داستانی تازه اما راست و درست و غمانگیز در همین نزدیکیها!
️سعید عباس آبادی: با خبر شدیم باز هم در یکی از شهرستانهای استان لرستان، مردی از کوره در رفت و به زندگی خود و خویشاوندان پایان داد. خلقی را سوگوار ساخت، مردمی را شگفتزده و غافگیر کرد.
بسیار نگران شدیم. برخی رخدادها را هر کسی بشنود به درستی بیشتر از رویدادهای طبیعی و ناگزیر، نگران میشود. گویا میان زن و مرد اختلاف سلیقه و نگاه و نگرش پیدا میشود. حالا بماند دلیل چه بوده و کدام یک بیشتر کوتاهی داشته و گنهکار بودهاند! ، بالاخره کار به جدایی میکشد. قاضی به درستی رأی به پرداخت مهریه خانم، توسط شوهر میدهد. ماجراهایی مشابه و تکراری با فراوانی بالا در این برهه از زمان و مکان کم نداریم!
گویا تنها دارایی شوهر یک قطعه زمین و یک دستگاه خودرو بوده بابت مهریه به خانم تعلق میگیرد. ( شاید کمتر از مبلغ مهریه)
وسوسهها، تاریکیهای پیش رو، افکار و اوهام، مرد را بر آن میدارد تا سوگی سوزناک رقم زند و درسی شگفتانگیز و پندآموز به خلق پندپذیر بیاموزد!
چون میبیند ظرف مدت کوتاهی به دلایلی چند از جمله بگو مگوهای خانوادگی، قراردادهای مورددار پیوند زناشویی و جدایی نابخردانه و تهی از دانش و چاره، همسری که دوست میداشته انکار و حاشا پیشه کرد و همه هستیش را در دیدگاه هُمال یعنی مردم ایلیاتیِ سنتیِ اهلِ طعن و سرزنش، در آینده تقدیم مردی نه اجنبی بلکه هم ایل و تبار خواهد کرد! «خیال خَم آوِرد بیوَه پِژارَه / بیوَه ژونِ سَر دائِه گِلارَه.... »، روزی با همسر تماس میگیرد یا پیام میدهد که میکُشمت! ، دارم میام بِکُشَمِت! شوربختانه، با اسلحه کمری حاوی صدا خفه کن به خانه همسر رفته و زندگانی وی را جلو پدر با شلیک ۵ گلوله، پدر همسر را با ۳ گلوله و خود را با ۱ گلوله تمام میکند!
و اما درسها:
۱ - همه نهادها، صدا و سیما، رسانهها و دانشمندان علوم اجتماعی با هدف پیشگیری، موضوعاتی از این دست را واکاوی نمایند و در اولویت همهٔ برنامهها قرار دهند.
۲ - در نزد برخی ملل، زن و مرد قبل از ازدواج مالک داشتههای شخصی خود هستند به مجرد بستن قرارداد ازدواج هر آن چه به داشتههایشان اضافه شود به صورت مساوی نصف نصف شریک و سهیم هستند. دیگه چیزی به نام مهریه معنا ندارد. ذهن افراد بر اساس این ردیف میشود نه بر اساس معامله مهریه و...
۳ - چنانچه در دعوایی، در معاملهای حتی صد در صد حق به جانب ما بود و زورمون هم رسید که طرف را به روز سیاه بنشانیم، حواسمون باشد که حدودی دیگر، احتمالاتی دیگر، انصافی دیگر، کوک چهارمی دیگر، دَرِ رحمت و برکتی دیگر، دَرِ نقمت و مصیبتی دیگر و.... ممکن است وجود داشته باشد که فعلاً در محاسبات ما محلی ندارند! و بدانیم اگر کمی تا قسمتی گذشت داشتیم، هستی و کائنات جبران خواهند کرد.
۴ - ایلات، روستاها، محلههای شهری، مساجد یا همکاران و هم صنفهای کاری ادارات و.... صندوق یا صندوقهایی ویژه رفع گرفتاریهای اینچنین راهاندازی کنند.
۵ - حتماً در هر پیوند زناشویی قبل از هر چیز برنامهای یا یک آمادگی ذهنی برای جدایی احتمالی آینده فرزندان چه پسر چه دختر داشته باشیم به گونهای که معاملهٔ پولی در آن نقش کمینه داشته باشد. منظور آن است که در زمان خواستگاری همهٔ تخم مرغها را در سبد گروگانگیری مهریه، شیربها، نفقه، شکایت دادگاه و پاسگاه نگذاریم! چنان چه فلسفه ازدواج زن و مردی بیش از هر چیز بر پایه مادیات باشد نباید از سختیها و گرفتاریهای احتمالی بعدی شکایت داشت!
بلوطستان
دیدگاهها
اولین قدم باید باز کردن این گره باشه
متن شما اصلا جالب نیست، اولا مهریه همیشه بوده، دوما کسی را به زور مجبور به ازدواج نکردن و نمیکنند، سوماً اگر زنی ازدواج کند و شوهرش مشکلی نداشته باشه چرا تن به طلاق بده اصلا قاضی قبول نمیکنه پس جمع نبندید. مردم هم تحقیق میکنند الکی نیست
لطفا سري به دادگاههاي خانواده و شوراهاي حل اختلاف بزنيد و بررسي بفرماييد كه علت طلاق جوانان در 5 سال اول چيست اكثريت مخصوصا خانمها ميگوينددوستش ندارم و فلاني را دوست داشته ام ولي خانواده مجبورم كردند و بعد مهريه به قوت خود باقيست و متاسفانه پسرها هم اوايل زندگي جو گير بوده و حق طلاق را هم داده اند و براحتي سركيسه ميشوند به عنوان كارشناس حقوق اين مطالب را مستدل عرض ميكنم كه اگر مردي حق طلاق داد مهريه و ساير شروط و اجرت المثل و... را نپذيرد واقعا زنان امروزي تحت تاثير دوستان و وكلا و... همه راههاي گرفتن پول از مرد را بخوبي آموخته اند حالا ديگر خود دانيد