به قلم وحید حاج سعیدی : با وجود پیدا شدن شدن آثار چند صندلی سنگی مربوط به ۴۰ هزار سال قبل از میلاد در غار آلتامیرا در ۳۰ کیلومتری غرب شهر سانتاندر، هنوز اطلاعات دقیقی از خاستگاه صندلی در دنیا وجود ندارد و کارشناسان علوم نشیمنگاهی بر سر این موضوع به توافق نرسیدهاند. اما آنچه که مسلم است صندلی در فرهنگ و حتی ادبیات همه کشورها جایگاه منیع و رفیعی داشته و دارد و حتی در اشعار شعرای پارسی متقدم و متاخر نیز کلمه صندلی در کنار کلماتی نظیر پنجره، باران، قطار، مترسک، آفتابه و... به دفعات به کار رفته است!
از سوی دیگر با وجود اینکه یکی از چالشهای عمومی در جهان صنعتی امروز پیدا کردن صندلی خالی در ادارات و اتوبوس و مترو و... است و به قول بیدل دهلوی « هر سری فکر صندلی دارد»، اما این مقوله در دانشگاههای مملکت ما به یک چالش معکوس تبدیل شده است و دانشگاههای مملکت نقداً پر شدهاند از صندلیهای خالی در انواع و اقسام مختلف!
هر چند به قول شاعر «عالم از ناله عشاق مبادا خالی! » و چند تا صندلی خالی در دانشگاهها به جایی بر نمیخورد ولی ظاهراً همین چند تا صندلی تا الان به یک و نیم میلیون رسیدهاند و خالی ماندن یک و نیم میلیون صندلی دانشگاهها هشداری جدی و باعث نگرانی متولیان امر در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاههای کشور شده است.
یعنی فقط کم مانده مقابل در دانشگاهها مثل جلوی رستورانها و فست فودیها تن یک نفر تن پوش کند و خلق الله را به ثبت نام در دانشگاه دعوت کند!
با این حال چند راهکار نوین و ماریناد شده ارائه میگردد علی برکت الله:
الف) خلق رشتههای جدید: با تغییر سبک زندگی مردم، نیازهای مردم هم تغییر پیدا کرده است. پیشنهاد میشود با توجه به نیازهای مردم رشتههای جدید ابداع شود. مثلاً رشته سرمایهگذاری! چه ایراد دارد خلق الله در دانشگاه یاد بگیرند که پولشان را کجاها سرمایهگذاری کنند! یا مثلاً چه ایرادی دارد صافکاری که بابت چند تا چکش زدن سه برابر حقوق استاد دانشگاه و دو برابر وزیر علوم دستمزد میگیرد، دکتری صافکاری داشته باشد؟
ب) طرح سلام دانشگاه: پیشنهاد میشود همان طوری که به منظور حل مشکل سینماها طرح سلام سینما، در سینماهای کشور اجرا شد و بلیط در برخی روزها نیم بها شد، دانشگاهها هم طرح «سلام دانشگاه» را اجرا کنند. مثلاً برخی رشتهها به صورت نیم بهاء ارائه شوند یا تحصیل در برخی روزهای سال رایگان باشد.
پ) قرعه کشی: به نظر شما اگر دانشگاهها هم مثل بانکها یا برخی شرکتها که به صورت شبانه روزی در حال قرعه کشی و اهدای جوایز ریز و درشت هستند، جای دوری میرود. با این شیوه علاوه بر ایجاد فضای رقابتی با بانکها و سایر شرکتها، نوعی ساختار شکنی هم به وجود میآید. در صورت اجرای این طرح از این پس به جای تبلیغات برنج و چای و رب شاهد چنین آگهیهایی تبلیغاتی خواهیم بود: «با تحصیل در دانشگاه ما صاحب خودروی لیفان شوید. » «انتخاب رشته کنید؛ خودرو ببرید. »، «تنها با پرداخت شهریه ثابت، شانس خود را در تصاحب یک خودروی لوکس امتحان کنید. » و...
ت) تخفیفهای رویایی: در خاتمه پیشنهاد میشود مثل برخی شرکتها و فروشگاهها، شهریهها را چند برابر کنیم بعد با تخفیف ۱۵۰ درصدی خلق الله را ترغیب به ثبت نام در دانشگاه کنیم!