یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

 در موسیقی لرستان چهره‌های زیادی ظهور کرده‌اند که هر کدام سوز و حسی متفاوت به گوش و دل رسانده‌اند.
از اين بين، معرفي کسی که در 15 سالگی با مرحوم استاد "رضا سقایی"(1389-1318) همکاری کرده باشد، نیازی به توضیح ندارد چرا که اینک جایگاهی خاص در موسیقی لرستان براي خود پيدا كرده است.
"فرج علی‌پور" از 7 سالگی بعد از آموزش‌های اولیه نزد عمویش، کمانچه را با چیرگی تمام می‌نواخت. سال 1348 مردم خرم‌آباد برای اولین بار صدای کمانچه فرج را در صفحه‌های گرامافون "دختر دهاتی" و "کیزه و شو" به خوانندگی بهمن اسکینی شنیدند.
بعدها با همین هنرمند کارهای "یافته"، "آرزو" و "قدیم صیاد" را منتشر و کاست‌های "تفنگ" و "دالکه" را به خوانندگی مرحوم استاد رضا سقایی در موسیقی ماندگار کرد و "حرف دل" را از گلوی "غلام‌رضا سبزعلی" بیرون داد.
سپس "گل باغ" با صدای "فضل‌الله صفاری" و نیز آثاری همچون: موسیقی محلی لری، داغ شقایق، تال، شادیانه، در سوگ آفتاب، شکوفه‌های موسیقی لرستان، چوپی، عزیز دل، میراث عشق، شانه شکی، سوز سیل، قالی‌باف و چندین اثر ارزشمند دیگر را با کمانچه و آواز خود در اختیار علاقه‌مندان موسیقی لرستان قرار داد.
"فرج علی‌پور" چندي پيش براي شركت در جشنواره موسیقی اقوام ایرانی به سنندج سفري داشت و پیش از گشوده شدن پرده صحنه فرج عليپور هنرمند لرستانيبرای اجرای موسیقی لری، به چند سؤال پاسخ داد:
 
وقتی که صحبت از موسیقی لری معاصر ایران می‌شود، نقش شما را نمی‌شود نادیده گرفت. در این 30 سال چگونه با موسیقی راه آمدید؟
خب، مشکلات زیادی را تجربه کردیم. اوایل با اساتیدی مثل مرحوم استاد سقایی کار می‌کردیم. قبل و بعد از انقلاب برای‌شان ساز می‌زدم. در خلق کارهای معروف‌شان من کمانچه می‌زدم. اوایل همکاری من با ایشان 14-15 ساله بودم. سپس با هنرمندان دیگری مثل آقایان میرزاوندی، عسگری، صفاری و روان‌پور همکاری کردیم. به کشورهای زیادی برای اشاعه و معرفی موسیقی لری سفر کرده  و اجرا داشته‌ام. البته با خیلی از هنرمندان کرد هم کار کرده‌ام، احتمالا در قالب آثار رسمی یا در برنامه‌های تلویزیونی دیده‌اید. ما کار خودمان را انجام داده‌ایم، حالا دیگر نمی‌دانم چقدر موفق بوده‌ایم. مردم باید قضاوت کنند.
 
موسیقی لرستان الان هنری ناشناخته نیست.
بله، همین طور است. به طور کلی موسیقی الان کم کم دارد جان می‌گیرد. جوانان راحت‌تر کار و تمرین می‌کنند، سازشان را می‌زنند و کلاس‌های‌شان را می‌روند؛ قبلاً این گونه نبود. مشکلات زیادی داشتیم. الان خوش‌بینم، بالاخره برنامه ‌ها و جشنواره‌هایی در خارج و داخل کشور برپا و بعضا از تلویزیون‌ها پخش می‌شود. طرفداران موسیقی هم زیاد شده‌اند، اما در آن دوره ما چالش‌های زیادی داشتیم. الان یک مقدار بهتر است و آزادتریم. البته در همه جای ایران نه. مثلا من در استان لرستان، در خرم‌آباد راحت  می‌توانم ساز بزنم، کنسرت بگذارم ولی در بروجرد نه. مسائلی اجازه نمی‌دهند...
 
 چرا؟
مثلا می‌گویند فلانی اجازه نمی‌دهد! خدا را شکر استاندار شما و مسئولان کردستان خیلی استقبال می‌کنند. من تشکر کردم که اجازه می‌دهند، هزینه می‌گذارند، مردم را به بهانه موسیقی دور هم جمع می‌کنند.
 
 به نظر می‌رسد شما جشنواره را فرصت خوبی برای اجرا و اشاعه موسیقی لرستان می‌دانید. در جشنواره‌های منطقه‌ای و محلی معمولا شما حضور فعالی دارید.
در جشنواره‌ها و اجراها گروه‌های دیگر می‌آیند، همدیگر را می‌بینیم و آشنا می‌شویم. این کار خیلی خوب است، عالی است. من فکر می‌کنم اگر تمام شهرستان‌ها و استان ها مثل کردستان جشنواره و کنسرت موسیقی بومی برگزار کنند، شاید بیش از نیمی از مردم به موسیقی علاقه‌مند شوند.
 
مدتی است از آثار رسمی شما خبری نیست. ظاهراً کنسرت و اجراهای عمومی و جشنواره را جای‌گزین کارهای مجوز دار کرده‌اید. گویا کم‌تر به سراغ فرهنگ و ارشاد می‌روید؟
اگر الان برای تولید یک مجموعه کار کنم، خیلی طول می‌کشد. ما مجوزها را با مشکلات و بدبختی زیاد می‌گرفتیم. الان اوضاع بهتر شده اما به دلایل دیگر نمی‌توان و دیگر نمی‌شود کار ضبط کرد.
 
چه دلایلی؟
کپی‌رایت لطمه زیادی به موسیقی و هنرمندان وارد کرده است. برای همین 15 سال است کار جدیدی انجام نداده‌ام. اگر یک قانونی بیاید جلو این‌ها را بگیرد و یک برنامه‌ریزی شود، می‌شود دوباره کار جدید انجام داد.
 
شما که گفتید خوش‌بین هستید!
از نظر برگزاری کنسرت و جشنواره‌ها و فعالیت جوانان خوش‌بین هستم، ولی از اینکه کاری ضبط کنم و سرمایه‌ای برگردد، نه، خوش‌بین نیستم!
 
 در مقابل کپی‌رایت باید چه واکنشی نشان داده شود؟
نمی‌دانم، دادگاه فرهنگ و ارشاد یا هر مرجع مرتبط و رسمی که باشد، باید جلوی این‌ها را بگیرند که امثال من بتوانم هزینه کاری که ضبط می‌کنم را در بیاورم و کمکی به هنرمندان شود. با این شرایط انگیزه‌ای برای تولید اثر رسمی وجود ندارد و هنرمندان به اجراي كنسرت گرايش پيدا مي‌كنند.
 
نسبت موسیقی لرستان و کردستان را چگونه می‌بینید؟
خیلی شبیه و به هم نزدیک و در مجموع هر دو بکر و موسیقی اصیلی هستند. اما کردستان از نظر اجرا و تعداد هنرمندان ملی فعال‌تر است. به قول معروف: بامش بیش و برفش بیش‌تر است.
 
 به نظر می‌رسد که موسیقی عزا و غم در لرستان نسبت به ریتم‌های شاد آن بيش‌تر است؟ دلیل و ریشه جامعه شناختی آن چیست؟
بله. به خاطر مشکلات و جنگ‌هایی که در قدیم بوده و خون‌ریزی‌ها و کشتارهای زیادی که به راه انداخته است. در تاریخ گرفتاری‌ها و درگیری‌های طایفه‌ای زیادی در منطقه غرب روی داده است.
 
مویه‌های کوهدشتی هم که توسط هنرمندانی مانند ایرج رحمان‌پور در همان فاز موسیقی لری قرار می‌گیرد؟
بله، یک سری موسیقی خاص عزا داریم که می‌توان آن را در قالب مور و این مویه‌های کوهدشتی و لکستان که شما گفتید قرار داد. حتی در هوره هوره که کردها هم دارند، می‌توان رگه‌هایی از موسیقی عزا پیدا کرد. این نوع موسیقی، کردستان و لرستان را به هم پیوند داده است. این نوع موسیقی‌ها بعضاً ریتم هم دارند. البته موسیقی عزا در لرستان، لکستان و کرمانشاه با هم تفاوت‌هایی دارند.

منبع: روزنامه شرق / چهارشنبه 20 آبان 1394

فرج‌ علي‌پور: اجراي كنسرت در خرم‌آباد راحت‌تر از بروجرد است/ ١٥ سال است کاری منتشر نکردم
اجراي موسيقي لري در سننج ؛ پنج‌شنبه 17 اردي‌بهشت 1394

دیدگاه‌ها  

#1 خسی در لرستان 1394-10-08 19:33
فرج علیپور رو دوست دارم.ولی مصاحبه ش چنگی ب دل نزد.
نقل قول کردن
#2 علی از کرج 1394-10-09 10:50
با سلام
در جمله (احتمالا در قالب آثار رسمی)واژه ی درست،"غالب" به معنی بسیار می باشد که البته به کار بردن واژه ی پارسی بسیار شاید بهتر می بود.
با تشکر از شما
_______________________
يافته: سلام و سپاس
مطلب همان طور كه زير آن ذكر شده دقيقا به نقل از روزنامه شرق ذكر شده است و ترجيح داديم در آن دخل و تصرف خاصي نكنيم
نقل قول کردن
#3 اریا 1397-03-07 10:39
عاشق صدای فرج علیپورم
زنده باد هرکی لره
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا