وحید حاج سعیدی: این روزها هر وقت جایی صحبت از روزنامه و نشریات کاغذی میشود خلق الله یک دست کنار سرشان را از گوشی بیرون میآورند و متفق القول بر این باورند که کسی دیگر روزنامه نمیخواند و مگر هنوز روزنامه چاک میشود و... ولی همین جماعت موقعی که قصد خانه تکانی و اسباب کشی و شیشه پاک کردن دارند فی الفور یاد هیأت تحریریه و اهالی قلم و دکههای روزنامه فروشی میافتند و وقتی از قیمت نجومی کاغذ باطله مطلع میشوند از ضرروت اعطای یارانه به نشریات کاغذی سخن میرانند!
اما این کاغذ روزنامهای که برای عدهای در حکم دستمال کاغذی است و مغازهداران برای پر کردن کیفهای مدرسه استفاده میکنند، این قدر هم بیمقدار نیست و برخی دوستان بارشان را با همین کاغذ شل و ول و دو رو چنان محکم بستهاند که توپ تکانشان نمیدهد و با وجود اینکه از قدیم گفتهاند «ز کاغذ نشاید سپر ساختن» ولی این جماعت خیلی چیزهای محکمتر و مهمتر از سپر ساختهاند که شرح آن مثنوی هفتاد بند کاغذ ۸۰ گرم اندونزی است!
خدا بیامرز ابوالفرج ابن مسعود رونی که از بچههای نیشابور بود و در قرن پنج و ششم شعر میگفت جایی گفته « تاهمیشه کاتبان دارند کاغذ را عزیز» اما الان دوره و زمانه پشت و رو شده و نقداً یک عده دلال و روزنامه چی نما کاغذ را عزیز میشمارند و با در خواست مجوز نشریات کاغذی برای خود، همسر، فرزند، داماد، عروس، نوه، نتیجه، نبیره و سایر اصحاب و آحاد از خوان سرگشاده یارانه کاغذ چنان بهرهمند میشوند که نانواهای صوری که سهیمه آرد جدی دریافت میکنند به آنها غبطه میخورند! تا جایی که فقط سال گذشته ۲۸۰۰ درخواست مجوز نشریه ثبت شده است درحالی که ژاپن فقط ۱۱۵ نشریه دارد!
این لابلا چهار نفر هم که واقعاً در این حوزه در حال فعالیت جدی هستند کلاهشان بدون پشم مانده و تیراژشان را به اندازه تعداد برگههای تبلیغاتی دانشآموزان در شورای مدرسه کاهش دادهاند و فقط کم مانده به جهت افزایش هزینههای چاپ روزنامه دیواری منتشر کنند و به قول مهستی گنجوی «کاغذ مگرش نبود و بر ماه نبشت؟! »
یک عده فکر میکنند فقط نانواییهای صوری آرد سهمیهای میگیرند و دامدارانی که تا به حال اصطبل و گاو و گوسفند از نزدیک ندیدهاند، سهمیه نهادههای دامی پنهانی دریافت میکنند. تو نگو این یارانه پنهان در مطبوعات هم مثل اژدهای دو هزار سر ولایت بامیان است که لاکردار هر سرش را قطع میکنند، اشک میریزد ولی شش تا سر دیگر از بغلش بیرون میزند و هیچ تلاش جدی هم برای شناسایی فعالان جدی این حوزه نمیشود و دوستان با همان فرمان پر گاز در حرکت هستند و هر از گاهی تصویر بستههای روزنامههای باطلهای باز نشده و پلمپ در حال رفتن به فاز بازیافت در فضای مجازی منتشر میشود.
باور کنید اگر دولت یک وزارتخانه عریض و طویل برای پیگیری یارانههای پنهان و زیرزمینی در حوزههای مختلف تأسیس کند، جای دوری نمیرود! اگر هم برود خیلی زود، دست پر و با نصف بودجه مملکت به خزانه بر میگردد برمی گردد...
دیدگاهها