واژه زاگرس اگرچه قریب به صد سال است به کار میرود اما امروزه نهتنها نام رشتهکوه بلندی که سرتاسر شمال غرب تا جنوب و جنوب غرب ایران را میپوشاند که نام عمومی همه شهرها، دشتها و ساکنان این پهنه تاریخی است. این پهنه تاریخی را در گذشته پهله یا به طور کلی کوهستان (جبال) میگفتند. زاگرس خط مقدم دفاع از میهن در سالهای دفاع مقدس و منبع و معدن بسیاری از مواهب خداوندی است؛ اما واقعیت این است که استانهای این منطقه بهرغم تفاوتهایی در مجموع نتوانستهاند از توسعه متوازن در همه بخشها بهویژه در حوزه محیط زیست بهره ببرند، به عبارتی سند آمایش سرزمینی این پهنه از کاغذ به برنامه و اقدام تبدیل نشده است.
در این رابطه به گفتگو با سید محمد مجابی رییس کمیته محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام و از نخبگان ملی و مدیریت کلان کشور، پرداختهایم تا ابعاد سند آمایش سرزمینی زاگرس در قالب برنامه هفتم آشکار شود. مجابی در این گفتگو بر آن است کسی که در شرایط کنونی میتواند سند آمایش سرزمینی زاگرس را نمایندگی و راهبری کند، محسن رضایی است. مجابی میگوید: این را نهفقط به خاطر خاستگاه بلکه اشراف ایشان به ظرفیتهای منطقهای اقتصادی یا به بیان دقیقتر، «ساتراپ های اقتصادی ایران» میدانم. مجابی همچنین با این جمله دکتر رضایی همداستانی دارد که تقسیمکاری كه در ايران شكل گرفته به صورت ارزشافزوده منطقهای نبوده، بلكه بر اساس مصرف ثروت ملي بوده است. مجابی قائممقام وزیر جهاد کشاورزی در امور مجلس، معاون توسعه مدیریت و امور مجلس سازمان حفاظت محیطزیست و مدیرعاملی شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی را در پرونده دارد. متن این گفتگو را در ادامه میخوانید:
جناب مجابی، جنابعالی در چند گفتگو بحث آمایش سرزمینی منطقه زاگرس را مطرح کردهاید، این ایده چه ابعادی را در بر میگیرد؟
آمایش سرزمینی بایستی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی و الگوی برنامهریزی ساختاری- راهبردی بهعنوان الگوی مورداستفاده در تدوین برنامه آمایش صورت بپذیرد؛ اما متأسفانه بحث آمایش سرزمین در پهنه زاگرس بهخوبی انجام نشده است.
در سند آمایش زاگرس بایستی خطوط و اهداف اصلی با لحاظ کردن دیدگاههای کلان ملی و منطقهای در رابطه با عناصر ظرفیتی در ایجاد تعادل، توازن و مساوات بین مناطق مختلف، چون توزیع عادلانه ثروت، تعادل جغرافیایی بین مناطق فقیرنشین و ثروتمند همزمان موردتوجه قرار گیرد.
در واقع شما معتقد به تدوین سند منطقهای هستید تا تقطیع استانی؟
باید سمفونی توسعه دارای هارمونی باشد. سندهای استانی در پازل زاگرس متقارن نیست. آمایش سرزمینی، تنظیم کنش متقابل بین عوامل انسانی و عوامل محیط است. در آمایش زاگرس باید همزمان به توسعه مردم مدار، توسعه بوم گرا، توسعه درونزا و توسعه انصاف گرا یا متوازن توجه کرد. زاگرس نشینان با هر ترتیبی که بسنجیم، از معدل توسعه کشور کمبهره بودهاند. این کمبهرگی طولانیمدت، باید جبران شود.
چاره چیست؟ آیا این شکاف، باگ برنامههای توسعه است یا ضعف مطالبه گری؟
ببینید من یک مشکل را ضعف گفتگوهای نخبگانی میبینم؛ ضعف اجماع برای مطالبه گری هوشمند و ساختارمند در چهارچوبهای پذیرفتهشده. بین ۸۰ تا ۱۰۰ نماینده مجلس شورای اسلامی از خطه زاگرس برگزیده میشوند که حدود یکسوم نمایندگان مجلس را دربرمی گیرد. این نمایندگان باید تلاش کنند فرصت توسعهیافتگی این خطه از کشور با روند بهتری صورت گیرد. ما شاهد راهاندازی فراکسیون زاگرس نشینان در مجلس هستیم اما منتج به نتیجه نمیشود. فراکسیون نمایندگان زاگرس نشین در چند دوره گذشته ناکارآمدی داشته است و اکنون باید در مجلس فعلی این کمکاری جبران شود. پیگیری این مطالبه نخبگانی و بلکه این حق عمومی برای توجه به آمایش زاگرس، نیاز به راهبر دارد. به گمان قاطع من کسی که در شرایط کنونی میتواند سند آمایش سرزمینی زاگرس را نمایندگی و راهبری کند، جناب دکتر محسن رضایی است. این را نهفقط به خاطر خاستگاه بلکه اشراف ایشان به ظرفیتهای منطقهای اقتصادی یا به بیان دقیقتر، «ساتراپ های اقتصادی ایران» میدانم. جناب دکتر رضایی بر آن است تقسیمکاری كه در ايران شکلگرفته بهصورت ارزشافزوده منطقهای نبوده و بلكه بر اساس مصرف ثروت ملي بوده است. به همين دليل صنعت بهطور متوازن در مناطق كشور رشد نكرده است. رويكرد اقتصاد ملي در برخي از مناطق كه منابع هم دارند، باعث شده تا توسعه اقتصادي در آنها شكل نگيرد و پيشرفت و رشد مورد انتظار در صنايع هم به ثمر نرسد.
تعریف شما از محدوده زاگرس ناظر به چه معیارهای است. به عبارت بهتر مزیتهای سرزمینی زاگرس چیست که آن را مستعد توسعه کند؟
پهنه زاگرس بخش مهمی از پیکره عمومی کشور را تشکیل میدهد. ایران اسلامی ما 451 شهرستان دارد که قریب به 200 شهرستان آن در پهنه زاگرس قرار دارد. چهارده استان بهطور کامل و یا بخشهای بزرگی از آنها در محدوده زاگرس قرار دارد که شامل استانهای هرمزگان، بوشهر، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، لرستان، خوزستان، کرمانشاه، کردستان، همدان، آذربایجان غربی، اصفهان و ایلام است. زاگرس سرزمین قلههای سر به فلک کشیده، دشتهای بکر و اردیبهشتی، رودهای خروشان، تالابهای درخشان و جنگلهای پرارزش و کمنظیر است. این منطقه، منطقه استراتژیک برای کشور محسوب میشود. قریب به 75 درصد عشایر کشور در این منطقه حضور دارند و تأمینکننده مهمی در تولید گوشت هستند. چهل درصد آب کشور از این منطقه تأمین میشود و در کل حدود 25 درصد جمعیت کشور به این اکوسیستم وابستگی مستقیم دارند.
در حال حاضر برنامه هفتم توسعه در حال تدوین است. آیا میتوان سند آمایش زاگرس را به آن پیوند زد؟
سؤال بسیار ارزشمندی است. برنامه هفتم توسعه (۱۴۰۵- ۱۴۰۱)، چهارمین و آخرین برنامه توسعه پنجساله کشور در مسیر سند چشمانداز ۱۴۰۴ به شمار میرود. برنامه ریزان در تدوین این برنامه بایستی به پهنه زاگرس بهویژه مسائل زیستمحیطی و توسعه متوازن آن توجه کنند. برنامه هفتم باید کاملاً منطبق با الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت بهعنوان نقشه راه توسعه بلندمدت ملی باشد و البته دو توقع وجود دارد یکی اینکه در این برنامه نتایج اسناد آمایش سرزمین زاگرس موردتوجه جدی قرار گیرد و دیگر آنکه به سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری دقت کافی شود تا تباین معنایی و محتوی با روح حاکم بر این سیاستها پیدا نکند. طبیعتاً در این موضوع نقش مجمع تشخیص مصلحت و دبیرخانه آن و شخص دکتر محسن رضایی برجسته است و امیدواریم یک تحول مثبت در حوزه سیاستگذاری مربوط به زاگرس را شاهد باشیم که نقصانهای گذشته با یک مدیریت علمی و جهادی جبران شود.
شما از فعالان محیطزیست هستید، با شناختی که از منطقه دارید وضعیت اکوسیستم زاگرس چگونه است؟
زاگرس به لحاظ ارتفاع و موقعیت به سه بخش زاگرس شمالی، زاگرس مرکزی و زاگرس جنوبی تقسیم میشود. زاگرس یک کمربند طولانی چینخورده به طول ۱۸۰۰ کیلومتری است. زاگرس 45 قله بالای 4000 متر ارتفاع دارد که این تعداد، یکسوم قلل مرتفع ایران را تشکیل میدهند. این پهنه شامل کوههای بزرگی چون دنا، زردکوه، کبیرکوه، اشترانکوه، گرین، قالی کوه، کینو و شاهانکوه است. کوههای زاگرس با وسعتی معادل ۳۲ میلیون هکتار، بخش مهمی از طبیعت کشور را تشکیل میدهد. کوهستانها علاوه بر کاهش دما و افزایش بارش، باعث کاهش نوسانات بارش در مناطق تحت سلطه خود نیز میشوند؛ اما امروزه تخریبهای شدیدی در طبیعت و اکوسیستم زاگرس به دلیل وجود مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی- اجتماعی مشاهده میشود. در این راستا نقش آمایش سرزمین در مدیریت بهینه این منابع عظیم از اهمیت زیادی برخوردار است.
با توجه به مسئولیت شما در کمیته محیطزیست مجمع تشخیص مصلحت نظام چه آسیبهایی را متوجه پهنه زاگرس به لحاظ زیستمحیطی میدانید و چه راهکاری را برای مدیریت این آسیبها پیشنهاد میدهید؟
زاگرس نیاز به پهنهبندی کارشناسی اقلیمی دارد. ما به الگوریتم رفتاری برای توسعه متوازن این ناحیه نیاز داریم. مثلاً ما مدل مناسب ارزیابی توان اکولوژیک جنگلهای زاگرس را نداریم. در حدفاصل مناطق کوهستانی زاگرس، دشتها واقع شدهاند. دشتها مرکز اصلی فعالیتهای کشاورزی است. مجموعاً دشتهای زاگرس به لحاظ کشاورزی، بسیار بکر و ارزشمند هستند اما بهره کافی از آن وجود ندارد. بلندیهای زاگرس حوضه آبخیز دو حوزه آبریز کلان کشور (خلیجفارس ـ دریای عمان و فلات مرکزی ایران) و رودخانههای زایندهرود، سیمره، کارون، کرخه، جراحی، زرینه رود، سمیرم، دالکی و... و منشاء تالابهای مهم بینالمللی چون بختگان، پریشان، مهارلو، گندمان، چغاخور، گاوخونی و... است. زاگرس با توجه به حجم بارش و پایین بودن سطح تبخیر، بخش اعظم آبهای زمینی و زیرزمینی کشور را به میزان ۴۵ تا ۵۰ درصد تأمین میکند.
تغییر کاربری و پوشش جنگل و مرتع به کشاورزی، تغییر کاربری و پوشش سرزمین به دلیل توسعه شهرها، تقطیع زیستگاه های طبیعی به دلیل جاده سازی و توسعه خطوط انتقال نیرو و گاز، بهره وری بی ضابطه دام و آتش سوزی، مهمترین عوامل تغییرات سیمای زاگرس است.
به آتش سوزی اشاره کردید، در یکی دو سال اخیر آتش سوزی های جنگل های زاگرس همه دوستداران طبیعت را نگران کرده است.
ببینید در قوس بزرگ زاگرس 180 گونه درخت و درختچه وجود دارد؛ که اکثر آنها از ذخایر طبیعت ایران هستند. بخش مهمی از آتش سوزی ها دارای عامل انسانی است که منجر به از دست رفتن سالانه بیش از 10 هزار هکتار از عرصه های منابع طبیعی زاگرس می شود. علاوه بر فرهنگ سازی برای صیانت از جنگل، باید بودجه کافی برای توسعه هواپیماهای آتش نشان و پهپادهای پایشگر جنگل تخصیص یابد. طبیعت زاگرس طبیعتی کم نظیر و منشاء برکت برای کشور است و هرگونه بی تفاوتی را آیندگان به ما نخواهند بخشید.
گفتگو: دکتر وحیده بهرامی
دیدگاهها
سند آمایش " ملی " است !
و مولفه های ؛ " جمعیتی " ، " اقتصادی " و... را در بر می گیرد ...
پس نه قومیست و نه سیاسی !!!