با جرات بگویم که کشور ما خصوصاً استان لرستان در حال از دست دادن بزرگترین سرمایههای حال حاضر کشور است.
همه میدانیم که روزگاری میگفتند طلا، سرمایه است، یک زمانی گفتند آب سرمایه است، زمانی دیگر گفتند معادن سرمایه هستند و بسیاری موارد دیگر را مطرح کردند، اما امروز دنیا به این نتیجه رسیده که سرمایهي واقعی هر مملکتی، نیروی انسانی جوان و تحصیل آن است.
امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بزرگترین ضربه را از این بخش میخورد، البته ما گاهی اوقات غافل میمانیم که ضربه را از کجا میخوریم! گاهی اوقات فکر میکنیم اگر فلان مشکل را در فلان قسمت حل کردیم تمام مشکلات کشور حل میشود در حالی که نمیدانیم صنایع، کارخانجات، کشاورزی، تولید و بسیاری موارد دیگر برای این است که از نیروی توانمند و جوان ایران در اين حوزهها استفاده شود.
اگر امروز از نيروي آمادهي این جوانها استفاده نکنیم و اجازه دهیم عمر آنها در بطالت و بیکاری سپري شود (که با وضع كنوني نيز ميشود!) پس از مدتی نمیتواناز سواد، معلومات انرژی و تجربه آنها استفاده کرد.
پس يكي از بزرگترین دغدغههاي مردم لرستان و مسوولان، در حال حاضر، داشتن جوانان تحصیلکرده اما بیکار است که میبایست دولت تدبیر و امید در این قسمت برنامهریزی مدون و كواتهمدتي داشته باشد تا از برونرفت فعلي خارج شويم.
البته بايد ذكر كرد كه همه دولتها برای اشتغالزایی در اين استان تلاش کردهاند اما موفق نبودهاند، لذا دولت دکتر روحانی هم از این قاعده مستثنا نیست و ظرف يك سال اخير كه هنوز تلاشهايش در اين زمينه ملموس نبوده است. شاید بتوان ادعا کرد که دولت نهم و دهم در اشتغالزایی برای نیروهای که تحصیلکرده نبودند تا اندازهای موفق بود و توانست کارگران ساختمانی را در بخش مسکن مهر فعال کند، ولی در بخش تحصیلکردگان بیکار، توان لازم را برای ایجاد اشتغال نداشت.
باید بپذیریم که دولت احمدینژاد اشتغالی برای نیروهای تحصیلکرده و توانمند ایجاد نکرد و اشتغالزایی را به صورت فصلی و محدود صرفاً برای کارگران ساختمانی محقق کرد که اکثر آنها تحصيلا چنداني نداشتند و اگر هم تحصیلاتی داشتند در حد زیر دیپلم يا نهايتاً دیپلم بودند.
متاسفانه كشور امروزه ما امروز از خيل عظيم فارغالتحصيلان دانشگاهي بيكار ضربه ميخورد. امروز كشور ما به خاطر جواناني كه تحصيل كردهاند و در دانشگاههاي دولتي از پول بيتالمال براي آنها هزينه شده است و نيز در دانشگاههاي آزاد خانوادههاي فقير و كمدرآمد به خاطر تحصل فرزندانشان متضرر شدهاند، بلكه فرزندانشان مدرك دانشگاهي بگيرند و ثمره تحصيل و لاش خود را با استخدام و خدمت در جايي ببينند، به نوعي زيان ميبنيد.
امروزه به جاي اين كه از توان علم و انرژي جواني این فارغالتحصيلان استفاده كنيم ميبينيم كه متاسفانه بيكار هستند و در جامعه وقت، انرژي، شادابي و عمرشان تلف ميشود.
در حالي كه دولت دهم وعده ايجاد يك ميليون شغل را در يك نوبت و 2 ميليون و 500 هزار شغل را در نوبت بعدي بدون هيچگونه تعمق و برنامهریزی صادر کرد اما متاسفانه این وعدهها محقق نشد و اگر هم یک تعداد محدودی از وعدههای اشتغالزایی محقق شد در بخش مسکن مهر و کارگران ساختمانی بود که آن هم در این استان موفقیت چشمگیری نداشت و این طرح در لرستان نسبت به استانهای دیگری موفق نبود.
اکنون سوال این جاست که دولت تدبير و اميد چگونه میتواند مشکل بیکاری را به خصوص در استاني مثل لرستان حل کند؟
این دولت باید چند راهکار داشته باشد: اگر دولت دکتر روحانی صرفاً بخواهد سراغ استخدامهای دولتی بیاید و شغلهای دولتی را در نظر بگیرید، شاید موفق نباشد و نتواند این همه جوان تحصیلکرده را جذب کند، پس بهترین کار این است که زمینه خصوصیسازی و فعالیت تعاونیها را برای جوانان فراهم کند با نظارت دولت و وزارت تعاون دولت باید تسهیلات لازم را برای آنها بدهد و راهنمایی لازم را صورت دهد تا آنها بتوانند در بخش خصوصی و بخش آزاد فعاليت نمايند.
دولت یازدهم باید بداند اصلیترین کاری که باید در اولویت داشته باشد این است که تسهیلات و امکانات لازم را به فارغالتحصیلان بدهد تا چرخ صنعت استان بیشتر و روان تر بچرخد و بتواند قشر تحصیلکرده را جذب کند و زمینههای اشتغالشان را فراهم کند.
نکته دیگر آن است که موج بیکاری در بین تحصیلکردگان دانشگاهی ایجاد شده و چون امکان اعزام به خارج وجود ندارد بحث اعزام نیروی کار به خارج از کشور در دولت تدبیر و امید جدیتر دنبال شود.
دراین حالت اگر بتوانیم همزمان که به فکر اشتغال در داخل کشور هستیم به فکر اشتغال در خارج از کشور هم باشیم، قدم بزرگی برای بیکاران برداشتهایم. شک نکنیم که باید به فکر ظرفیت اشتغال در خارج از کشور هم باشیم به خصوص در مورد شرایطی که اقتصاد ما دچار مشکل است، نیروی کار مادر خارج از کشور میتواند ارزآور باشد.
نیروی کار ایرانی در خارج به کار گرفته میشود و تجارب خارج از کشور کافی را با خودش میآورد و زمینه ارتقای کشور فراهم میشود، بنابراین هم باید زمینه کار داخل کشور فراهم شود و هم زمینه کار خارج از کشور را جدی بگیریم.
نکته دیگر آن است که باید بودجه و امکاناتی برای جذب بیکاران تعیین بشود. امروز شاهد هستیم که اعتبارات را در بخشهای مختلف هزينه میکنیم اما در اين ميان اعتبارات اشتغالزایی يا فراموش میشود يا بسيار ناچيز تخصيص مييابد، در حالی که اگر اولویت کاری را در موقعیتهای مختلف درست در نظر بگیریم، موفق خواهیم بود اشتغالزايي را بارور كنيم.
متاسفانه در اكثر موارد اعتبارات را جایی هزینه میکنند که سوخت میشود، در حالی که اگر در زمینه تولید، صنعت و اشتغال در بخش خصوصی و تعاونی با نظارت درست سرمایهگذاری کنیم میتوانیم خیلی از جوانان را مشغول کار کنیم هستند، درحالی که این مهم باید در گوششان برود که با ظرفیتهای دولتی دیگر اشتغال ایجاد نمیشود.
رشد و شکوفایی اقتصادی و فرهنگی هر جامعهای در گروه جذب، نخبگان، فرهیختگان، پزشکان، متخصصان، مبتکران، سرمایهداران و سرمایهگذاران به زادگاه مادریشان میباشد. یکی از معضلات اجتماعی استان لرستان خصوصاً شهرستان خرمآباد فرهنگ پایتختنشینی است که از ابتدای انقلاب تا کنون اکثر نمایندگان مجلس شورای اسلامی پس از اتمام دوره نمایندگی خود با کولهباری از تجربه و تخصص و شناخت و آشنایی با مشکلات و معضلات منطقه خود پایتختنشینی و راحتطلبی را ترجیح میدهند که میبایست این از بین برود.
در پایان حضور ریاست محترم جمهور و هیات همراه را در استان لرستان به فال نیک گرفته و همچنین از استاندار پرتلاش و معاونین سختکوش و همکارانشان به خاطر جذب سرمایهگذار در رشد و شکوفی و پیشرفت استان لرستان تشکر و قدردانی میگردد.
اميدواريم تابوي بزرگ و كريه بيكاري كه منشاء همه بدبختي ةا و بخصوص فقر و فساد است، در اين استان ريشهكن شود.
غلامحسین گرشاسبی
دیدگاهها