یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

اسارت در شکنجه گاه های عراق آخر دنیا و اول جاده بهشت بود تا مردان مبارز جنگ از درد دوری نگویند و بهانه لالایی های مادرشان را نگیرند. هرشب هنگام خواب تنها سقف های سیاه اردوگاه را ببیند و دلشان برای ستاره های آسمان خانه شان تنگ شود.
سالگرد ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی اینجا ایران است. سرزمین "خ" مثل خرازی و "چ" مثل چمران و چمران ها، کاظمی ها، صیاد شیرازی ها و تمام مردانی که جنگیدند تا جنگ آن ها را اسیر نکند و پایداری کردند تا اسیر نشوند.
سرزمینی به طراوت باران و اشک مهتاب و درخشش خورشید که وجب به وجب از خاک اش بوی عشق، ایمان و ایثار
می دهد. لاله هایش از چشم های به خون نشسته روییده اند و چه شباهت عجیبی است میان لاله و دل های خونینی که بر قلب سرد خاک آهسته آهسته سرد می شوند.
اینجا ایران است با بوی خاک باروت خورده، پرچم سرافراز ایران و پلاک هایی که هریک نشان از یک دوست دارند. مردانی که از خود و آنچه داشتند فروتنانه گذشتند تا پیروزی و استقلال کشور را به دست آوردند.
شهدایی که بزرگ بودند و از اهالی دیروز و شش دُنگ خانه قلبشان را به نام عشقی ازلی و ابدی کرده بودند و چه زیباست خانه ای که به نام خدا باشد. مادیات، رنگ و لعاب این دنیا در آن جای نداشته باشد و سرتاسر آن خانه رنگِ گذشت، صبر و فرزانگی دهد.
اینجا سرزمین همان مردانی است که در کودکی مرد شدند تا مردانگی را نسیه نگیرند. سرزمین خرازی ها که حتی عکس شان هم با تو حرف ها می زند. اگر به چشمانش نگاه کنی، حتی در عکس هم مسحور چشمانش می شوی. آن وقت همان یک نگاه چراغ راه و نقشه زندگیت می شود. سرزمین شهریاری ها، علی محمدی ها و ... حتی با تمام گمنامی شان در حیات. همیشه انسان های سازنده بی صدایند و نبودشان بالاترین صداست.
اینجا ایران، مهد پسرکان کوچکی بود که در کودکی شان مردانه ایستادند و بر سنگلاخه های شکست پیروزمندانه با دست های کوچکشان تکبیرزنان پرچم انقلاب را به اهتزاز در آوردند.
اینجا ایران است؛ مهد علم، عشق و ایثار... سرزمین ابن سیناها، رازی ها، حافظ ها و سعدی ها. سرزمین آب ها و آیینه ها. دیار مجنون ها و لیلی ها. سرزمین آریایی ها، آیینه و شمعدان های بی غبار و آیه آیه های قرآن در دل مومنانش.
اینجا سرزمین ایرانیان است. سرزمین گم شدن در جنگل ها و رها شدن در آسمان پرستاره کویرش. ایرانی که افتخار
می کند معشوقه شهدا، جانبازان، آزادگان و مبارزان سرزمینش شده است.
آزادگانی که در چنین روزی یعنی 26 مرداد ماه سال 1369 پس از سال ها اسارت از زندان های عراق با تن هایی زخمی و دردمند اما با لبخندی پیروزمندانه قدم بر خاک ایران گذاشتند. درست از 22 همان ماه بود که ستاد رسیدگی به امور آزادگان تشکیل شد و به به تبادل اسرا پرداخت. 40 هزار آزاده ایرانی در مقابل آزادی همین تعداد اسیر عراقی از خاک سرد و غمگین عراق به سرزمین خود بازگشتند.
اسارت، اسارت است. هیچکس معنای در بند بودن و در بند ماندن را چون کبوتران و پرندگان در بند نمی داند.
چه درد عجیبی است اوج و بالِ پرواز داشتن اما پای پرواز و راه پرواز نداشتن... قصه از مردانی مبارزی است که تمنای پرواز دارند اما محکوم به ماندن در زندان هایی هستند که نه تنها زندگی طبیعی بلکه نفس کشیدن آن ها را به شماره انداخته است.
اسارتگاه هایی که جواب اعتراض را با شکنجه می دهد. تن های زخم خورده، ناخن های شکسته و کشیده شده، و تمامی شکنجه های وحشیانه ای که هریک از آزادگان آن را تجربه کردند و ناله نکردند.
آه های سوزناک و اسارت مردان جنگ، دل های زندانبان هایشان را می لرزاند. دانه دانه اشک های اسرای ایرانی که حتی در خلوت جاری می شدند چون دریایی خروشان، آتشِ تنِ خیسِ زندانبان های عراقی را شعله ورتر می کرد.
صبر آزادگان و اسرای ایرانی در اسارت و زیر شکنجه زندانبان های عراقی، آن ها را چون مار زخمی و چون گرگ خشمگین تر می ساخت و آن ها می دانستند سکوت همیشه به معنای رضایت نیست. گاهی سکوت و درد نه صدا دارند و نه نشانه. گاهی همان چشم های سیاه شده، تن های رنج کشیده و اشک های پای سجاده نشان از اعتراضی به بلندای آسمان دارد.
اسارت حتی برای یک ساعت هم معنای غم و دوری می دهد. باید تنها در خواب، عکس مادرت را ببینی و با پدرت صحبت کنی، از عشق با همسرت بگویی و قصه های کودکانه برای فرزندت بخوانی.
اسارت در شکنجه گاه های عراق آخر دنیا و اول جاده بهشت بود تا مردان مبارز جنگ از درد دوری نگویند و بهانه لالایی های مادرشان را نگیرند.
هرشب هنگام خواب تنها سقف های سیاه اردوگاه را ببیند و دلشان برای ستاره های آسمان خانه شان تنگ شود.
یادشان گرامی آن ها که در زیر شکنجه عراقی به شهادت رسیدند و عمرشان جاویدان مبارزانی که آزاده و آزادوار به خاک پاک و زندگی بخش سرزمین خود بازگشتند.
امروز بوی آزادی می آید و بوی حضور مردانی که بوی خوب خدا را می دهند و عشق در بند- بند جانشان جاری بود. همان ها که به خاطر نسل دیروز، امروز، فردا و فرداها آزادی را به ارمغان آوردند و زندگی ای سرشار از آرامش را به آن ها بخشیدند. پرچم کشور من سه رنگ زندگی دارد. سبز به طراوت دل های مردمانش، سرخی خون زنان، مردان و کودکانش و سفید به زلالی خدا.
یادداشت از نازیلا انصاری پور

تصاویری از بازگشت آزادگان به کشورمان را ببینید:

دفاع مقدس , آزادگان ,

دفاع مقدس , آزادگان ,

دفاع مقدس , آزادگان ,

دفاع مقدس , آزادگان ,

دفاع مقدس , آزادگان , دفاع مقدس , آزادگان ,

دفاع مقدس , آزادگان ,

 

دیدگاه‌ها  

#1 عباس 1401-05-26 00:10
جالبه سالی یکبارفقط نامی ازاینگونه افرادبرده میشودولی فکری برای مشکلاتشان وجودنداره؟؟چراغ رامت جنگی اقشارایثارگرباو جودگذشت ۳۳ ازعراق گرفته نشده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نقل قول کردن
#2 رضا 1401-05-26 07:43
چه عکسا خاطره انگیزی، بچه بیمو چنی ذوق میکردیم و خوشحال بیمو که اسرا آزاد بینه
نقل قول کردن
#3 علی رضا 1401-05-26 09:20
روزفراموش شدگان مبارکباد
نقل قول کردن
#4 جواد 1401-05-26 12:39
خوش بحالت
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا