به دعوت یکی از دوستانش در یکی از شهرهای مرکزی کشور در مراسم خانگی شرکت میکند؛ آخرِ شب به خانه برمیگردد، به همسرش میگوید:خانم، بنده خدایی بغلدست من نشسته بود، سرمای شدیدی خورده بود و بهشدت سرفه میکرد، دست دراز کرد از روی رودربایستی به او دست دادم.»
نگو آن فرد یا بهتر بگوییم آن مرحوم (بخوانید بیمسئولیت) آلوده به ویروس کرونا بوده و بدون هیچگونه ملاحظهای و بیپروا در بین مردم حضور یافته و باعث انتشار بیشتر این ویروس بیرحم شده است.
فرد آلوده به ویروس به فاصله دو روز از این ماجرا فوت میکند و خدا میداند که تا قبل از فوتش چند نفر را آلوده کرده است؛ حداقل اینکه در آن مراسم، بیمبالاتی او باعث شد که یکی از معاریف و مصلحان شهر خرمآباد که در کنار او نشسته بود، حالا در بین ما نباشد و فردی که میتوانست منشأ خدمات بسیاری برای این دیار محروم باشد ناباورانه دستش از این دنیا کوتاه شود.
در بیشتر کشورهای درگیر با ویروس کرونا، افراد مبتلا اگر در اجتماعی حضور یابند جریمه شده و این تخلف تبعات زیادی برای آنها دارد، در هندوستان با بیش از 1 میلیارد و 200 میلیون نفر جمعیت مسئولان این کشور برای آمادهباش در برابر این بیماری مهلک بهصورت آزمایشی 8 ساعت قرنطینه خانگی اعلام کردند، درصد بالایی از جمعیت این کشور تمکین کرده و در خانه ماندند، معدود افرادی هم که رعایت نکردند با برخورد شدید پلیس مواجه شدند.
در صورتی که در کشور ما خبری از این حرفها نیست، هر فردی سالم، ناقل و یا حتی بیمار غیر بدحال هر موقع دلش بخواهد برای انجام کارهای ضرور یا غیرضروری از خانه خارج میشود بدون این که هیچ دستگاه یا نهاد و ارگانی با او برخورد کند.(نمونه آن سفرهای میلیونی نوروزی اخیر)
با این حال چه طور باید انتظار داشته باشیم که چرخه و زنجیره ویروس کرونا در کشور ما قطع شود؟ به نظرمی رسد خودِ ستاد مبارزه با ویروس کرونا هم دچار تناقض در تصمیمگیری شده است؛ از سویی توصیه میکنند که مردم در خانه بمانند و از سوی دیگر اطلاعیه میدهند که کارکنان ادارات و نهادها باید در محل کار حضور یابند!
در این میان در تعطیلات نوروزی و در ساعات پربیننده، از شبکههای تلویزیونی آگهیهای بازرگانیِ پخش میشود که غیرمستقیم مردم را ترغیب میکند برای خرید این اقلام و کالاها به مراکز فروش بروند و این یعنی همهگیر شدن بیشتر بیماری و تضاد کامل با سیاستهای اعلامشده و اعمالی وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا.
دیگر این که حالا که درست یا نادرست کارکنان ادارات میبایست در محل کارشان حاضر شوند بهتراست در ورودی دوایر دولتی و غیردولتی، یک روز در هفته یا در ماه، کارمندان مورد معاینه قرار گیرند تا حداقل از حضور افراد ناقل و یا مشکوک به بیماری در محیطهای اداری جلوگیری شود.
با این روند صعودی بیماری کرونا در کشور و بیمبالاتی و رعایت نکردن برخی شهروندان و سهلانگاری و کوتاه آمدن دستگاههای مسئول دو هفته که هیچ، قرنطینه خانگی چند برابر این مدت هم طول بکشد زنجیره این بیماری قطع نمیشود، کما این که از روزهای پایانی اسفندماه تاکنون این روند ادامه دارد و هم چنان دامنه انتشار این ویروس بیشتر میشود و تعداد مبتلایان و قربانیان هم روزافزون است.
چندی پیش مسئول یک اداره کل در لرستان را دیدم که به اتفاق هم کارانش، در بازار خرمآباد از بازاریان خواهش میکرد که مغازههایشان را ببندند! این کار بهجز موازی کاری و نداشتن راهبرد منسجم در تصمیمگیری و اجرا چه معنای دیگری میتواند داشته باشد؟!
خواهش و تمنا معنی ندارد، اگر بستن مغازهها تصمیم جمعی ستاد بحران استان و کشوراست و باید اجرا شود، دلیلی برای خواهش و تمنا وجود ندارد، اگرنه که بگذارید مردم زندگیشان را بکنند.
بحران کرونا یک بحران شهرستانی، استانی، کشوری و حتی منطقهای نیست بلکه بحرانی جهانی است و برای ریشه کردن آنهمه کشورها باید هم کاری کنند؛ کشور ما هم یکی از کانونهای این بحران است و یکی از راههای اصلی مهار آن منوط به این است که کارهایی که کشورهای موفق در این حوزه انجام دادهاند را ما هم انجام دهیم.
بستن مکانهای مذهبی و زیارتگاهها هرچند با مخالفتهایی مواجه شد، یکی از اقدامات مهم و مناسبی بود که مسئولان اتخاذ کردند و در سراسر کشور اجرا شد؛ در خصوص دیگر کارها نیز مسئولان ستاد بحران کشور هم میبایست وحدت رویه داشته باشند و با قوت و هماهنگ انجام دهند، وگرنه گرفتن تصمیمهای پراکنده و موازی، بدون ضمانت اجرا و پشتوانه حقوقی، بیشباهت به شوخی نیست و قطعاً بیشتر شهروندان از آن تبعیت نخواهند کرد.
اخیراً یکی از هم استانیها غمنامهای در مورد فوت مادرش که بر اثر بیماری کرونا فوت شده نوشته بود که دل هر انسانی را به درد میآورد، برای رفع مشکلاتی ازایندست و کاهش دغدغههای مصیبتزدگان بهتر است یکی از نهادهای نظامی حالا ارتش یا سپاه، بهعنوان متولی گماشته شوند و از ابتدا تا انتها امور مربوط به کفنودفن متوفیان با نظارت آنها انجام شود تا خانوادههای مصیبتزده مجبور نشوند برای پیدا کردن گورکن و خرید آهک و ...برای دفن میت به دردسر بیفتند.
همان کاری که در ایتالیا و برخی کشورهای دیگر انجام میشود؛ در این کشور ارتش بهعنوان متولی خاکسپاری جانباختگان، با کامیونهای مخصوصی جنازه فوتشدگان را در مکانهای مشخص دفن کرده و آخرِسر پلاک و نشانی قبر جانباخته را به خانواده متوفا تحویل میدهد و خودِ خانوادهها هیچ نقشی در این کار ندارند.
حضور مردم در خیابانها و تفرجگاهها و سطح خیابانها نشاندهنده این واقعیت تلخ است که خیلی از شهروندان کرونا را جدی نمیگیرند و تا این روند ادامه داشته باشد انتظار کاهش بیماری و سیر نزولی آن به این زودیها ممکن نیست و با این وضع میبایست مسئولان چاره اساسی بیندیشند و تصمیمات جدیتری بگیرند.
همانطور که اشاره شد در بیشتر کشورها برای افراد بیمبالات جریمههای سنگینی اِعمال میشود و برای توبیخ متخلفان نیروهای مسلح از قوه قهریه استفاده میکنند؛ در ایران هم باید قانونگذار اختیار بیشتری به نیروهای مسلح بدهد تا با شدت بیشتری با قانونشکنان برخورد شود.
تدابیر اندیشیده شده باید به نحوی باشد که بهجز افرادی که حضور آنها در بیرون از خانه لازم است، هیچکسی به خودش اجازه ندهد برای امور غیرضروری در خیابانها و معابر رفتوآمد کند و سلامت جامعه را بیش از این به خطر بیندازد.
مصطفی رباطی/پایگاه خبری یافته