یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

خرم‌آباد، باغ‌شهري بود كه در حصار كوه‌هاي سر به فلك كشيده، كمربند جنگلي داشت و گرداگردش آب و سرسبزي به چشم مي‌خورد. اكنون اما اين شهر تا دامنه‌هاي پرشيب كوه پيش رفته، از شمال در حال عبور از از "تنگه‌ي رباط"، از جنوب "دشت كُرِگاه" را در برگرفته، از غرب در حال رسيدن به "سراب چنگايي"، از شرق با عبور از "روزنه كرگانه" در حال امتداد به "كمالوند" است و دور نيست كه با حفر تونل از كوه‌هاي مرتفع نيز عبور كند.




 نمايي از باغ‌هاي شمال خرم‌آباد در سال 1279
نمايي از پل صفوي (گپ) و باغ‌هاي شمال خرم‌آباد در سال 1279 هجري خورشيدي
 

آن‌چه امروز به جاي باغ‌هاي ميوه، سروستان‌ها، چنارستان‌ها و بوستان‌هاي سبزي و صيفي مي‌بينيم؛ ساختمان و كوچه و خيابان است. اگر بخواهيم باغ‌هاي اين شهر را در دو بخش "چه بود" و "چه شد" از نظر بگذرانيم به ناچار بايد به سراغ منابع متقدم برويم كه يكي از مآخذ، توصيف سياحان سفرنامه‌نويس(1) از اين باغ‌هاست كه به ترتيب با سال ورود آن‌ها به خرم‌آباد در پي مي‌آيد:

"عبداللطيف شوشتري" (1216ق/1801م/1180ش):

«... القصه به خرم‌آباد آمدم و آن معموره‌اي است به غايت دلكش، باغات به تكلف و اماكن باصفا دارد».

سر "هنري راولينسون"(1260ق/1844م/ 1213ش):

«خرم‌آباد محل بي‌نظيري است. يك رشته كوه در سراسر جلگه و در جهت شمال غرب به جنوب شرق كشيده شده و در يك نقطه داراي بريدگي است كه رودخانه از وسط آن جريان مي‌يابد...كاخ‌ها و ساختمان‌هاي مجاور آن همگي در داخل قلعه قرار دارند و ضمناً (باغ‌هايي) نيز وجود دارد...»

مسيو "چريكف"(1266ق/1849م/ 1228ش):

«... در دره‌ي خرم‌آباد، در جنب رودخانه، باغات خيلي نظيف و خرمي وجود دارد، كه جميعاً مثمر است...» 4

 

"محمدعلي سياح‌محلاتي"(1297ق/1879م/ 1258ش):

خرم‌آباد «آبي روان و انارهاي خوب و اشجاري معتبر داشت»5

 

حاج ميرزا "عبدالغفار نجم‌الملك" (1299ق/1881م/ 1260ش):

«...در اطراف شهر باغاتي است ولي نسبت به سابق خيلي خراب است...» 6

 

"ايزابلا بيشوپ"(1308ق/1890م/ 1269ش):

«منظره‌ها واقعاً بينندگان را تحت تأثير قرار مي دهد... بقاياي ساختمان‌هاي قديمي در سراشيبي صخره در ميان انبوه درختان سرو و صنوبر هنوز خودنمايي مي‌كند. در ميان باغي در كنار رودخانه در ضلع شمالي قلعه، خرابه‌هاي چند ديوار و برج از پايتخت‌هاي قديمي اتابكان و هم‌چنين مجراي يك قنات و يك پل ده طاقه هنوز بر جاي مانده است...» 7

 

"ژاك دمرگان"(1309ق/1891م/1270ش):

«...در بالا دست و پايين دست شهر باغ‌هايي عالي وجود دارد كه در آن‌ها درختان انار و انجير و كليه‌ي درختان ميوه اروپايي به فراواني مي‌رويند. از بركت موقع ممتاز شهر كه محصور بين كوه‌هاست و آب فراوان... هرگز نمي‌خشكد، ميوه‌ها و هم‌چنين سبزي‌هاي اين‌جا خيلي دلپسندند. محل فعلي خرم‌آباد جايي است كه هميشه مسكون بوده است. در اين‌جا در باغ‌ها به كرات با سكه‌ها و غلغلك‌هاي كلده‌اي و ديگر اشياي خرده ريز و اشيايي كه مبين عهد باستاني بسياري دوري است يافت مي‌شود...» 8

 

ميرزا "محمدعلي‌خان فريد‌الملك‌همداني"(1315ق/1897م/ 1278ش):

«... شهر خرم‌آباد به واسطه‌ي اشجار زياد و آب‌هاي جاري و سبزه، خرم به نظر مي‌آيد...» 9

سر "آرنولد ويلسن"(1329ق/1911م/ 1290ش):

«..."ديوان بيگي" حكمران خرم‌آباد، باغ مصفاي دلپذيري براي اقامت اين‌جانب تخصيص داده و معلوم شد تا زماني كه در شهر هستم ميهمان او خواهم بود...» 10

"جان سيسيل ادموندز"(1336ق/1917م/ 1296ش):

«... در باغ‌ها، درختان تناور و چنار و غيره ديده مي‌شود... در سطح پايين‌تر از "حوضخانه"، "باغ گلستان" قرار دارد كه درهاي حوضخانه به طرف آن باز مي‌شود. آبي كه در آن جريان دارد بعد از تشكيل يك آبشار كوچك وارد باغ گلستان مي‌شود و به استخري كه وسط باغ قرار دارد مي‌ريزد. در كنار استخر، درختان سرو و بيدمجنون به رديف كاشته مي‌شود و روي هم رفته تصويري است از يك شكوه از دست رفته. در قسمت جنوبي باغ، حياط كوچكي است با باغچه و حوض كه متصل به اندرون است. در مغرب، "سراي خواجه‌ باشي‌ها" قرار دارد و در طرف ديگر، حمام زنانه. در انتهاي باغ و پشت رودخانه، خانه كوچكي توسط "امين‌الدوله" ساخته شده كه در سال 1915 به وسيله ژاندارمري بازسازي شده است و همان‌جاست كه من اقامت نموده‌ام...» 11

جغرافياي تاريخي، اجتماعي و اقتصادي لرستان اواخر سلطنت ناصرالدين‌شاه نوشته‌ي "ميرزا سيدتقي تفرشي"(مير آقايي) كه به زودي به كوشش "سيد يدا... ستوده" و به وسيله‌ي "انتشارات شاپورخواست" منتشر مي‌شود؛ درباره‌ي سازندگي‌هاي "محمدعلي ميرزا" در سال 1210 ق آورده است:«... باغ و صيفي كه موسوم به گلستان است ساخته و غرس كرده‌اند كه غالب اشجار آن باغ، سرو و نسترن و ياسمن است؛ اشجار ميوه‌دار كه از قبيل فندق و سيب و آلو و زردآلو و انار است بسيار دارد. اقسام گل و بنفشه و نرجس در آن باغ فراوان است. حوض طولاني كه سي و دو فواره دارد ميان باغ ساخته‌اند. حوض كشكولي ديگر در بالاي باغ كه جلو تالار بزرگ كه روي ديوانخانه است احداث شده...»

 
 نمايي از بالغ‌هاي جنوبي خرم‌آباد در سال 1270 هجري خورشيدي
نمايي از بالغ‌هاي جنوبي خرم‌آباد در سال 1270 هجري خورشيدي
گزارش‌هاي دولتي به ويژه گزارش‌هاي "ميرزا موسي‌خان" در روزگار ناصري و نوشته‌ي "ميرزا رحيم‌معين‌السلطنه" در دوره‌ي "احمدشاه" تأييدي است بر نگارش‌هاي لرستانگردان داخلي و خارجي.
ميرزا رحيم‌معين السلطنه در 1334 ق/ 1295ش، باغ‌ها را چنين به قلم آورده است:
«..."باغ گلستان"... و مرحوم شاهنشاه‌زاده"محمدعلي ميرزا" طاب‌الله ثراه در پايين آن قلعه‌ي بالا عمارات مفصلي از قبيل بيروني و اندروني و خلوت‌هاي متعدد و حمام و مسجد و توپ‌خانه و اصطبل ساخته؛ عمارت بزرگ آن‌ها كه باغ و درياچه دارد معروف به گلستان است. طرف شمال و جنوب و شرق شهر، باغات است. در زمان سابق به اندازه‌ي مصارف شهر و دهات اطراف او از هر قبيل ميوه‌جات داشته. انار و انگور باغات مزبور به ساير جاها امتياز داشته و خيلي هم ارزان بوده و در اكثر اوقات در حين محصول خرواري يك تومان خريد و فروش نموده‌اند... از اوقاتي كه ترياك‌كاري معمول شده مالكين باغات اكثر اشجار را بيرون آورده و محل ترياك‌كاري نموده‌اند و در اين چند سال هم كه طوايف و ايلات لرستان، رفتن قشلاق را موقوف كرده و در حوالي خرم‌آباد قشلاق خود را قرار داده‌اند ديگر اشجار را قطع نموده مي‌سوزانند و به واسطه‌ي اين دو علت حاليه ميوه‌ي خرم‌آباد خيلي كم است...» 12

 

در دهه‌ي دوم سده‌ي حاضر نيز "بهمن كريمي" در يادداشت‌هاي 19 ارديبهشت 1315 نوشته است: «...براي رسيدن به خرم‌آباد از جنگلي قشنگ و آبي گذشتيم و به خرم‌آباد وارد شديم. اين نيز بايد گفته شود كه در راه ما، همه جا زراعت ترياك بوده دولت در نظر دارد كه اين يكي دو سال، ترياك را موقوف نموده و به جاي زراعت ترياك، زراعت پنبه‌ي آمريكايي مرسوم و از اكنون هم مشغول تهيه‌ي مقدمات اداره‌ي فلاحت مي‌باشد...[در خرم‌آباد] آب‌ها مازادش به باغاتي چند در آخر شهر منتهي مي‌شود...» 13

"محمدباقر عباسي" از فرهنگيان كهن‌سال و خوش‌نام خرم‌آباد، با اشاره به باغ "ملامحمد تقي" و باغ "ملا خسروي" در حد فاصل چهارراه "بانك‌ملي" و ميدان "سعدي/ شهدا"، مي‌گويند: «... اين دو تاكستان كه به ترتيب علاوه بر درختان انگور و سماق اطراف هر دو باغ با گل‌هاي رز زردرنگ جلوه‌ي خاصي داشتند و به همين مناسبت اين دو باغ به "باغ گل زرد" نيز ناميده مي‌شدند. هر دو باغ از سطح خيابان بيش از دو متر ارتفاع داشتند و خاك اين باغات از خاك رس تشكيل شده بود و براي مصارف ساختماني از خاك آن‌جا برداشت مي‌شد و خاك آن را "گل باغ چاله" مي‌گفتند».

در گزارش "حسين رامتين" نيز كه 1325 خورشيدي براي روزنامه‌ي اطلاعات نوشته، مي‌خوانيم: «...ديگر از امكنه‌ي ديدني خرم‌آباد "باغ كشاورزي" است؛ اين باغ يكي از بهترين و زيباترين باغ‌هاي باختر ايران است... انواع و اقسام درختان ميوه و غيره در اين باغ يافت مي‌شود. به هنگام بهار قشنگ‌ترين و بهترين گل‌ها در اين باغ مي‌رويد، روي هم رفته يكي از جاهاي تماشايي خرم‌آباد همين باغ كشاورزي است كه در حقيقت گردشگاه عمومي مردم نيز مي‌باشد» 14

 باغ‌هايي كه در سايه‌سار درخت و جوي آب، محيط پرسايه و خنك و فضاي معطر فراهم آورده بودند و بسيار ساده هر قطعه باغ با پرچين محصور شده بود و مالكين حدود باغ خود را با پرچين مي‌شناختند؛ يكي پس از ديگري از ميان رفتند. سرآغاز ويراني باغ‌ها، ساخت بناهايي براي اداره‌هاي ماليه، دارايي، امور اقتصادي و دارايي، غله، قند و شكر، دخانيات، ثبت و دادگستري بود. نشانه‌هاي عظمت باغ‌هايي كه اين بناها را به جاي آن‌ها ساختند با تك‌درخت‌هايي كه اكنون در حول و حوش اين ساختمان‌ها وجود دارند مي‌توان دريافت.

 

باغ‌هاي سده‌ي حاضر را كه به شهر جلوه‌ي خاصي بخشيده بودند و اكنون اثري از آن‌ها نيست احصا كرده‌ام كه نامشان در پي مي‌آيد:

باغ فيض، باغچه‌ي پشت عمارت، باغ نجف‌قلي‌خاني، جنگل صنعت‌گر، باغ چنار، باغ محمد‌حسين، باغ ميرزا جوادي، باغ حاج صفرعلي، باغ آخوند صادقي، باغ تكيه، باغ ملا خسروي/ باغ سماق، باغ ميرزا اشرفي، باغ گل زرد، باغ سيدها، باغ نارون، باغ گرداب سنگي، باغ منوچهرآباد، باغ ميدان، باغ ميان گلال، باغ رحيم، باغ درازه، باغ شاه‌آباد، باغ سراب، باغ چاله‌چاله، باغ مله، باغ ميدان، باغ بالاي‌ رود كرگانه، باغ علي‌آباد كه سابقاً جنت‌آباد بوده، باغ زرين، باغ شيخ، باغ حاج محمدتقي، باغ‌هاي دره‌گرم، باغ نرگسي، باغ عبدلي، باغ عباس‌خاني، باغ ميكائيل، باغ دختران، باغ سبزي، باغ وقف، باغ پلوي، باغ داراب، باغ برفي، باغ آخوند، باغ قاضي، باغ ره‌تاوه، باغ سهراب، باغ سيري، باغ خيرآباد، باغچه‌ي سيدعلي نقي، باغ وقفي‌ها مشهور به باغچه شيخ عباس، باغچه شيرازيان، باغ ابوالفتح‌خاني، باغچه‌ي سرگرداب، باغ صفيران، باغ شاه، باغ برفي، باغ تخت‌حمزه، باغچه‌ي ميرزا زنيل، باغچه واليان و باغچه‌ي حاج‌ آغا قشنگ، باغچه‌ي درب قلعه، باغچه‌ي گل‌ باغ، باغ محمديان، باغ مهدي‌بيگي، قلمستان، كيوستان، چم‌چقل و... 15

اكنون نيز به مرور بخشي از باغ‌هاي "كمالوند" و باغ‌هاي "اسبستان"، "ماسور" با ساخت ‌و ساز در حال از بين رفتنند و دور نيست كه بوستان 137 هكتاري "شوراب" را نيز در بر بگيرد.
با وجود آن كه كمربند جنگلي شهر، آسيب ديده اما هنوز سه بوستان جنگلي، خرم‌آباد را احاطه كرده كه بوستان "مخمل‌كوه" با 500 هكتار در كش و قوس تحويل به شهرداري است. اگر اين اتفاق رخ ندهد اين بوستان را نيز تحويل نهادهايي خواهند داد تا اردوگاه بسازند! و اين جنگل نيز به سرنوشت"باغ گلستان ارم" كه به وسيله‌ي نظاميان، بيشترينش از بين رفت و باغ 45 هكتاري "فلاحت/ كشاورزي" دچار خواهد شد.
در شهر ما، نه به باغ بل به تك‌درخت‌ها، سروهاي زيبا و چنارهاي كهن‌سال نيز رحم نكردند. سروي به بلنداي 30 متر در ورودي گورستان شهر قرار داشت كه به «سرو مرده شورخانه» نام‌بردار بود؛ نابخرد يا نابخرداني آن سرو كهن‌سال را بريدند و "بانگ مرغي برنخاست". درختان حاشيه‌ي "درياچه كيو" خرم‌آباد را شبانه از ميان برداشتند و 2 درخت تنومند به خاطر ديدن نماي يكي از بانك‌ها قطع شد! با سيد فريد قاسميسنگفرش و موزاييك فرش و بتون پياده‌رو، ميخ‌كوبي‌هاي بي‌رويه، درختان سايه‌افكن را يكي پس از ديگري به نيستي فرستادند. تخريب و فرسايش‌هاي آبي و بادي نيز كه حكايت خاص خود را دارد.

تنها نقطه‌ي اميد اما انجمن‌هايي هستند كه در دهه‌ي اخير فعالانه تلاش دارند تا از پيش‌روي اين روند ناصواب جلوگيري كنند. هم‌چنين كوشش‌هاي سازمان حفاظت از محيط زيست را نبايد از ياد برد. سازمان بوستان‌ها و فضاي سبز شهر نيز با برخورداري از افراد دلسوز با توسعه‌ي بوستان‌ها سعي دارد با توسعه‌ي پوشش‌هاي گياهي و درختي و سيد فريد قاسميجايگزيني آب نماهاي مصنوعي به جاي آبشارهاي طبيعي پيشين و مجموعه‌اي از بوستان‌ها، جنگل‌هاي حاشيه‌اي، چهارباغ‌ها/ بلوارها و ميدان‌ها، مرهمي بر اين زخم باشد.

 

سيد فريد قاسمي

 


 

 

منابع:

  1. تاريخ خرم‌آباد، سيدفريد قاسمي، خرم‌آباد، افلاك، 1375، ص88-117
  2. تحفت‌العالم و ذيل‌التحفه. عبدالطيف شوشتري به اهتمام صمد موحدي، تهران، طهوري، 1363، ص 175.
  3. سفرنامه‌ي راولينسون: گذر از زهاب به خوزستان. هنري راولينسون، ترجمه‌ي سكندر امان‌اللهي بهاروند، تهران، آگاه، 1362، ص 147.
  4. سياحت‌نامه‌ي مسيو چريكف. چريكف، ترجمه‌ي آبكار مسيحي، به كوشش علي‌اصغر عمران، تهران جيبي، 1358، ص43.
  5. خاطرات حاج سياح محلاتي يا دوره‌ي خوف و وحشت، به كوشش حميد سياح، به تصحيح سيف‌الله گلگار، تهران، اميركبير، 1359، ص 234.
  6. سفرنامه‌ي خوزستان. عبدالغفار نجم‌الملك، به كوشش سيدمحمد دبيرسياقي، تهران، علمي، 1341، ص103.
  7. از بيستون تا زردكوه بختياري. ايزابلا بيشوپ، ترجمه‌ي مهراب اميري، تهران: نشر آنزان، 1375، ص228.
  8. جغرافياي غرب ايران. ژاك دمرگان، ترجمه و توضيح كاظم وديعي، تبريز، چهر، 1339، ج2، ص209.
  9. خاطرات فريد. محمدعلي فريدالملك همداني، گردآورنده مسعود فريد(قراگزلو)، تهران، زوار، بي‌تا، ص 147.
  10. سفرنامه‌ي ويلسن يا تاريخ‌ سياسي و اقتصادي جنوب غربي ايران. آرنولد ويلسن، ترجمه‌ي حسين سعادت نوري، تهران، وحيد، 1363، ص197.
  11. يادداشت‌هايي درباره‌ي لرستان. جان سيسيل ادموندز، ترجمه‌ي ليلي بختيار (و) سكندر امان‌اللهي بهاروند، دو سفرنامه‌ درباره‌ي لرستان همراه با رساله‌ي لرستان و لرها. تهران، بابك، 1362، ص 120.
  12. «جغرافياي لرستان». ميرزا رحيم چاغروند خرم‌آبادي(معين‌السلطنه). به اهتمام ايرج افشار (و) احمد شعباني، شقايق، س1، ش3 و 4، پاييز و زمستان 1376، ص 177-178.

براي آگاهي از سرگذشت معين‌السلطنه بنگريد به «معين‌السلطنه». نوشته‌ي سيد فريد قاسمي، همان‌جا، ص 164-173.

 

  1. جغرافياي مفصل تاريخي غرب ايران، بهمن كريمي، تهران، بي‌نا، 1316، ص 28.
  2. اطلاعات، س 21، ش 6222، چهارشنبه 20 آذر 1325، ص 1 و 5.
  3. خرم‌آبادشناسي، سيد فريد قاسمي، خرم‌آباد، افلاك، 1378، ج 2، ص 12. باغ‌هاي ياد شده از پايه‌هاي اصلي اقتصاد شهر قلمداد مي‌شد. محصول سيب، انگور، انار، كلابي، گردو، به، زردآلوي اين باغ‌ها به شهرهاي ديگر و حتي خارج از كشور صادر مي‌شد. انار اين باغ‌ها «ياقوت سرخ ايران» نام گرفت و همواره به عنوان نخستين توليدكننده انجير سياه در كشور از اين باغ‌ها ياد مي‌شود. بنا بر سالنامه‌ي آماري ميزان توليد باغ‌هاي شهرستان خرم‌آباد به 20459 تن رسيده است. باغ‌هايي كه بعضي درختانش جنبه‌ي تقدس داشت و اين درختان «دارمرا»/ درخت مراد نام گرفته بودند و بيش‌تر زن‌هايي كه در باغ زايمان مي‌كردند نام فرزند خود را «گل باغ» مي‌گذاردند. امروز اما نام بعضي از محله‌ها «باغ دختران» يا «باغ فيض» است اما دريغ از يك درخت. نكته‌ي تأسف‌آورتر آن كه به تقليد از تهران‌نشينان و قصه‌ي بافت‌هاي فرسوده خانه‌هاي قديم و فضاهاي سنتي را از بين مي‌برند تا همه‌ي شهرهاي ايران شبيه هم شوند و هيچ شهري ويژگي خاص خود را نداشته باشد. از يك سوي پرونده ثبت جهاني دره‌ي خرم‌آباد در يونسكو مطرح است و از سوي ديگر گرداگرد بناهاي تاريخي مي‌خواهند «برج» بسازند و با بلندمرتبه‌سازي پرونده‌ي ثبت جهاني را از دستور كار خارج كنند!
 

دیدگاه‌ها  

#1 رضا 1401-08-25 10:47
حرفی نمیمونه جز افسوس..
نقل قول کردن
#2 شهرام 1401-08-25 13:27
باید بگیم یاران را چه شد.....
نقل قول کردن
#3 عزیزی 1401-08-25 13:29
به نظر من بی برنامه گی و نداشتن کارشناس مجرب شهر را به دهستان تبدیل نموده است.....
نقل قول کردن
#4 اویسی 1401-08-25 13:33
تورا بخدا حیف نیست باغها رو ازبین ببری بشن پارک و ساختمان ......نمونه زیاده از حوصله بدوره....افسوس که شهرمان بدون کلانتره..کارشنا سی شده نیست و برخی فقط به فکر جیبن نه خدمت به خلق
نقل قول کردن
#5 اکبر-ظ 1401-08-25 15:27
یادش بخیر. :roll:
نقل قول کردن
#6 رسول موسوی 1401-08-25 18:52
خیلی جالب بود دست سید گرامی درد نکنه
نقل قول کردن
#7 سلاحورزی 1401-08-25 18:54
در سفرنامه مسیو چریکوف آمده که مردم خرم‌آباد که یکجانشین و شهری بودند با ایلات و عشایر که کوچ نشین و سیار بودند بخاطر عبور دامهایشان از مزارع و باغات و آسیب رساندن به درختان میوه و زمین‌های کشاورزی دعوا و مشاجره می‌کردند
نقل قول کردن
#8 جواد 1401-08-26 04:50
افسوس
نقل قول کردن
#9 میرزا 1401-08-26 04:53
متاسفانه قدرداشته هایمان راندانستیم .زمانیکه شایسته سالاری فدای رابطه بازی میشود.
نقل قول کردن
#10 مراد کلاهی 1401-08-26 11:48
افسوس ،شهری آباد وسرسبز باچشمه ساران فراوان در گذشته های نزدیک ،تاچه رسد به گذشته های دور،به شهری بی رمق تبدیل شده است.فقط چنارهایش مانده است
نقل قول کردن
#11 سیدنادرصورتیان 1401-08-27 18:01
سلام قلب ادم میگیده چراچنین شد؟؟؟ بهشت برینی بوده ولی با ناکارامدی مسولین ناکارامد شهری و....به اینچنین وضعیتی دچار شده ....حتی برای ابیاری درختان چنار کهنسال بی رمق باقی مانده اش از گذشته نیز یرنامه ای ندارند....شهر یزد باوجود بی ابی وخشکی اش درختان را باسیستم ابیاری قطرانی نگه داشته اند اینجا پای هیچ درختی در علوی وخیراباد وپشته واسبستان وماسور و....سیستم ابیاری طراحی واجرا نکرده اند ....
نقل قول کردن
#12 چنگایی 1401-08-27 19:33
به نقل از سلاحورزی:
در سفرنامه مسیو چریکوف آمده که مردم خرم‌آباد که یکجانشین و شهری بودند با ایلات و عشایر که کوچ نشین و سیار بودند بخاطر عبور دامهایشان از مزارع و باغات و آسیب رساندن به درختان میوه و زمین‌های کشاورزی دعوا و مشاجره می‌کردند
میرزا رحیم خان معین السلطنه درکتاب جغرافیای لرستان که سال ۱۲۹۵ خورشیدی نوشته شده آورده: ایلیاتی ها و عشایر قشلاقشان را موقوف کردند به حوالی خرم‌آباد و اشجار را قطع نموده و می‌سوزانند بواسطه همین میوه خرم‌آباد کم شده است
نقل قول کردن
#13 سراجی 1401-08-28 07:30
ساکنان قدیمی خرم‌آباد سلاحورزی ها که محله ای هم بنامشون بوده و رشنوها که کوچه ای بنام رشنوها بوده و والی زاده ها و چاغروندها و بَردبُرها(حجاری ها)، بازگیرها و گرگ گیرها (رسولی ها)، ماهیگیرها که محله ای در خرم‌آباد قدیم بنامشان است و باباعباسی ها، قاضی ها، توسلی ها، جوادی ها، و صنعتگران و تاجران و کاسبان که نام شغل‌شان روی فامیلی شان بود مثلا: توتونچی که تجارت توتون و تنباکو می‌کردند که مسجدی هم بنام توتونچی بنامشان در بازار قدیم خرم‌آباد است یا حریرچی که در تجارت پارچه بودند یا گیوه چی یا سراجی یا خرازی یا بزازی یا ظروفچی و...بعد از تخت قاپو کردن و یکجانشین کردن عشایر در سال ۱۳۱۲ خورشیدی عشایر و ایلیاتی های کوچرو، برحسب قبیله و عشیره شان، نام قبیله را روی فامیلی گذاشتند
نقل قول کردن
#14 میلاد ترابی 1401-08-30 07:58
شهرداری خرم‌آباد و اداره سد معبر یک فکری برای گداها و دستفروش ها کند. جدیدا گداها از شیوه های جدید استفاده می‌کنند لباس کهنه و مندرس میپوشند و یک دختربچه با خود در معبر اصلی میارند و نزدیک یک رستوران می ایستند و از مردم طلب پول می‌کنند به بهانه خرید غذا برای دختربچه و هرچقدرم مردم کمک می‌کنند و پول می‌دهند بازم طلب پول می‌کنند یا جلوی عابربانک می‌ایستند و دائم مزاحم مردم می‌شوند و چهره شهر را زشت کردند و هیچکدام اهل خرم‌آباد نیستند و به زبان مردم خرم‌آباد صحبت نمیکنند از سازمان‌های کمیته امداد و بهزیستی هم حقوق میگیرند ولی بازم گدایی می‌کنند مردم به این کلاهبرداران هیچ کمکی نکنند چون فرهنگ زشت کار نکردن را نشان بچه‌ها میدهد
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا