یادداشت ارسالی
وحید حاج سعیدی: «فتح اللهزاده گفت بیا با هم آلبالو پلو بزنیم! »، «سالی ۱۰۰ میلیون پول لباس میدهم! »، «دوست دارم کیک تولدم را آقا فیروز ببرد! »، جاسم کرار: « دیگر به فوتبال مسخره ایران بر نمیگردم! » ، «پول نداریم قبل از بازی بیسکوئیت میخوریم! »، « فرهاد چغولی ژنرال را پیش حاجی برد! »، « حساب بانکی عقاب را توقیف کردند! »، « خسرو قرار داد نبندد، پوستش را میکنم! »، «هنر پیشههای معروف چه عطری میزنند؟ »، « منتظر تولد دخترم هستم، به زودی مادر میشوم! »، « حاجی به زندان میرود! »این عبارات و تیترهایی از این دست جملاتی هستند که همه روزه بر روی صفحات اول برخی مجلات زرد خود نمایی میکنند. مجلات زرد مجلاتی هستند کهاندیشیدن مخاطب را بر نمیتابند و تنها رویکرد این قبیل مجلات «فروش بیشتر» و «کسب در آمد» میباشد. در این گونه مجلات همه رقم اخبار و عکس پیدا میشود. از رنگ پادری منزل هنر پیشه معروف و یا تصویر حیوان دستآموز فلان خواننده گرفته تا غذای مورد علاقه مجری تلویزیونی و یا جزئیات فریم به فریم دعوای کودکانه دو مربی فوتبال! در واقع این مجلات به نوعی آوانگارد یا گروه پیشرو در ترویج پوپولیسم و عوام گرایی محسوب میشوند و در این راه نیز استفاده از هر حربه یا ابزار غیر اخلاقی را روا میدانند. استفاده از تیترهای بیمحتوی و اغواکننده، تحریف یا تغییر اخبار، جنجال آفرینی خبری، فوریت بخشیدن ساختگی به خبر، سرک کشیدن در زندگی خصوصی افراد و انتشار اخبار و تصاویر مربوط به آن، بزرگنمایی و نشر اخبار غیر واقعی یا تائید نشده، گمانه زنی در خصوصاتهامات به اثبات نرسیده، پخش شایعات و پرداختن افراطی و بیش از حد به یک موضوع ساده و پیش پا افتاده نظیر مصدومیت، بیماری، تولد فرزند، تصادف، درگیری خانوادگی، ازدواج، طلاق و... از نکات بارز این گونه نشریات میباشند. تبعات گسترش این قبیل روزنامهنگاری و زردنویسی نیز چیزی جز ایجاد جو بیاعتمادی نسبت به رسانه و بیاعتبار کردن کارکرد رسانه نخواهد بود.
جریانسازی معکوس در مطبوعات
بدون شک مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی یکی از ارکان اساسی یک جامعه مدنی و پویا محسوب میشوند. نقش بیبدیل مطبوعات در جریانسازی، تحلیل مسائل روز، اطلاعرسانی شفاف و به موقع و توجه به همه حوزهها و سلائق از ویژگیهای مطبوعات سالم و اخلاق مدار به شمار میروند. البته انتظار از جراید و مطبوعات تنها به موارد فوق محدود نمیشود و فرهنگسازی را میتوان یکی از جدیترین مطالبات از مطبوعات قلمداد کرد. اما از آنجایی که در یکی دو دهه اخیر، تغییرات اساسی در اکثر حوزههای علوم اجتماعی رخ داده است، مطبوعات نیز از این قاعده کلی مستثنی نبودهاند و کارکردهای رسانهها نیز دستخوش تغییرات ماهوی فراوانی شدهاند.
نمونه واضح آن را میتوان در بخش طنز مکتوب دید که توهین علنی به افراد، استفاده از ادبیات مختص گاراژ و چاله میدان و به سخره گرفتن دیدگاهها و نظرات افراد، به اسم طنز در برخی جراید چاپ و منتشر میشود! در واقع استفاده ابزاری از رسانه مهلکترین خطری است که رسانهها را تهدید میکند. رویکردی که دردمندانه در طول سالهای اخیر روند رو به رشدی نیز داشته است و خطرات آن نیز کمتر از تهاجم فرهنگی دشمن نیست. در واقع این قبیل نشریات جریان منفی و ساختار شکنانهای را که دشمن قصد دارد با صرف هزینههای هنگفت در جامعه راهاندازی کند، به راحتی و بدون هیچگونه مانعی رواج میدهند. در حالی که رسانهها میتوانند به عنوان یک دانشگاه بزرگ در اشاعه فرهنگهای مناسب، کاهش ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی مؤثر باشند. دردمندانه اینکه گاهی اوقات نشریات قدیمی و دارای سابقه و قدمت نیز در دام پوپولیسم گرفتار میآیند و با انجام مصاحبههای کم ارزش و اختصاص یک صفحه کامل به این موضوعات، آب در آسیاب بیثمر این رویداد میریزند.
چندی قبل یکی از روزنامههای دولتی مطرح بعد از به ثمر رسیدن یک گل از سوی یکی از مدافعان تیمهای سرخابی، به انجام یک مصاحبه تفصیلی در یک صفحه کامل با این بازیکن اقدام نمود که جای تعجب داشت. هر چند روزنامههای مطرح کشوری تا حد ممکن سعی میکنند از این جریان فاصله بگیرند و به نظرات مخاطبان احترام بگذارند، ولی گاهی اوقات نشر یک مطلب زرد غنای روزنامه و رسانه را زیر سؤال میبرد و منجر به تغییر نگرش خوانندگان میشود.
ارزشهای خبری
کسانی که اندکی از علم رسانه آگاهی دارند با واژه «ارزشهای خبری» آشنا هستند. ارزشهای خبری معیارهایی هستند که مخاطب را مجاب به پیگیری یک رویداد یا واقعه از طریق رسانههای صوتی، تصویری، مکتوب و مجازی میکنند. در واقع ارزشهای خبری باعث میشوند تا یک رویداد ]در مطبوعات[ تحت عنوان خبر، گزارش، مقاله، یادداشت، کاریکاتور و... مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. دربرگیری، شهرت، برخوردها، اختلافات، تضادهای فکری و جسمانی، استثناها و شگفتیها، بزرگی و فراوانی، تعداد و مقدار، مجاورت (جغرافیایی و معنوی)، تازگی و زمان رویداد از مهمترین ارزشهای خبری محسوب میشوند که ملاک انتخاب بیشتر مطالب خبری بر همین اساس میباشد. تهیهکنندگان بخشهای خبری رسانهها و سر دبیران جراید مکتوب و مجازی با توجه به نوع رسانه و نیاز مخاطبان بر اساس حیطههای فوق، اقدام به نشر اخبار و مطالب مختلف میکنند. اما در سالهای اخیر بیشترین توجه نشریات ( به ویژه نشریات ورزشی و عمومی) به حیطه شهرت بوده است و سایر موارد کمتر مورد توجه تهیه کنندکان اخبار قرار گرفته است.
دگر دیسی در مفهوم شهرت
همانگونه که در بالا اشاره شد «شهرت» نیز یکی از حیطههای ارزشهای خبری است که بدون شک طرفداران زیادی نیز دارد. البته تعریف واژه «شهرت» نیز در طول این سالها دستخوش دگردیسی و تغییرات اساسی شده است و در جامعه کنونی افراد مشهور غالباً در سه گروه خواننده، هنر پیشه و فوتبالیست دستهبندی میشوند و بیشتر مطالب نشریات ( در قالب حیطه شهرت) مربوط به این افراد میباشد. سوگمندانه اینکه اخباری نیز که در خصوص این افراد منتشر میشود عموماً در خصوص ازدواج، طلاق، جشن تولد، درگیریهای صنفی، اوضاع مالی، نوع خودرو، پوشش و تغذیه و مسائلی از این دست میباشد که آگاهی نداشتن از آنها در هیچ زندگی تنابندهای خللی ایجاد نمیکند و دانستن آنها نیز گره از کار کسی نخواهد گشود!
متأسفانه در این رویکرد جدید نشریات افرادی از قاطبه علما، روحانیون، دانشمندان، شعرا، نویسندگان، مخترعین، محققین، ورزشکاران سایر رشتهها، بزرگان عرصه تئاتر، موسقیدانان و سایر هنرمندان حوزههای مختلف که سالها در عرصه فعالیت خود نامآور بوده و افتخارات زیادی برای مملکت کسب نمودهاند، به عنوان مشاهیر مملکت شناخته نمیشوند و کمتر کسی از شرح زحمات، تألیفات، اقدامات و آثار آنان مطلع است. در عوض نشریات مختلف با استفاده از منابع مالی بیت المال و کاغذ یارانهای به انتشار مطالب سخیف و کم ارزشی در خصوص زندگی شخصی چهرههایی میپردازند که عمدتاً بر اساس معیارهای عوامگرایانه به شهرتهای مقطعی دست یافتهاند.
دلایل گسترش توجه به حیطه شهرت در نشریات
هر چند در همه کشورهای دنیا پرداختن به مسائل و موضوعاتی که مربوط به افراد مشهور است امری طبیعی و رایج است ولی آنچه که باعث شده تا این ارزش خبری ( شهرت) به شدت زرد و بیاعتبار شود، نگاه پوپولیستی و عوامگرایانه به این حیطه میباشد.
البته گردانندگان و طراحان این برنامهها و اخبار نیز طبیعتاً از بیارزش بودن محتوی این رویکرد مطلع هستند ولی کسب درآمدهای سرشار و برخی اهداف پشت پرده باعث میشود تا هدف توجیه شود.
از دیگر دلایل بروز این پدیده میتوان به تعداد بالای نشریات در کشور اشاره کرد. چرا که در بسیاری موارد کمیت، عاملی برای کاهش کیفیت نیز محسوب میشود. تعدد بالای نشریات، به ویژه نشریات ورزشی ( که نود درصد مطالبشان فوتبالی است) باعث شده تا گردانندگان این نشریات از ترفندهای غیر اخلاقی در جهت کسب منافع و درآمد بیشتر دریغ نورزند.
در این میان گاهی مدیران این نشریات برای جذب مخاطبان بیشتر، مطالبی را پردازش میکنند که عنصر واقعیت در آنها کمرنگ است. گاهی اوقات نیز مسائل و دغدغههای مالی و تأمین هزینه باعث میشود، چنین رویکردی از سوی نشریه مورد استفاده قرار گیرد.
توهین به شعور مخاطب
در بسیاری موارد عکسها، تیترها و مطالب کار شده به خصوص در صفحه اول این نشریات از نظر محتوی و ساختار، به اندازهای سخیف و بیارزش هستند که به نظر میرسد صاحبان و گردانندگان این سناریوها، به جز کسب درآمد و فروش بیشتر، شعور عمومی مخاطبان را نیز هدف قرار دادهاند و اهداف خائنانه دیگری را نیز در پس پرده دنبال میکنند. انتشار توهینها و جملات رد و بدل شده در دعوای کودکانه دو فوتبالی، اظهار نظر بیارزش بازیکنان خارجی که جز در فوتبال ایران در سایر کشورها صلاحیت شرکت در بازیهای محلات هم ندارند، استفاده از ادبیات لمپنیسم، درج شعارهای غیر اخلاقی، پیگیری فریم به فریم برخی منکرها و پلشتیها در که زمین فوتبال رخ داده و... بخشی از پازل مخرب رسانههای زرد هستند که به جز ملتهب کردن جو روانی جامعه و اشائه بیفرهنگی، هدف دیگری را نمیتوان متصور شد. از سوی دیگر در حالی که میتوان از پتانسیل و شهرت برخی از چهرههایی ]که بنا به هر علت در نزد جوانان محبوب هستند، [ استفاده بهینه کرد و به ریشه کن کردن یا کمرنگ کردن برخی آسیبهای اجتماعی کمک کرد، این نشریات خود به مَحملی برای ترویج بیاخلاقی و ناهنجاری در جامعه بدل شدهاند.
آثار و تبعات زردنویسی
بدون شک بیتوجهی و بیاعتنایی به این رویکرد، پیامدهای ناگواری برای جامعه در پی خواهد داشت. شکسته شدن قبح برخی الفاظ و جملات ناشایست و مباح نشان دادن استفاده از ادبیات لمپنیسم، اولین و دم دستترین ثمره منفی این گونه زردنویسی است. تشنج در وزشگاهها و مسموم شدن فضای اجتماعی برخی ورزشگاهها به ویژه در زمان برگزاری بازیهای حساس ماحصل همین تیترهای جنجالی برخی نشریات ورزشی است که تأثیر زیادی در دامن زدن به جو هیجانی طرفداران تیمها دارد.
بر اساس تحقیقات انجام شده بیشترین خریداران نشریات ورزشی از کیوسکهای روزنامهفروشی، جوانان ۲۱ تا ۳۰ ساله هستند و ۹۸ درصد خوانندگان این قبیل نشریات مردان هستند. در واقع افرادی که به این نشریات علاقه نشان میدهند جوانانی هستند که بیشتر تابع احساسات هستند و با هر تیتر یا تصویر جنجالی از خود عکس العمل نشان میدهند. همچنین در تحقیقی که مرکز ملی مطالعه و سنجش افکار عمومی صورت گرفت به مقایسه تطبیقی کارکردهای نشریات ورزشی به فرهنگسازی رفتار ورزشی پرداخته شد که بر اساس این تحقیق انتشار مسائل حاشیهای با ۹۵۵ مورد در جایگاه نخست و عدم اهتمام به تقویت آموزشهای اخلاقی، عدم توجه به آموزش رفتارهای مناسب در محیط ورزشگاه و دامن زدن به فضای هیجانی طرفداران تیمها در رتبههای بعدی قرار داشتند.
از سوی دیگر در حالی که اکثریت افراد جامعه تحت شدیدترین فشارهای مالی هستند و برخی از آنها در تهیه حداقلهای یک زندگی در ماندهاند، انتشار تصاویر منازل مسکونی و ماشینهای میلیاردی بازیکنان فوتبال و هنر پیشگان، پرداختن به حواشی جشن تولد و مهمانی خصوصی آنان منجر به بروز نوعی احساس حقارت و حسادت در بین برخی افراد میشود که خود باعث بروز مفسدههای دیگری در جامعه میشود.
دیدگاهها