آسیبشناسی عبارت است از مطالعه و شناخت ریشهی بینظمیها در ارگانیسم انسانی؛ بنابراین در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه، اصطلاح آسیبشناسی اجتماعی برای مطالعه و ریشهیابی بینظمیهای اجتماعی بکار میرود. آسیبهای اجتماعی پدیدههایی واقعی، متغیر، قانونمند و قابلکنترل و پیشگیریاند. کنترلپذیری آسیبهای اجتماعی شناخت علمی آنها را در هر جامعهای برای پاسخ به پرسشهای نظری و عملی و کاربردی ازایدهها و یافتههای علمی تولید شده در برنامهریزیهای کوتاه و بلند مدت برای مقابله صحیح با آسیبهای اجتماعی، درمان یا پیشگیری از گسترش و پیدایش آنها را ضروری و پر اهمیت میسازد.
اهداف و مقاصد آسیبشناسی اجتماعی شامل:
۱. مطالعه و شناخت آسیبهای اجتماعی و علل و انگیزههای پیدایش آنها و نیز بررسی شخصیت کژ رفتاران و ویژگیهای جسمانی، روانی، فرهنگی و اجتماعی آنان. شناخت درست آسیبها، نخستین شرط چارهجویی و بیش از نیمی از درمان است.
۲. پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بهمنظور بهسازی محیط زندگی و جمعی خانوادگی. از آنجا که پیشگیری همواره سادهتر، عملیتر و کمهزینهتر از درمان است، دارای اهمیت بسیار میباشد.
۳. درمان آسیب دیدگان اجتماعی با بهکارگیری روشهای علمی و استفاده از شیوههای مناسب برای قطع ریشهها و انگیزههای آنان.
۴. تداوم درمان برای پیشگیری و جلوگیری از بازگشت مجدد کژ رفتاری و بررسی شیوههای بازپذیری اجتماعی.
انواع آسیبهای اجتماعی
۱. وابستگی دارویی یا اعتیاد:
اعتیاد به معنی تمایل به مصرف مستمر یا متناوب یک ماده برای کسب لذت یا رفع احساس ناراحتی اطلاق میشود که قطع آن ناراحتیهای روانی یا اختلالات جسمانی ایجاد میکند. در گرایش به اعتیاد عوامل مختلفی
شناسایی و مطرح شدهاند. این عوامل هر چه باشند (که البته در مباحث مربوط به علتشناسی حائز اهمیت هستند.) سرچشمه بسیاری مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی هستند. اعتیاد به سبب ویژگیهای ذاتی خود اغلب با سایر آسیبها همراه میشود و موجب هدر رفتن نیروهای ثمربخش جامعه میشود.
۲. انحرافات جنسی: غریزه جنسی هم میتواند منشأ بروز عالیترین نمودارهای ذوقی و هنری باشد و هم منشأ تشکیل بنیاد خانواده شود و هم منشأ بسیاری از جرائم و آسیبهای اجتماعی باشد.
۳. سرقت و دزدی
بهطور کلی سرقت و دزدی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی به عنوان یک آسیب جدی محسوب میشود. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شدهاند، مثل فقر و بیکاری، اعتیاد و شیوههای تربیتی، اما باید توجه داشت مبانی شخصیت اهمیت ویژهای در ارتکاب جرم دارند.
۴. خودکشی
خودکشی هر چند در وهله اول یک مشکل فردی به شمار میرود ولی از آنجایی که فرد در اجتماع زندگی میکند و تأثیرات متقابلی همواره بین آنها برقرار است، به عنوان یک معضل اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد.
آمار خودکشی معمولاً با سایر جرائم و آسیبها ارتباط پیدا میکند، بهطوریکه در میان گروههای مبتلا به اعتیاد خودکشی بیشتر دیده میشود.
۵. فقر
فقر در واقع مادر تمام آسیبهای اجتماعی است. فقر با بسیاری مسائل زیر پا از جمله ضعف تندرستی و افزایش مرگ و میر، بیماری روانی، شکست تحصیلی، جرم و مصرف دارو رابطه دارد. هر چند خود فقر بهطور ذاتی یک مشکل و آسیب است، اما این لزوماً به این معنا نیست که تمام افرادی که زیرخط فقر زندگی میکنند. افرادی نابسامان و مشکلساز برای اجتماع هستند. مشکلات اقتصادی، عدم تأمین نیازهای جسمی و روانی اغلب زمینههایی برای بروز و ظهور مشکلات اجتماعی دیگری است.
سایر آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، فرار از منزل، خیانت در روابط زوجین، بیکاری و بیخانمانی و حتی اثرات ناشی از مهاجرت نیز جز آسیبهای جدی اجتماعی هستند که پرداختن به ریشهها و ارائه راهکارهای مناسب و بهنگام در مرتفع کردن این آسیبها و ایجاد یک جامعه عاری از ناهنجاری نقش بسزایی دارد...
دکتر شهره عرب شیرازی
مدرس دانشگاه