استان لرستان با مشکلات و کوچک و بزرگ و مردمی صبور که هر روز در انتظار اخبار خوب از رفع مشکلات و اقدامات ثمربخش مسوولان میباشند، اما با نگاهی به اخبار، آنچه به چشم میآید دیدار مدیر و کارکنان یک اداره با مسوولی دیگر آنهم در وقت اداری است که به انضمام تصاویر خودنمایی میکند و نهتنها فاقد ارزش خبری میباشد،
بلکه به نوعی دلزدگی مخاطبان را نیز فراهم مینماید و متاسفانه آنچه در فضای حقیقی میبینی، ازدحام کارگران در میادین اصلی شهرها بهعنوان نماد رتبه اول بیکاری در کشور و معابر کندهکاریشده و شهری با مبلمان نازیبا که سالها تغییری در آن ایجاد نشده و در گذر از محورهای حادثهخیز ارتباطی و... هم با خاطری رنجیده از خودت میپرسی دیدوبازدیدهای هر روز مسوولان با یکدیگر چه ثمری برای این مردم داشته و کدامین مشکل را رفع نموده است؟!
متاسفانه امروز خبر ناگوار فوت دو جوان لرستانی در حادثه انفجار کوره در شهرک صنعتی سلفچگان بار دیگر قصه تلخ بیکاری و آوارگی جوانان جویای کار لرستان در شهرهای دیگر کشور را روایت کرد.
حکایتی که اولین بار نیست روایت میشود و با شرایط موجود آخرین بار هم نخواهد بود، اما ایکاش اینگونه حوادث تلنگری باشد برای مسوولان ارشد و نمایندگان استان لرستان تا به دور از شعار و وعدهها، گامی عملی برای کاهش بیکاری استان بردارند که یقیناً امروز مردم نتایج و ثمرات اقدامات مسوولان را باید در فضای حقیقی ببینند و این دیدوبازدیدهای نمایشی دردی از آنها دوا نخواهد کرد .
در موسمی که شیوع بیماری کرونا مسوولان ستاد مقابله با این بیماری منحوس را وادار به تعطیلی بخشهای مهم کشور ازجمله ادارات نمود، قطعاً هر ثانیه حضور مسوولان ادارات و کارمندان در محل کار و ارائه خدمات به مردم دارای اهمیت ویژهای میباشد و سزاوار نیست مسوولان بخش عمدهای از وقت اداری را صرف دید و بازدیدها با یکدیگر نمایند.
متأسفانه آنچه در سالهای اخیر و به مدد فضای مجازی بهعنوان بخشی از عملکرد برخی مسوولان در سراسر کشور رواج پیداکرده علاقه وافر به دوربین و تهیه عکس از موضوعی بیاهمیت با عنوان عملکرد و انتشار آنها میباشد.
هنگامیکه به زندگی شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی نگاهی کوتاه میاندازیم تا قبل از شهادت کمتر از ایشان تصویری مشاهده میشد، زیرا باور حاج قاسمها فقط لنز دوربین پروردگار است و بدون توجه به دوربینهای زمینی که بعضاً حقیقت را وارونه جلوه میدهند، نگاه خود را به رضایت یگانه داور معطوف میدارند.
آری حاج قاسم هیچگاه به دنبال مطرحشدن نبود و چنان به غنای درونی رسیده بود که از جلوههای بیرونی بینیاز و مصداق بارز «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» بود.
و در نهایت سرنوشتی رقم میخورد که شهادت او سراسر دنیا را تحت تأثیر قرار داد و مظلومان را غمگین و مستبدان و ظالمان را شادمان نمود و شکوه و بزرگی مراسم تشییع پیکر ایشان نه به خاطر عکس و شهرت بود، بلکه آنچه او را در دلها تا ابد زنده نگه میدارد، همان غنای درونی و خدمت بیریا بود.
امیدواریم همواره سلوک و رفتار و عملکرد همه ما بر رضای خدا و خلق سزاوار او بنیان نهاده شود.
عباس شاه علی