وحید حاج سعیدی: آرزو به دلمان ماند ما یک طرحی در مملکتمان اجرا کنیم، این اروپاییها از روی آن کپیبرداری و تقلب نکنند. ما نفهمیدیم این قانون کپی رایت کجا کاربرد دارد و چرا حقوق و قواعد شهروندی در دنیا رعایت نمیشود؟!
به محض اینکه شهردار بندر ترکمن در استان سر سبز گلستان کسبهای را که در جلوی مغازهشان درخت کاشته بودند، از عوارض معاف کرد، مسئولان شهری در رومانی نیز تصمیم گرفتند از کسانی که در اتوبوس کتاب بخوانند، کرایه دریافت نکنند! دردمندانه این کپیبرداری، یک طرف داستان است و طرف دیگر ماجرا مادی کردن مقوله مهم و استراتژیک کتابخوانی است. واقعاً جای تعجب دارد که مسئولان یک شهر با رویکرد مادی مردم را وادار به مطالعه کنند! غافل از اینکه ما در جای جای مملکتمانایستگاههای مطالعه داریم که با استقبال چشمگیر مردم مواجه شده است تا جایی ملت در یک تاریخسازی فرهنگی بیش از ۷۰ درصد این کتابها را پس از مطالعه بهایستگاه برنگرداندند. البته خود ما نیز در حد وسع ( فقط دو جلد – راه آهن گرگان) در این تاریخسازی فرهنگی سهیم بودهایم! در واقع عشق به مطالعه و کتابخوانی مستمر باعث شده تا مردم کتابها را به خانه ببرند و دیگر پس نیاورند! البته پیش خودمان بماند الان خیلی چیزها در دنیا پولی شده است و این بندگان خدا هم حق دارند برای کتابخوان کردن مردمشان هزینه کنند!
مایكل سندل در كتاب ارزشمند «آنچه با پول نمیتوان خرید» میگوید: امروزه تقریباً همه چیز را میشود با پول خرید حق مهاجرت به آمریكا ۰۰۰/۱۵۰ دلار، پروانه شكار كرگدن در حال انقراض ۰۰۰/۵۰۰ دلار، رحماجارهای ۶۲۰۰ دلار، سلول زندانی تمیز و بهتر شبی ۸۲ دلار، پذیرش دانشجو در دانشگاه معتبر بدون لحاظ شایستگی... دلار! اما قیمتگذاشتن روی چیزهای خوب باعث فساد آنها میشود. پول دادن به بچه برای اینكه كتاب بخواند، لذت مطالعه واقعی را از بین میبرد، به مزایده گذاشتن صندلیهای سال اول دانشگاه، ممكن است به بودجه دانشگاه كمك كند اما شرأفت دانشگاه و اعتبار مدركش را زیر سؤال میبرد. استخدام مزدور خارجی برای جنگیدن ممكن است جان شهروندان را حفظ كند، اما معنی شهروندی را خراب میكند.
ملاحظه فرمودید. بزرگترین کارشناسان و نویسندگان دنیا حتی عمو سیفی ( سرایدار مفخم مدرسه ما) نیز مطالعه پولی را نمیپسندند و معتقدند لذت مطالعه و کتابخوانی را از بین میبرد.
علیای حال از آنجا که کشورهای متعددی خواستار استفاده از تجارب ما به ویژه در بحث اقتصادی و بلایای ویرانگر طبیعی از جمله زلزله، طوفان شن، ریزگرد، خشکسالی ( فرمایشات مسئولان در دورههای قبل در خصوص به اشتراک گذاشتن تجارب در مقابله با بلایای طبیعی ) و سایر مقولات فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... هستند تا همگی از آن بهرهمند شوند، بر اساس رسم معهود و شیوه مالوف چند پیشنهاد در خصوص اشاعه فرهنگ کتابخوانی در داخل و خارج از کشور ارائه میشود علی برکت الله:
الف) کتابخوان اجارهای: با توجه به وجود مشکل بیکاری در اکثر کشورهای دنیا پیشنهاد میشود افرادی که دارای ظاهر موجه و صدای جذاب هستند استخدام شوند و درایستگاههای مترو، قطار، اتوبوس، فرودگاهها، بانکها، صف ثبت نام خودروهای آنچنانی، بازار بورس، بیمارستانها، تیمارستانها، قبرستانها و... برای مردم با صدای بلند کتاب بخوانند!
ب) کاهش تیراژ کتاب: سابق بر این یک نفر کتاب مینوشت و بقیه میخواندند؛ الان همه کتاب مینویسند، یک نفر هم نمیخواند! پیشنهاد میشود تیراژ کتابها را از این هم پائین بیاوریم تا علاقهمندان به کتابخوانی برای یافتن کتاب مورد نظرشان له له بزنند و با اشتیاق آن را جستجو کنند!
پ) بانک و کتاب: در خاتمه پیشنهاد میشود بانکها و اپلیکیشنها که تبلیغات شبانه روزی آنها روی مخ ملت پاتیاژ میرود، در کنار اهدای خودروهای گران قیمت، ویلا در شمال، سفر به دور دنیا و... یک فرغون کتاب هم هدیه کنند... باوری کنید جای دوری نمیرود، اگر هم برود زود بر میگردد!