درست است که گفتهاند: هیچوقت بدون خداحافظی کسی را ترک نکن؛ نمیدانی چه سخت است پیر شدن در کوچههای انتظار! ولی خداوکیلی با این اوضاع مملکتداری و اظهار نظرات شاد مسئولان که بار معنایی برخی جملات و استنتاجات شان، صدها برابر از طنزنوشته های آبکی ما فاخرتر و غنیتر است، جا دارد یک روز من هم بدون خداحافظی و حتی بدون برداشتن قرص آتورواستاتین و آ اس آ ۸۰، دمپایی، مدارک سجّلی و برگه سهام کارخانه ساخته نشده پتروشیمی گلستان، آن ساک قرمزه را بردارم و بروم و دیگر پشت سرم را هم نگاه نکنم! والا به خدا ….
شما ملاحظه بفرمایید در دنیای لبنیات چه خبر است. انواع محصولات لبنی، طی امسال ۵۴۵ مرتبه تغییر قیمت را تجربه کردهاند و هر کدام از مسئولان دلایلی برای این افزایش قیمتها عنوان میکنند (به نقل از اقتصاد ۲۴)؛ یعنی تقریباً هر روز دوبار تغییر قیمت داشتیم! من ماندم با این اوضاع، این دوستان چرا و چطور برای این افزایش قیمتها دلیل مطرح میکنند؟ باور بفرمائید شما اگر گاو و گوسفندها را صبح به صبح برای چرا، با یک اتوبوس تورینگ ۴ میلیارد تومانی به مراتع و کوهپایههای خوش آبوهوای دوردست ببرید، بهجای نی زدن برایشان کنسرت برگزار کنید و غروب هم برای استراحت و نشخوار، بهجای طویله، آنها را در هتل آپارتمان سهطبقه اسکان دهید، اینقدر افزایش قیمت در شیر و محصولات لبنی حاصل نمیشود!
حالا لبنیات به کنار، شما بورس را نگاه کنید. معاون حقوقی سازمان بورس، با اشاره به تخلفات بورسی در فضای مجازی مانند کانال ۱۰ هزارنفری پسر ۱۲ ساله و شاطر نانوا و عدم مجوز سیگنال فروشی از برنامه استانداردسازی فعالیتها خبر داد و گفت: «مردم در سامانه شکایت seo.ir، سایت رسمی سازمان بورس، میتوانند شکایات را ثبت کنند. سال جاری ۱۰ هزار شکایت به سازمان رسیده که این شکایات در بین بورس و شرکتهای مربوط تقسیم شده و افراد از نتایج شکایات مطلع شدند و سازمان بعد از یک ماه، به شکایات پاسخ میدهد و اگر گزارش جرم باشد، ممکن است فرد مطلع از نتیجه شکایت نشود ولی به پرونده رسیدگی شده است.»
یعنی اول سال، تنور را داغ کردند و مردم را به شرکت در بورس تشویق کردند و آخر سال که سرمایه مردم دود شده، از آنها خواستهاند از شاطر نانوایی که کانال تلگرامی آموزشی دارد، شکایت کنند!
کنکور هم که قربانش بروم، برای خودش یک ژانر جداگانه طنز دارد و این هفته مافیای کنکور در یک اقدام سوفسطایی و منحصر به فرد، دوستان را مجبور کرد یک بار دیگر کرکرۀ ثبتنام کنکور را بالا بکشند و برای سومین بار، ثبتنام کنکور را کلید بزنند!
با این مدل مدیریت، آدم به مهران مدیری حق میدهد که با فروش عطر، در حال تلفیق چشم و بینی است و میان دو هنر تعامل برقرار کرده است! با این ماستمالی هنری فاخر که: «جهانی از خاطرات که در هرلحظه با دیدن یک تصویر یا استشمام یک رایحه زنده میشوند. فیلم و عطر، لحظه را ضبط میکنند و خاطرات و تجربیات گذشته را دوباره زنده میکنند.»
چرا که دوستان هم در حال تلفیق طنز و مدیریت هستند و میان این دو مقوله، تعامل برقرار کردهاند که هرلحظه با دیدن قیمت یک محصول یا اظهارنظر یک مسئول، خاطرات زنده میشوند و این که تا چند سال قبل با ۱۰۰ هزار تومان میشد یک گله گوسفند خرید، ولی آلان با صد هزار تومان، یک کیلو گوشت گوسفند هم به شما نمیدهند! بماند به یادگار….
وحید حاج سعیدی