيم.
باور بفرمائيد در سال آرزوي گوشت گاو را كشيدهايم. عرض ميشود در چندين [سال] پيش چندين نامه به اوليا ء امور عرضه داشتيم ولي ترتيب اثري نبخشيد و با افزودن 50 ريال در ماه اميدوارمان نمودند. آيا قضاوت ميفرمائيد كه 50 ريال دردي را در روز دوا نميكند چه رسد در ماه، اميدواريم از بذل مرحمت و مساعدت به حقيران و محرومان بفرمائيد در پايان منتظر اقدام و مرحمت ذات مقدس اعليحضرت همايوني شاهنشاهي دقيقه شماري بلكه بتوانيم تا اندازهاي به وضع از هم گسيخته خود رهايي داده و مشغول دعاگويي گرديم.
با تقديم احترامات فائقه نماينده رفتگران شهرداري خرمآباد لرستان – صيد ميرزا خيري
دیدگاهها
ایشون (سید فرید قاسمی) از سادات آهوقلندری میباشند واقعا هم برای لرستان هم برای آهوقلندریها افتخار آمیز است نام ایشان