موبایل در دنیای امروز وسیله کاربردی بوده که کمتر کسی را میتوان دید که با این وسیله کار نکرده وابسته به آن نباشد در این بین شغل تعمیرات موبایل از آن دسته شغلهایی است که خانمها گرایش کمتری به این شغل دارند اما در هیاهوی زندگی سخت و نفسگیر و گیر و دار مشکلات، هنوز هستند زنانِ توانمندی که با ظرافت و لطافت و دقت نظر زنانه تمام این راهها و مصائب و مشکلات را زیر پای میگذارند و مسیر را ادامه میدهند. شادی بیرانوند بکی از نخستین بانوانی است که در استان به دنبال این شغل رفته و از این راه کسب درآمد میکند. بامداد لرستان با این خانم تعمیرکار گفتگویی ترتیب داده که از نظرتان میگذرد.
لطفاً یک بیوگرافی از خودتان بگویید؟
شادی بیرانوند هستم.۲۸ سال سن دارم ساکن خرمآباد و تحصیلات بنده در رشتهی کامپیوتر و در دانشگاه جهاد دانشگاهی ست. در آن زمان بنده چون شغلی متناسب با سلیقه و روحیات و تحصیلاتم پیدا نکرده بودم، به طور جدی مشغول به شغل خاصی نبودم. ولی خیلی از شغلها را امتحان کردهام.مثلاً بنده، مدتی در زمینهی بازاریابی فعالیت داشتهام. مدتی هم در خدمات کامپیوتری مشغول بودم. ولی هیچکدام از این شغلها با روحیات و سلیقهام همخوانی نداشت. با توجه به روحیاتم، دوست داشتم شغلی با هیجان بیشتری داشته باشم. دوست داشتم و دوست داشتم هیجان بیشتری در کارم باشد.
آیا در حال حاضر از شغلتان رضایت دارید؟
بله. خدا را شکر از شغلم راضیام و این شغل به روحیات و سلیقهام مخورد و دقیقاً آن چیزی ست که میخواستم. فعالیت بنده در زمینهی تعمیرات موبایل هست، تخصص بنده در تعمیرات موبایل در زمینهی ال سی دی و تصویر موبایل هست.
چطور به این کار ورود پیدا کردید؟
خیلی اتفاقی بود. داماد ما استاد بنده در زمینهی آموزش این حرفه به من است، بعد از ورود به خانواده ما باعث آشنایی بنده با این حرفه شدند زمانی که با خواهر کوچک من ازدواج کردند شغلشان، تعمیرات موبایل بود. گاها پیش میآمد که به محل کارشان بروم و کارشان را از نزدیک ببینم. البته این رفتنها به این صورت نبود که برم و بمانم و چیزی یاد بگیرم، فقط در حد یک رفتوآمد کوتاه بود؛ اما خیلی کنجکاو بودم. کارشان برایم جالب بود. بعد از مدتی که این رفتوآمدها ادامه داشت، از او پرسیدم که آیا میشود که خانمها هم در این زمینه کار کنند؟ و به این کار ورود پیدا کنند؟ چون تمام افرادی که در این زمینه کار میکنند همه مرد هستند؛ یعنی در حال حاضر ۹۹ درصد از همکاران ما مرد هستند.
یعنی در این زمینهی کاری و شغل شما هیچ خانم دیگری نیست؟
نه. در خرمآباد هیچ خانم دیگری در این زمینه کار نمیکند؛ یعنی برای تعمیرات موبایل هیچ خانمی نیست، اما یکی دو نفر خانمی که در بازار موبایل فعالیت دارند در زمینههای دیگری فعالیت دارند. معمولاً حسابدار هستند. در زمینهی تعمیرات اصلاً خانم دیگری فعالیت ندارد.
خب، ادامهی داستان ورود شما به این حرفه را بفرمایید؟
من با دامادمان که صحبت کردم، از ایشان پرسیدم که آیا من میتوانم به این شغل و حرفه ورود پیدا کنم؟ ایشان گفتند که در تهران خانمهایی هستند که به این شغل ورود پیدا کردهاند و در حال حاضر مشغول به کار هستند.
خب من پیش خودم گفتم اگر در تهران خانمهای هستند که این کار را انجام میدهند، چرا ما خودمان در شهر خودمان، همینجا این کار را انجام ندهیم؟ با دامادمان مشورت و صحبت کردم، ایشان گفتند اگر تمایل داشته باشی و بخواهی، من به تو آموزش و کار را به تو یاد میدهم و این شد که آموزش بنده، بهصورت امتحانی شروع و قرار شد که چند مدت آموزش ببینم تا اگر توانستم خوب آموزش ببینم و استعدادی در این زمینه داشتم و توانِ انجام کار را داشته باشم، بقیه آموزش هم ادامه پیدا کند.
آموزشها از طرف دامادمان شروع شد. هرچه را که آموزش میداد، من دقیقاً عین همان کار را با همان دقت و ظرافت و مهارت را انجام میدادم. دامادمان، وقتی ذوق و توان من را در این کار دید، پیشنهاد داد که بهصورت حرفهای کار کنم.
آموزش حرفهای من چیزی حدود ۲۰ روز زمان برد.یعنی به صورت حرفهای کنار دامادمان آموزش دیدم که البته این راهم بگویم که دامادمان در کار خودش، واقعاً استاد است و واقعاً زمانی که در خرمآباد کار میمرد، نفر اول حرفهی خودش در خرمآباد بود. چون در زمینهی کاری خودشان و تخصصشان که در زمینهی ال سی دی بود، اولین نفر بودند و پیش از ایشان، کسی در خرمآباد این کار را انجام نداده بود. میتوان گفت که در زمینهی کاری خودش، تک بود بنده چیزی حدود یک ماه در کنار دامادمان آموزش دیدم. زمان زیادی از آموزش من نگذشته بود که دامادمان به خاطر ایجاد شرایط کاری جدید مجبور بود که خرمآباد را ترک و به تهران نقلمکان کند. از طرف یک شرکت بزرگ و معتبر به دامادمان پیشنهاد کار شده بود. دامادمان به من گفت به احتمال زیاد مجبور است که مغازه را جمع کند و از همان اول راه حس کردم که پشتم خالی و شد و اولین شکست در این زمینه کاری به من وارد شد و من خیلی از شرایط به وجود آمده ناراحت بودم. به دامادمان گفتم من تازه این کار را استارت زدهام، نباید این مغازه جمع شود. اما دامادمان در پاسخ به ابراز ناراحتی به من پیشنهاد داد که همراه آنها به تهران بروم؛ اما به خاطر شرایط خیلی خاصی که خانوادهام دارند، نمیتوانستم به تهران بروم و حتماً باید در خرمآباد میماندم.
پیشنهاد دیگر دامادمان این بود که من در همان مغازه بمانم و برای کسی کار کنم که دامادمان میخواست مغازه را به او بفروشد و باز هم با توجه به روحیاتی که داشتم نتوانستم این پیشنهاد را قبول کنم. با توجه به روحیاتم، من خودم باید صاحب کارِ خودم باشم. نمیتوانم بپذیرم که برای شخص دیگری کار کنم. در نهایت، من با جمع و جور کردن پسانداز و پول و غیره، خودم مغازه را خریدم؛ و دامادمان به همراه خواهرم چیزی حدود یک سال و نیم است که در یک شرکت بزرگ در تهران مشغول کار هستند و من هم مغازهی تعمیرات موبایل را میگردانم.
آموزشهای شما بهطور کامل پایان یافت؟
من هر چند مدت یکبار برای آپدیت کردن آموزشهایم و دورههای جدید برای موبایلهای جدید، به تهران میروم کلاً در حال آپدیت شدن هستم
خب شما گفتید که برای دورههای آپدیت به تهران میروید. حالا بفرمایید که نحوهی برگزاری و کیفیت کلاسهای آموزشی فنی حرفهای در خرمآباد به چه صورت است؟
خب اخیراً بنده برای گرفتن جوازهای مختلف کاری باید در فنی و حرفهای دورههای آموزشی میدیدم. البته این را بگویم که مغازه با جوازها و مجوزهایی که استاد بنده (همان دامادمان) دایر بود و من با آن مجوزها مشغول به کار بودم. ولی برای اینکه مهارت خودم را ثبت کنم. خودم برای فنی و حرفهای اقدام کردم. در سازمان فنی و حرفهای خرمآباد به من گفتن که در رابطه با موبایل و تخصص بنده، برای خانمها دورهی آموزشی خاصی نداریم و من اصرار کردم که حتماً باید مدرک تخصصی در این زمینه را بگیرم و نمیخواهم برای آموزش دیدن به تهران هم بروم، دوست دارم در شهر خودم آموزش ببینم و مدرک بگیرم؛ و این شد که من به عنوان اولین خانم در این زمینهی تخصصی آموزش دیدم و ان شاالله تا عید هم مدرکم را میگیرم.
آیا فنی و حرفهای برای آموزش دادن و مربی بودن به شما پیشنهاد کاری ندادهاند؟
من خودم در این زمینه به فنی و حرفهای پیشنهاد دادم. چون در زمینهی تخصصی ال سی دی در خرمآباد کسی به این صورت حرفهای نبوده، به فنی و حرفهای پیشنهاد دادم که اگر خواستید، من میتوانم در زمینهی ال سی دی تدریس تخصصی داشته باشم. فنی و حرفهای هم در پاسخ به پیشنهاد بنده گفتند زمانی که من مدرکم را گرفتم، ان شاالله در سال آینده ممکن است که این اتفاق بیفتد.
پیشنهاد شما به خانمها در این زمینهی کاری چیست؟ آیا به خانمها پیشنهاد میکنید که به این زمینهی کاری ورود پیدا کنند؟
خانمها خیلی ظریفتر و با دقت و مهارت بیشتری میتوانند کار بکنند و انجام این کار هم مستلزم داشتن دقت و ظرافت و مهارت است. انجام کار موبایل باید با دقت و آرامش زیاد انجام شود. و به نظر بنده، خانمها خیلی بهتر و با سلیقهتر میتوانند این کار را انجام دهند؛ یعنی خیلی بهتر از آن چیزی که آقایان میتوانند انجام بدهند. چون آقایان به خاطر ساختار فیزیکی و روحی که دارند نسبت به خانمها زمختتر هستند و خانمها لطیفتر هستند و انجام این کار هم ظرافت خاصی میطلبد که در خانمها بیشتر از آقایان هست، قطعاً خانمها بهتر از پسِ انجام آن برمیآیند. به طور مثال که خدمتتان بگویم، ال سی دی قطری خیلی کمتر از حتی یک میل دارد. یا در برد هم که نگاه میکنیم، تمام قطعات ریز و کوچک و...هستند.
با این تفاسیر، اگر خانمها در این زمینه ورود پیدا کنند، قطعاً میتوانند خیلی بهتر عمل کنند و پیشرفت کنند.
از مصائب و مشکلاتتان در مدتزمانی که کار کرده آید برایمان بگویید؛ و اینکه چه کسانی و چه ارگانها و مسئولینی میتوانند به شما در جهت رفع این مشکلات کمک بکنند؟
برخورد مردم، جامعه خیلی در روند کار تاثیر دارد. وقتی کسی به عنوان مشتری، مراجعه کننده وارد مغازه میشود. اولین سؤالی که میپرسد این است که شما خودتان تعمیرکار هستید؟ آیا میتوانی کار را خوب انجام بدهی؟
و من در پاسخ میگویم که بله خودم تعمیرکار هستم؛ و اصلاً پیش نیامده که در جواب به این کم بودن اعتماد و صرفاً جهت گرفتن موبایل به دروغ بگویم نه تعمیرکار کسی دیگر است؛ و همیشه با اعتماد به نفس و قاطعانه میگویم که کار تعمیر را خودم انجام میدهم. از صفر تا صد کار با خودم است و اگر تمایل دارید، میتوانید کارتان را به من بسپارید. و البته این را بگویم که خیلیها اطمینان میکنند و کارشان را به من میسپارند و بعضیها هم اعتماد نمیکنند و کارشان را به جای دیگری میبرند.
به نظر میرسد که انجام این کار به خاطر ظرافت و دقت خانمها بهتر صورت میگیرد، اما شاید عدم اعتماد مراجعهکننده به خاطر مسائل فنی باشد. شاید در ذهن مراجعهکننده، مردها در مسائل فنی، بهتر از خانمها باشند
به نظر من، اگر کسی دورهی آموزشی و مهارتی خوبی دیده باشد، یعنی آموزش کاملی دیده باشد. فرقی نمیکند، چه خانم و چه آقا، میتواند مهارت فنی خوبی داشته باشد. چهبسا که خیلی وقتها خانمها با دقت بیشتر و دیدن نکات ریزتر در مسائل فنی هم بهتر عمل میکنند و این خودش یک نقطهی قوت برای خانمهاست.
آیا درآمد حاصل از این شغل برای گذران زندگی کافی است؟
بازار این کار، یک بازار رقابتی ست وسیری ناپذیر یعنی هر چقدر که تعمیرکار باشد، به تناسب آن تعداد تعمیرکار، مراجعه کننده هم هست. چون در دنیایی که ما، در آن زندگی میکنیم، در حال حاضر، همه به موبایل نیازمند هستند؛ یعنی برای ادامهی روند زندگی، موبایل جز جداییناپذیر است. حالا چه گوشیهای ساده، چه گوشیهای پیشرفته و هوشمند.
یعنی اگر شخصی در یک روستا کار تعمیر موبایل را انجام بدهد، برای او هم مراجعهکننده وجود دارد و میتواند درآمد داشته باشد. چون در همان روستا هم افرادی که هستند همه موبایل دارند و هر کدام از آن موبایلها هم احتمال خراب شدنشان وجود دارد. و نیاز به تعمیر هم حتماً وجود دارد والا آخر. پس درآمد برای این کار در همهجا هست؛ مثلاً در حال حاضر در بیرانشهر، یا همان چغلوندی، هستند افرادی که کار تعمیر و فروش قطعات و فروش خود موبایل را دارند و درآمد هم دارند؛ و این شغل پتانسیل پیشرفت را دارد، چون علم و فنآوری و دانش موبایل روزبهروز در حال به روز شدن و نو شدن است.
آیندهی ورود خانمها در این زمینهی کاری را به چه صورت میبینید؟
من خودم را مثال میزنم، در خانوادهی کوچک خودم، نمیخواهم بگویم به عنوان الگو، بلکه به عنوان کسی که در زمینهٔ ی کاری ورود پیدا کردم که پیشازاین کسی ورود پیدا نکرده بود و به عنوان کسی که جرأت این را داشته پا در محیط کاری بگذارد که همه مرد بودهاند و این کار را استارت زده است. خواهر کوچک من، اولین کسی ست که من به او آموزش دادهام.ایشان دانشجو هستند و ۱۹ سال سن دارند. آموزش ایشان را شروع کردهام و یک سری آموزشهای اولیه را دیدهاند و بهصورت پارهوقت در مغازه کار میکنند میخواهم به این نتیجه برسیم که اگر آموزش خوب باشد، قطعاً خانمها میتوانند به این زمینهی کاری ورود پیدا کنند و کار انجام دهند و به درآمد برسند.
ارگانها، ادارات، مردم، میتوانند چه کمکهایی به شما بکنند؟ کدام ادارات میتوانند از شما حمایت کنند؟
خب مسئولین خیلی میتوانند ما را تشویق کنند و مشوق ما باشند؛ مثلاً اگر من میخواهم کاری انجام دهم، ادارات مختلف از اصناف گرفته تا تعزیرات و فنی و حرفهای و ادارات دیگری که ما با آنها سروکار داریم سعی کنند که موانع را از جلوی پای ما بردارند و راه را هموارتر کنند و توجه بیشتری به ما بشود و چون ما خانم هستیم، نگویند چون شما خانمی و این حرفه مردانه ست و یا اینکه چون ما برای خودمان کار میکنیم و خودمان صاحبکار هستیم و رئیس و صاحبکار مردی نداریم و... کار ما را به تعویق بیاندازند یا پشت گوش بیاندازند و سعی کنند که این امر برای آنها ارزشمند باشد و ما را حمایت کنند. اگر انشاالله، من سال آینده در فنی حرفهای آموزش دادن را شروع کردم سعی در ارائه خدمات خوب دارم، انتظارم این است که تبلیغات خوبی برای خانمها در این زمینه صورت بگیرد و در سطح شهر افراد اطلاع داشته باشند که این دورههای آموزشی هست و حداقل اینکه بدانند که میتوانند چنین کاری را انجام بدهند و در این کار ورود پیدا کنند.
فنی و حرفهای چگونه میتواند به شما کمک کند؟ در زمینهی آموزش در سازمان یا برپایی آموزشگاه؟
بنده دوست دارم با خودِ سازمان فنی و حرفهای کار کنم. چون خدمات و آموزشهایی که فنی و حرفهای ارائه میدهد، نسبت به آموزشگاههای آزاد، هزینههای خیلی پایینتری دارند و میتوان گفت که بیشتر افراد میتوانند در کلاسهای آموزشی که در فنی و حرفهای برگزار میشود شرکت کنند و خیلی از افراد به خاطر شهریه و هزینههای بالای آموزشگاههای آزاد نمیتوانند در دورههای آموزشی شرکت کنند من دوست دارم افراد زیادی را آموزش بدهم و خیلی دوست ندارم که در مقابل آموزشی که میدهم، چیزی به عنوان حقِ آموزش داشته باشم و بیشتر دوست دارم کسی باشم که خدمات و آموزشی را ارائه میدهد در سطح شهر آموزشگاههای آزادی هستند که در مقابل آموزشی که میدهند، هزینههای بالایی را دریافت میکنند؛ اما در سازمان فنی و حرفهای روند اینگونه نیست یعنی در مقابل آموزشی که میدهد، هزینهای که دریافت میکند خیلی ناچیز است و من دوست دارم که با فنی و حرفهای کار کنم چون آموزشهای فنی و حرفهای در خرمآباد بیشتر درزمینهٔ ی برد وال سی دی، آموزش ندارند. میتوان گفت یک خلأ در این زمینه وجود دارد که اگر بنده ورود پیدا کنم، میتوانم این خلا را پر کنم و در این زمینه، آموزش بدهم.
و حرفِ آخر؟
از شما تشکر میکنم که این مصاحبه و گفتگو را ترتیب دادید و جا دارد که تشکر کنم از خانوادهام که مرا حمایت کردند، بهخصوص دامادمان جناب آقای محمد خورشیدوند که استادِ بنده بودند.
گزارش: فرزانه هداوند
این گزارش در شماره 974 نشریه بامداد لرستان منتشر شده است.
گزارش: فرزانه هداوند
این گزارش در شماره 974 نشریه بامداد لرستان منتشر شده است.
دیدگاهها
خانمها جایزه نمیدن ها که بحث میکنیم کی اول اومده آفرین به همه کسایی که به زور بازوی خودشون نون میخورن زن و مرد و اول آخر هم نداره