این روزها تب و تاب برگزاری انتخابات مجلس در حالی شدت میگیرد که مردم استانی با شاخصهای فلاکت همچنان از اصل مهم شناخت و کارایی داوطلبان محروم هستند و تنها نامی از این عزیزان، آنهم به لطف و عنایات خاصه خوانندگان مراسم تشییع و ختم اموات بر سر زبانهاست! خوانندگانی که برخی از آنها، تکرار میکنیم، بعضی از آنها در مراسم ختم به گونهای از داوطلبان انتخابات تعریف و تمجید میکنند و با القاب پر طمطراق به استقبالایشان رفته و یا آنها را مشایعت میکنند که یک لحظه تو در مقابل بار سنگین این همه اوصاف و القاب کم میآوری و شیفتگان خدمت هم که بعضا گرفتار توهم شده چنان دچار سرگیجه و خود شیفتگی میشوند که مجلس ختم اموات را با شنبه پس از انتخابات و جشن پیروزی اشتباه گرفته و گمان میکنند بر دوش هواداران نشسته و به ابراز احساساتایشان پاسخ میدهند!!
بالاخره در منو ویژه انتخاباتی اعطای مدارک علمی نظیر پرفسور، استاد، دکتر، سردار، مهندس.... و نیز القاب و اوصاف دهان پر کن هر کدام قیمتی دارند و استقبال و بدرقه هم قیمتی مجزا و... ، چنانچه بخواهی بر پسوند نام خانوادگی داوطلب، عنوان یکی از طوایف را هم اضافه کنی قیمتش افزون میشود و.... و گاهی با خود میاندیشیم این تناقض رفتارها را به کجا شکوه کنیم که عدهای از سویی در سخنرانیهای آتشین هدف از حضور در صحنه انتخابات را نجات مردم از بیعدالتیهای ناشی از طایفهگری و جناح بازی قلمداد نموده و از سوی دیگر برای پر بار شدن سبد رای، خود را با دهها ترفند و زور به یک طایفه و یک جناح سیاسی تحمیل میکنند و...
و البته بعضی شیفتگان خدمت نیز در مبادی ورودی به انتظار میایستند تا چنانچه شخصیتی و چهرهای عزم ورود به مجلس ختم داشت با او همراه شوند و چهره از همه جا بیخبر را در انظار عمومی حامی و عضو ستادی خویش جلوه دهند!
و تلخ و دردناک است این روزها مردم دلزده از رفتارهای آلوده به سیاست بازی و شوافهای تبلیغاتی که همه روزهای سال شریک غم و شادی یکدیگر هستند، برای حضور در مراسم تشییع و ختم اموات و اظهار همدردی با مصیبت دیدگان رغبتی ندارند.
هر چند سالهاست ما مردم عادت نمودهایم و شیفتگان خدمت را هم عادت دادهایم که « ما نه از شما برنامه میخواهیم و نه تلاش و پیگیری » همین که جویای احوال ما باشید و در مراسم ما حضور پیدا کنید، قطعاً شایستگی دارید!! اماامیدواریم این دور و تسلسل از حرکت بازایستد.
راستی آقایان مدعی و شیفته خدمت، مردم از شما برنامه میخواهند، لطفاً بگویید برای این کشور و استان و شهری که هر چهار سال فقط مدت کوتاهی به آن میاندیشید، قرار است چه گامهای بلندی بردارید که از این وضعیت رهایی یابد؟!
حضرت لسان الغیب از لسان مردمان بارها از یک سوراخ گزیده شده، فریاد میزند:
هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
مَن جَرَّبَ المُجَرَّب حَلَّت به الندامه
✍️ چاووش