یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

در دوران کرونا، شاهد افزایش آمار اختلالات روانی بودیم. البته در اغلب کشورها نیز همین شرایط، حکمفرما بود. با وجود آنکه به دلیل قرنطینه طولانی، تنهایی و فاصله‌گذاری اجتماعی، احتمال افزایش آمارهای اختلالات روانی چندان دور از انتظار نبود، اما در کشور ما بحث سلامت روان در دوران کرونا به عنوان اولویت اول مطرح نشد.
یکی از مهم‌ترین آسیب‌های این اتفاق، بحث افزایش بستری‌ها در بیمارستان‌های روانپزشکی در دوران کرونا بود.
برخی کارشناسان سلامت هم تاکید دارند که حتی واکسیناسیون سراسری ۷۰ درصد جمعیت جامعه هم نمی‌تواند اختلالات روانپزشکی ناشی از کرونا را برطرف کند. صاحبنظران سلامت می‌گویند علاوه بر اینکه باید فرآیند واکسیناسیون برای محافظت از مردم در برابر کرونا تسریع شود، همزمان لازم است برای حفظ سلامت روان مردم در دوران پاندمی و حتی دوران بعد از پاندمی نیز تدابیر ویژه‌ای اندیشیده شود.
جلیل کوهپایه زاده، رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران هم از افزایش ضریب اشغال بیمارستان‌های روان‌پزشکی در دوران کرونا خبر داد و گفت: «متاسفانه با شیوع و شدت ویروس کرونا در جامعه و پیک‌های پی‌ در پی، بیش از ۲۵ درصد از افراد جامعه درگیر اختلالات روان شناختی شدند. البته اغلب این اختلالات روان شناختی از قرنطینه‌های پیاپی خانگی نشات می‌گیرد و در حالت‌های خفیف تا شدید خود را نشان می‌دهد.»
این مقام مسئول، اختلالات روانی را یکی از شایع‌ترین درگیری‌های سالانه جامعه دانست و افزود: «این بیماری سالانه بسیاری از افراد جامعه را درگیر می‌کند، اما این در حالی است که پس از شدت گرفتن کرونا، درگیر شدن با اختلالات روانی در جامعه بیشتر شده و به نوعی بیمارستان‌های روانپزشکی به نسبت سال‌های گذشته شلوغ‌تر شده است. بنابراین می‌توان گفت همین بیماری می‌تواند باعث بروز بسیاری از بیماری‌های روان شناسی شود. لاجرم این بیماری در کشور فراوان است و فراوانی اختلالات روانی را می‌توان یکی از درگیری حال حاضر جامعه دانست.»
رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران تصریح کرد: «ضریب اشغالی بیمارستان‌های روان‌پزشکی نسبت به بیماری‌های دیگر از جمله کرونا، افت آنچنانی تا به امروز نداشته است و متاسفانه آمار افراد درگیر اختلال روانی، روزانه بالا می‌رود.»
کوهپایه زاده در پاسخ به اینکه اختلالات روان شناختی ناشی از چه اتفاقاتی است اظهار کرد: «در حال حاضر برخی از اختلالات روانی که برای آحاد جامعه به وجود می‌آید، ناشی از در خانه ماندن‌های طولانی مدت است. همین امر منجر به فشار روانی در برخی از افراد، بخصوص کادر درمان شده است.»
او تاکید کرد: «وجود این ویروس در کشور برای تمامی انسان‌ها یک به هم ریختگی روانی ایجاد کرده و تنها راه جلوگیری از آن پیشگیری است. بنابراین به افراد جامعه توصیه می‌شود در بروز مشکلات و فشارهای روانی، ذهن خود را آزاد کرده و در زمان دیگر به رفع مشکل و موضوع به وجود آمده بپردازند.»
ضرورت حمایت روانی از کادر درمان کرونا
علاوه بر عوارض و تبعات جسمی هولناک، دوران اپیدمی کرونا با تبعات روانی گسترده‌ای نیز همراه بوده است. بر اساس گفته‌های کارشناسان نظام سلامت، اختلال اضطراب و افسردگی در دوران کرونا شتاب گرفته است. به همین دلیل هم نیاز به توسعه خدمات سلامت روان در دوران کرونا، بسیار ضروری‌تر از گذشته به نظر می‌رسد.
درواقع، همانطور که پیشگیری از کرونا و درمان عوارض جسمی این بیماری اهمیت دارد، همین شکل از پیشگیری و درمان هم باید در حوزه سلامت روان اجرایی شود. متولیان نظام سلامت می‌گویند با راه‌اندازی سامانه 4030 توانسته‌اند که خدمات سلامت روان را در سطح گسترده‌ای به مردم ارائه بدهند، اما بسیاری از کارشناسان نظام سلامت می‌گویند این اقدامات کافی نیست.
به باور بسیاری از صاحب‌نظران سلامت، باید در دوران کرونا از دانش مشاوران و روانشناسان در سطح گسترده‌تری استفاده کنند و حتی در مراکز درمان کرونا نیز باید خدمات سلامت روان به بیماران و خانواده‌هایشان ارائه شود.
بسیاری از متخصصان حوزه سلامت روان بر این باورند که همچنان ساختار فعلی نظام سلامت بر درمان عوارض جسمی بیماری کرونا متمرکز شده و بحث مقابله با مخاطرات روانی در دوران کرونا به حاشیه رفته است.
اگرچه متولیان نظام سلامت می‌گویند تا حد امکان تلاش کرده‌اند که خدمات سلامت روان را در دوران کرونا گسترش دهند، اما بسیاری از کارشناسان سلامت تاکید دارند که کمیت و کیفیت این خدمات باید ارتقا پیدا کند.
مسلم صمدیاری، روانشناس بالینی در گفتگو با سپید به همین خلاء و کمبود اشاره می‌کند و می‌گوید: «حضور روانشناسان و روانپزشکان در مراکز درمان کرونا هنوز به عنوان یک اولویت ضروری مطرح نشده است، زیرا هنوز این باور وجود دارد که بیماری کرونا یک بیماری جسمی است. واقعیت این است که اگر بیمار مبتلا به کرونا از روحیه خوبی برخوردار باشد و خودش را نبازد، تاثیر درمان‌های جسمی نیز افزایش خواهد یافت. این نکته مهمی است که خیلی به آن توجه نمی‌شود.»
او تاکید می‌کند: «در بسیاری از بیماری‌های صعب‌العلاج نیز تجربه نشان داده است که حضور روانشناسان و روانپزشکان می‌تواند حتی در فرآیند درمان جسمی بیمار هم موثر باشد. اینها یافته‌های علمی و اثبات شده است. در بیماری کرونا هم دقیقا چنین شرایطی وجود دارد. یک بیمار مایوس، افسرده و مضطرب که به کرونا مبتلا شده است، قربانی راحت‌تری خواهد بود تا بیماری که روحیه جنگندگی‌اش را حفظ کرده و امید به زندگی را در خود تقویت می‌کند.»
صمدیاری با اشاره به وضعیت نامطلوب کادر درمان از نظر سلامت جسمی و روانی، خاطرنشان می‌کند: «چندین ماه تلاش طاقت‌فرسا در مراکز درمان کرونا، قطعا موجب آسیب روانی به کادر درمان شده است. کادر درمان هر روز با بیمارانی روبرو هستند که به دلیل کرونا فوت می‌شوند. دیدن این میزان بالا از مرگ‌ومیر به سلامت روانی کادر درمان آسیب می‌زند. از سوی دیگر، کادر درمان به دلیل فشار کاری بالا، دچار یک خستگی مفرط جسمی و روانی هم شده است. ترکیب این فشار جسمی و روانی با یکدیگر، توان کادر درمان را تضعیف کرده است. کادر درمان به نسبت سایر شهروندان، روزهای سخت‌تری را می‌گذرانند و به همین دلایل، حمایت روانی از آنها بسیار واجب است.» او تصریح می‌کند: «در اغلب کشورهای موفق در حوزه درمان کرونا، تلاش کرده‌اند که از توان روانشناسان و روانپزشکان برای مهار تبعات کرونا بهره ببرند، ولی ما هنوز از این تجارب موفق، درس نگرفته‌ایم. باید پروتکل درمانی مشخصی برای حمایت روانی از کادر درمان و بیماران مبتلا به کرونا وجود داشته باشد و این پروتکل هم به مراکز درمانی ابلاغ شود. نباید به حضور روان‌درمانگران در مراکز درمان کرونا به عنوان یک امر فانتزی و غیرضروری نگاه شود، بلکه باید این اقدام را نوعی فرآیند پیشگیرانه و ضروری برای کاهش تبعات کرونا در نظر گرفت.»
 
جای خالی روانشناسان در تیم‌های کنترل بحران کرونا
همچنین علیرضا فروغی، متخصص رادیولوژی هم نسبت به عوارض و خطرات رها شدن درمان بیماران غیرکرونایی هشدار می‌دهد و می‌گوید: «لازم است همکاران روانپزشک و روانشناس حتما در بیمارستان‌ها حضور داشته باشند. بسیاری از افرادی که بیماری زمینه‌ای دارند و یا بیمارانی که پیوند کلیه و… انجام داده‌اند، به جای ترس از ابتلا به کووید ۱۹ لازم است که از عود بیماری خودشان بترسند. بنابراین با توجه به استرس و اضطرابی که به علت بیماری کرونا در جامعه وجود دارد، لازم است تعدادی از همکاران روانپزشک و روانشناس حتما در بیمارستان‌ها حضور داشته باشند.»
او با اشاره به ضرورت‌های حضور روان‌درمانگران در بیمارستان‌ها تاکید می‌کند: «بیماران با رعایت اصول بهداشتی و استفاده از ماسک و پرهیز از تجمعات، می‌توانند بدون هیچ مشکلی برای پیگیری و درمان بیماری به بیمارستان‌ها مراجعه کنند. مردم باید به سیستم بهداشتی درمانی و کادر درمان که مشغول خدمات‌رسانی به بیماران هستند، اعتماد کنند.»
همچنین مرجان انصاری، روانشناس بالینی نیز با اشاره به جای خالی تیم‌های روانشناسی در تیم‌های کنترل بحران کرونا، تاکید می‌کند: «در دوران کرونا، بسیاری از افراد دچار اضطراب ناشی از شرایط حاکم بر جامعه هستند، اما تدابیر ویژه جهت کاهش استرس و ارتقای سلامت روان جامعه صورت نگرفته است. در حال حاضر نیز جای تیم‌های روانشناسی در جامعه بسیار خالی است. زمانی که در کرمانشاه زلزله آمد، تیم‌های روانشناسی برای کمک به سلامت روان مردم به آن‌جا سفر کردند. بنابراین امروز نیز در شرایط کرونا باید تیم‌هایی باشند تا مشاوره‌های رایگان را به مردم ارائه بدهند و یا مشاوره‌های مجازی سازمان یافته در اختیار مردم قرار بگیرد.»
حمید آتش پور، روانشناس هم با انتقاد از مغفول ماندن حضور روانشناسان در ستاد مقابله با بحران کرونا، تاکید می‌کند: «متاسفانه طرح و برنامه‌های روانی و اجتماعی در تصمیم‌گیرهای کلان نقشی ندارد. این اتفاق یا از سر بی‌مهری و یا ناآگاهی است که از دانش متخصصان این حوزه در تصمیم‌های بحرانی استفاده نمی‌شود. با بروز بحران در جامعه، دو مساله کاهش سرمایه روانی و سرمایه اجتماعی ایجاد می‌شود. به همین دلیل، پیشنهاد می‌شود مدیران استانی از ظرفیت تیم‌های روانشناسی و جامعه‌شناسی برای طرح‌های مقابله‌ روانی و اجتماعی با بحران‌ها به ویژه بحران کرونا بهره‌مند شوند.»
او با اشاره به اینکه وسواس فکری می‌تواند آمار بستری در بیمارستان‌ها را افزایش دهد، خاطرنشان می‌کند: «پاسخگویی سیستم‌های دولتی و رسمی در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و بحرانی می‌تواند اعتماد اجتماعی را افزایش دهد. با رها نکردن جامعه و ارائه اطلاعات توام با راهکار می‌توان سرمایه اجتماعی را در آن جامعه ارتقا داد. با ایجاد بحران‌هایی نظیر بیماری کرونا، افراد به دنبال کسب اطلاعات از مجراهای غیررسمی هستند که غالبا با بزرگنمایی و منفی‌بافی همراه است. همین موضوع می‌تواند جامعه را مستعد وسواس فکری کند. همین وسواس فکری نیز با کوچک‌ترین علامتی آنها را راهی بیمارستانها و مراکز درمانی می‌کند.»
این استاد دانشگاه ضمن پیشنهاد ایجاد تیم‌های سیار در سطح شهر برای کنترل افراد مشکوک به کرونا، یادآور می‌شود: «با راه‌اندازی تیم‌های بحران سیار می‌توان علایم و نشانه‌های افراد جامعه را پیش از مراجعه به بیمارستان بررسی کرد و از همجواری افراد سالم با بیمار در محیط بیمارستان جلوگیری کرد. همچنین از آنجا که کودکان در حال ضبط تمام اطلاعات پیرامون خودشان هستند، با مطرح کردن موارد بحرانی مانند بیماری کرونا، کودکان دچار اضطراب می‌شوند و در آینده با جامعه‌ای نگران مواجه خواهیم شد. بنابراین بازنشر نکردن اخبار بحران کرونا در مقابل کودکان، بسیار حیاتی است.»
همچنین باید در نظر داشت که بسیاری از خدمات سلامت روان، همچنان تحت پوشش بیمه‌ها قرار ندارد. کارشناسان نظام سلامت می‌گویند این روند موجب شده است که بسیاری از شهروندان به خدمات مشاوره و روان درمانی، دسترسی نداشته باشند. یعنی خلا بیمه‌های کارآمد، سبب شده است که خیلی از شهروندان با وجود آنکه به اضطراب دوران کرونا مبتلا شده اند، ولی تمایلی برای مراجعه به مراکز مشاوره و روان درمانی نداشته باشند.
سامان توکلی، روانپزشک و رئیس انجمن علمی روان‌درمانی ایران نیز در گفتگو با سپید به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: «اگر از منظر اقتصادی به موضوع نگاه کنیم، پوشش بیمه‌ای خدمات روان‌درمانی می‌تواند هزینه‌های کلی نظام سلامت را کاهش دهد. تحقیقات مختلف نشان می‌دهند که بخش بزرگی از مراجعات طبی به اورژانس‌ها، تصویربرداری‌ها و مداخلات تشخیصی مکرر و حتی بستری‌ها، ناشی از مشکلات روانی و روان‌تنی است که بار مالی آن دیده نمی‌شود، در حالی که هزینه کردن برای درمان این اختلالات، می‌تواند جلوی هزینه‌های هنگفت دیگر را بگیرد.»
او یادآور می‌شود: «همکاران ما به طور روزمره بیماران زیادی را می‌بینند که به دلیل مسایل اضطرابی چندین سال با علایم قلبی یا تنفسی به پزشکان متخصص و اورژانس مراجعه کرده‌اند و بارها و بارها مداخلات تشخیصی مانند اکوکاردیوگرافی و مانند آن برای‌ آنها انجام شده است. همچنین برخی بیماران دچار اختلال روده تحریک‌پذیر که سال‌ها به متخصصان گوارش مراجعه می‌کنند، وقتی به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند، با پرونده‌ای می‌آیند که شامل حداقل چندین نوبت آندوسکوپی است؛ در حالی که مشکل اصلی آنها اختلال روانی یا مشکل روان‌تنی است. این‌ها همه هزینه‌هایی است که به نظام سلامت تحمیل می‌شود و تازه در کنار آن باید هزینه‌های ناشی از کاهش بهره‌وری شغلی و مرخصی‌های استعلاجی و امثال آن را هم اضافه کنید که به جامعه تحمیل می‌شود. در واقع، می‌خواهم بگویم که پوشش بیمه‌ای خدمات سلامت روان و روان‌درمانی‌ها در نهایت برای خود بیمه‌ها نیز از نظر اقتصادی به‌صرفه است. در واقع، این هزینه را باید نوعی سرمایه‌گذاری برای ارتقای سلامت عمومی و کاهش هزینه‌های دیگر در نظر گرفت.»
 سپید

دیدگاه‌ها  

#1 ناشناس 1400-04-19 12:07
گناهش گردن اونی که رعایت نکرد و رعایت نمیکنه.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا