✍️عباس شاه علی
در دهههای اخیر موضوع زباله گردی از جمله مباحث مهمی است که هر از گاهی از سوی مسوولان کشور مطرح شده، اما متأسفانه گویا این موضوع در بن بست پیگیریها گرفتار شده است.
در آخرین اظهار نظر، عسگر جلالیان معاون حقوق بشر و امور بینالملل وزارت دادگستری با اشاره به پشت پردهها و سو استفادههایی که از نیاز افراد نیازمند در این موضوع صورت میگیرد دادستانهای سراسر کشور را مکلف به ورود به موضوع زباله گردی نموده است.
گذشته از حساسیتهای موضوع مطرح شده، اینکه در یک واکاوی دقیق به پشت پردههای مبتنی بر بهره کشی از زباله گردهایی که بواسطه مقوله فقر سر در سطلهای زباله دارند اشاره شده کاملاً پذیرفتنی است و واگذاری پیگیری این موضوع به دادستانها نیز با توجه به اختیارات آنهایی طی یک مسیر قانونی است اما این خواسته زمانی محقق میشود که دیگر مسوولان پای کار بیایند و ابعاد مختلف زباله گردی مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای ثمر بخش ارائه شود.
بی گمان امروزه مشکلات اقتصادی و فقر به دلایل متعدد گریبان اکثر جوامع را گرفته است و این معضلات نشانهها و به طبع عواقب و تبعاتی دارد که هر روزه در سطح شهرها شاهد آن هستیم، اما متأسفانه شهروندان و حتی مسؤولین بدون توجه به تبعات اجتماعی روحی و روانی و حتی مخاطرات و نشانههای دیگر که گریبان تمام جامعه را میگیرد صرفاً به آراستن وضعیت ظاهری پرداخته و از اصل موضوع که خطرات بسیاری را در خود نهفته دارد، غافل میشوند.
اگر چه امروزه مهمترین نشانههای فقر در جوامع افزایش سرقت، نا امنی، تکدیگری، فعالیت کودکان کار و... به شمار میرود و موجبات تکدر چهره شهرها و بروز ناملایمات و ناهنجاریهای اجتماعی را فراهم نموده، اما از گرایش افراد جامعه به مشاغل کاذب که درنتیجه بیکاری بروز یافته بهعنوان یکی دیگر از نشانههای نیاز و فقر درجامعه نباید غافل شد.
در سال ۱۳۸۳ قانون مدیریت پسماند در مجلس تصویب و ابلاغ شد و در سال ۱۳۸۴ آییننامه اجرایی این قانون تدوین وظیفه تمامی دستگاههای ذیربط مشخص شد اما متأسفانه نظیر بسیاری از قوانین اجرای آن دستخوش عدم توجه متولیان گردید و همین بیتوجهی موجب شد در سالهای اخیر به دلایلی نظیر عدم تفکیک زباله از مبدأ شاهد افزایش پدیده ناخوشایند زباله گردی در سطح شهرها باشیم، به گونهایکه زن و مرد و بزرگ و کوچک، شب و روز و گاه و بیگاه بر مبنای فقر و تنگدستی به اصطلاح در طلب روزی از میان زبالهها میباشند.
افرادی که همه ما حداقل یکبار در کوی و برزن با آنها برخورد داشتهایم و بعضاً در سطلهای زباله شهرداری در جستجوی هر آنچه میباشند که قابلفروش است و صد افسوس که بعضاً مشاهده شده برخی از این افراد پسماندههای مواد خوراکی را هم با خود به منزل میبرند و...
هم آنهایی که بعضا گرفتار ناهنجاریهای اجتماعی از جمله اعتیاد به مواد مخدر میباشند و سعی بیهوده آنها یا به جیب مافیا میرود و یا دود میشود.
قطعاً دیدن این صحنههای دردناک و زجرآور دل هر انسانی را بدرد میآورد، اما دردناکتر از آن عمق فاجعهای است که شاید کمتر کسی به آن دقت نماید و صرفاً به دلسوزی برای وضعیت ظاهری افراد و چگونگی امرارمعاش آنها بسنده نماید.
این در حالی است که برخی از ما شاید ندانیم احتمال گرفتار شدن تمام خانوادهها از تبعات فعالیت زباله گردها محتمل میباشد.
بی گمان فعالیت زباله گردها بدون استفاده از دستکش و ماسک میتواند عامل انتقال انواع بیماریها به منزل و پس از آن مدارس و بطور کل شیوع در جامعه شود و قطعاً با شرایط اقتصادی امروز، تنگناها و هزینههای سنگین درمان، اصل مهم پیشگیری بیش از همیشه اهمیت دارد و وظیفه خانوادهها در اقدامات فردی بسیار سنگین میباشد، که در این خصوص لازم است شورای سلامت و شبکه بهداشت و درمان و دیگر متولیان نیز وارد عمل شده و برای این معضل چارهاندیشی نمایند که یقیناً اگر از این طریق بیماریهای مختلف شیوع پیدا نمود به بحران مبدل و همه مردم و متولیان را دچار زحمت و مشکل نموده و شاید کنترل آن غیرممکن و هزینههای بسیاری بر خانوادهها و کشور تحمیل نماید.
کلام آخر؛
در این خصوص ابتدا وظیفه شهروندان اقدام به تفکیک زباله در مبدأ میباشد که شهرداری میتواند در راستای فرهنگسازی این طرح را پیگیری و احیا نماید و پس از آن با عنایت به اینکه فعالیت زباله گردها تعطیل بردار نمیباشد و در این سالها تهدید و ارعاب و مجرمانه قلمداد کردن آن در رفع مشکل نتیجه بخش نبوده، پیشنهاد میشود زباله گردها زیرمجموعه یک شرکت با رعایت اصول بهداشتی و ایمنی فعالیت نمایند که این موضوع به عنوان یک پیشنهاد امکان بررسی در جلسات تصمیمگیری مسؤولین را دارد.
دیدگاهها