سوار تاکسی در حال حرکت به سمت محل کار هستم، یکی از مسافران بحث حادثه تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی علیه السلام ( شاه چراغ) را پیش میکشد و میگوید: واقعاً انسان چه قدر باید قساوت قلب داشته باشد که در یک مکان مقدس، مردم عادی و زن و بچه و کودک را به رگبار گلوله ببندد و... بلافاصله راننده تاکسی حرف او را قطع کرده و جواب میدهد: " کار خودشان است!!!"
درعین حال که معمولاً از جر و بحث کردن پرهیز میکنم، سکوت را جایز ندیده و گفتم: چه کسی و کدام شخصیت یا منبع معتبر گفته کار خودشان است؟ دوباره قاطعتر و با رگ گردنِ برافراشته گفت: شما انگار خبر ندارید، عکس طرف [بخوانید قاتل] پخش شده که نشان میدهد از نیروهای... است! از تاکسی پیاده شده به محل کارم میروم.
با توجه به اقتضای شغل، برخی پایگاههای خبری و کانالها در فضای مجازی را نگاه میکنم، تقریباً بیشترشان خبر دستگیری عوامل حادثه شاه چراغ را به نقل از روابط عمومی وزارت اطلاعات منتشر کرده بودند. در اطلاعیه مذکور آمده بود: افراد دستگیر شده داعشی در جنایت شاه چراغ، غیرایرانی و با ملیّتهای جمهوری آذربایجان، تاجیکستان و افغانستان هستند.
هم چنین در بخشی از این اطلاعیه عنصر اصلی هدایت و هماهنگکننده عملیات در داخل کشور، تبعه جمهوری آذربایجان و عنصر پشتیبانیکننده صحنه عملیات در شیراز، فردی افغانستانی به نام «محمد رامز رشیدی» با نام مستعار «ابوبصیر» و عامل تیراندازی در حرم مطهر به نام «سبحان کُمرونی» با نام مستعار «ابوعایشه» تبعه تاجیکستان اعلام و تأکید شده بود این تروریستها در استانهای فارس، تهران، البرز، کرمان، قم و خراسان رضوی دستگیر و تعدادی از آنها نیز در مرزهای شرقی و هنگام فرار از کشور بازداشت شدند.
از بحث دور نشویم: یاد سکانسی از مجموعه تلویزیونی میرزا کوچک خان جنگلی افتادم که سالها پیش پخش شد؛ پس از شکست نهضت جنگل، نیروهای دولتی تعدادی از یاران میرزا را دستگیر و بازجویی کردند، اگر اشتباه نکنم از یکی از آنها پرسیدند شما مشروطه خواه هستید یا طرفدار میرزا؟ پاسخ داد: " من تفنگ چیام. " پرسیدند یعنی چی؟ گفت \"قربان من زن و بچه دارم!"
حالا شده حکایت برخی افراد که کار ندارند چی به چی است، کدام خبر راست یا دروغ است و حق با کیست، هر خبری که از شبکههایی مثل" ایران اینترنشنال " سعودی منتشر بشود همان را میپذیرند و دهان به دهان نقل میکنند و دانسته یا ندانسته به شایعات دامن میزنند.
همان طور که بارها کارشناسان حوزه رسانه گفتهاند " مرجعیت رسانهای " رسانههای داخلی تضعیف شده و در این جنگ ترکیبی خطرناک و پیچیده، برخی رسانههای بیگانه مرجع دریافت اخبار بخشی از جامعه شدهاند که ادامه این روند امنیت ملی کشور را دچار خدشه کرده و باید تلاش شود رسانههای رسمی کارکرد سابق خود را بازیابند.
مدیران و گردانندگان رسانههای بیگانه با استفاده از خلع ایجاد شده، با شگردهای مختلف در کنار انتشار یک خبر راست، دهها و صدها خبر دروغ و جانبدارانه را به خورد مردم ایران میدهند.
در جنگ رسانهای کنونی با کمال تأسف تا بدین لحظه رسانههای معاند دست بالا را دارند و به نظر میرسد برای تغییر این رویه و نیز به دست گرفتن زمین بازی در \"جنگ روایتها \" باید ضمن جلب اعتماد مخاطبان برای بازگشت مرجعیت رسانهای به داخل کشور، نیروها و اصحاب رسانه تلاش کنند در رویدادهای پیش رو راوی نخستینِ روایتها باشند، چرا که در انتقال پیام همیشه برگ برنده با رسانهای است که روایت نخست را ارائه میکند.
دیگر این که میبایست به جای توجه به کمیت و صدور مجوزهای بیحساب و کتاب به نیروهای غیر رسانهای برای تأسیس نشریه، کیفیسازی و تربیت نیروهای حرفهای مد نظر قرارگیرد و رسانههای مردمی بیشتر مورد حمایت قرار گرفته و آزادی عمل بیشتری به اصحاب رسانه در نقد و بررسی عملکرد مسئولان داده شود.
هم چنین در آموزش و تربیت نیروهای رسانهای صرفاً به شیوههای سنتی تهیه و پخش خبر، گزارش و مصاحبه و... اکتفا نشود و در کنار بایستههای حرفههای خبری، راههای مقابله با جنگهای روانی و رسانهای نیز به فعالان این عرصه آموزش داده شود، همان کاری که در اتاق فکر مخالفان ایران در آلبانی، ایران اینترنشنال، من و تو، صدای آمریکا، بیبی سی و... سال هاست در دستور کار قرار گرفته است.
به گفته فرمانده انتظامی آذربایجانغربی بیش از ۸۰ درصد کسانی که در شبکههای اجتماعی علیه ایران نظر میدهند و یا مطلب بارگذاری میکنند، آی پی ( آدرس و نشانی برای شناسایی دستگاههای سختافزاری در شبکه ) عربستان سعودی و آلبانی داشتهاند.
با این تفاسیر جنگ روانی و رسانهای دشمن تا عمق لایههای مختلف جامعه ایرانی نفوذ کرده است. به عنوان نمونه با وجود آن که زوایای حادثه تروریستی شیراز کاملاً آشکار شده، عوامل آن دستگیر و بازداشت شدهاند و حتی داعش مسئولیت آن را برعهده گرفته، اما هنوز برخی میگویند " کار خودشان است " و این نکته گواه واقعیت تلخ عمق بالای این نفوذ است و لذا مسئولان امر باید در این باره چارهاندیشی کنند.
لازم میدانم به نکتهای تاریخی اشاره کنم و آن این که شیعه در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود بیشترین آسیبها را از جنگ روانی دیده است. در جریان قیام امام حسین (ع)، عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه با استفاده از ابزار جنگ روانی، به استناد منابع متعدد تاریخی، با تعداد انگشت شماری نیرو از دل هزاران نفری که برای امام حسین علیه السلام دعوت نامه فرستاده بودند، لشگری مهیا کرد و به جنگ امام فرستاد و این قضایا در نهایت به حادثه خونین کربلا منجر شد. کما این که قیام توابین و پس از آن قیام مختار هم با همین حربه درهم شکسته و خونهای زیادی بر زمین ریخته شد.
هم اکنون نیز در قضایا و حوادث این روزهای کشور، دشمنان با پیچیدهترین روشهای جنگ روانی و با استفاده از ابزار رسانه راهبرد خود را برای ایجاد جنگ داخلی و تجزیه کشور به پیش میبرند.
با این حال برای کاهش تنشهای اجتماعی و بازگشت آرامش به جامعه، در کنار هشیاری دقیق دستگاههای امنیتی برای رصد تحرکات دشمنان، آموزش و آگاهی بخشی به جامعه و پیگیری گفتگو و مفاهمه با منتقدان وضع موجود در حوزه اجتماعی و امنیتی، شایسته سالاری، تحول و نوسازی ساختار اداری و سیاسی کشور در حوزه مدیریتی و نیز برنامهریزی برای مهار تورم افسارگسیخته و کمک به افزایش قدرت خرید مردم و رونق اشتغال جوانان در حوزه اقتصادی میبایست هرچه سریعتر در اولویت برنامههای مسئولان قرار گیرد.
مصطفی رباطی
یادداشت ارسالی
دیدگاهها
البته به نفعع خیلی ها نبود باید هم راضی باشی از فیلترش
شما بلد نبودی درست استفاده میفرتی پیج های بی فایده. هزاران نفر اونجا فعالیت اقتصادی داشتن نون میخوردن .خودت بهتر متوجه میشی چی گفتم
اول-شما صلاحیت و اختیار ندارید برای مردم نعیین تکلیف کنید چه خوب است چه بد.دوم-اگر خیلی در عذاب و فشار بودید از برنامه اینستاگرام به راحتی می شد استفاده نکنید.سوم-الان در قرن 21 امکان فیلتر نیست به راحتی با روشهای جدید بی فایده میشود در مورد ویدئو و ماهواره هم فایده نداشت
من نظر شخصی خودم رو گفتم و تعیین تکلیف نکردم
نظرات را میخوندم واقعا حیف وقت که این افراد برا بحث با امثال شما تلف میکنن! آنکس که نداند و نخواهد که بداند...