دکتر اسماعیل بهرامی
نشر پریسک ۱۴۰۰
رقعی شومیز ۱۸۳ صفحه
بخشی از مقدمه کتاب🔻🔻
عرفا توجه به دنیا و علوم دنیوی را که در ظاهر آگاهی قلمداد میشود؛ نوعی سد و مانع برای فهم حقیقی از حقیقت هستی به شمار آوردهاند و این را نوعی خفتگی و بیهوشی دانستهاند و برعکس بیتوجهی به علوم ظاهری و دنیوی را که در ظاهر غفلت تلقی میشود، اصل و اساس بیداری و هوشیاری دانستهاند. اینان گوش و زبان و... (حواس ظاهری فهم انسان) را مانع اصلی برای فهم درست دانستهاند. چشم سر نوعی دیدن کاذب را برای ما به ارمغان میآورد که برای همیشه ما را در این دنیای مجازی سرگرم خود خواهد کرد و تا این نوع دیدن را آگاهانه از بین نبریم، دیدن و رؤیت حقیقی برای ما میسر نخواهد شد و در مورد سایر حواس نیز قضیه همین است.
در این نوشتار؛ سعی شده است دو اصطلاح هوشیاری و غفلت و سایر اصطلاحاتی که با این دو در ارتباطند از وجوه گوناگون در آثار مولوی و عطار، همچنین مهمترین تفاوت آنها از منظر عرفا بررسی شود. علاوه بر این، توجه کیفی و کمی عطار و مولوی نیز به این دو مفهوم بررسی و سنجیده گردد. در پی پاسخ به این پرسش بودهایم که نگاه مولانا و عطار به دو اصطلاح «غفلت» و «هوشیاری» چگونه است؟ و این تفاوت نگاه چگونه سنجیده میشود؟ تا از این رهگذر به تبیین و شناخت دقیق مفاهیم «غفلت» و «هوشیاری» و مترادفات آنها در معنای قاموسی اصطلاحات و همچنین هموار کردن مسیر مطالعه در زمینهی مثنوی مولوی و مثنویهای عطار پرداخته باشیم.
دیدگاهها
حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت
می نوش ندانی ز کجا آمدهای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت حضرت خیام