در خبرها آمده بود که بمب خنثی نشدهای در پلدختر پیدا شده است. این بمب نابکار صدام توسط یک وضعیت فوقالعاده به نام سیل ویرانگر نابکار کشف شده است.
بحرانهای طبیعی اجتماعی یا محیطی در واقع کاشف بمبهای خنثی نشده و بمبهای ساعتی هستند. بمب خنثی نشده را میشود به غیرت و شجاعت متخصصان از کار انداخت؛ اما امان از بمبهای ساعتی.
بمبهای ساعتی خود بحران سازند. منتظر سیل نمیمانند. آرامآرام در غفلتها به سمت ساعت فاجعه میروند و ما را غافلگیر میکنند.
لرستان به عنوان دومین استان آسیبدیده جنگ تحمیلی با آنهمه رشادتها و ایجاد خط آرامش در چند استان مرزی، به نظرم کمتر از یک درصد بودجههای بازسازی کشور را جذب کرد. همه کارشناسان علوم اجتماعی میدانند که تداوم نرخ بیکاری و تورم (در لرستان حداقل سه دهه در صدر بوده است) در درازمدت نهتنها افکار و رفتار مردم را از شادابی و نشاط به سمت خشونت و بیحوصلگی میبرد که معضلاتی چون خودکشی، کمحوصلگی اجتماعی، عدم علاقه به مشارکت برای خیر عمومی و بدبینی به هر برنامه توسعهای را افزایش میدهد.
به اینها اضافه کنید که در ده سال اخیر لرستان، مدال بالاترین نرخ گریز سرمایههای اجتماعی (صاحبان فکر، ثروت، مهارت و مدیریت) را به گردن آویخته است.
از سویی آتشینترین نطقها و سخنرانیهای تبلیغاتی توسط نمایندگان و مدیریت استان در این مدت در کشور به لرستان اختصاص یافته است. کاری آسان و بسیار لذتبخش برای نمایندگان (بجای تعامل با دولتها، تعامل بین استانی، مشارکت نخبگان و نگهداشت و افزایش سرمایه اجتماعی که نمایندگان و مدیران باید تجربه یا آموزش اجتماعی آن را در کارنامه خویش داشته باشند، فقط فریاد زدهاند و چه چیزی بهتر از فریادهای بیحاصل که نه برای دولت الزامی میسازد و نه به سطح برنامهریزی میرسد، فقط موجب ماشاالله ماشاالله گفتن حلقه اطراف ما میشود که دیدید چه فریادی زد، دیدید صدایش گرفت، دیدید زیر یه خم فلانی را چطور بالا برد). اگر این فریادها و نطقهای آتشین بیبرنامه و بیسرمایه را بر اساس شاخص کارآمدی نمایندگان و مدیران و مجموعه تصمیم گیران و تصمیم سازان بررسی کنیم با نظریه ((توفیق))، نمره بسیار پایینی به مجموعه استان باید داد... طبق «نظریه توفیق»، توفیقات نهایی ملاک سنجش کارآمدی یک مجموعه مدیریتی (نمایندگان، حکمرانان استانی و شهری) در نظر گرفته میشود و روشهایی که برای رسیدن به اهداف موردنظر (کاهش نرخ یا شیب بیکاری، فقر، تورم و؛ که از طریق پایش تعداد بیمهشدگان ناشی از شغل و کاهش فرار سرمایه مادی و معنوی) به کار میرود. قطعاً تبلیغات و نطقهای آتشین برای التیام مردم، تأثیری در امر کارآمدی ندارد. اینجا چشمها معطوف به پایان خط است.
به نظر میرسد مردم شریف لرستان، نمایندگان محترم، استاندار شریف و شوراها و معاونین و همکارانشان باید به پایان خط نگاهی بیندازند. بسیاری از نمایندگان میفرمایند ما ناتوان بودیم. نتوانستیم بر این معضلات و آمارهای منفی تاثیری بگذاریم. صداقت آنها بسیار مغتنم است. البته اگر نخواهند دوباره 4 سال از وقت مردم را دچار ناتوانی یا ناکارآمدی کنند. مهمترین کارآمدی نمایندگان محترم در مجلس و دولت و حکمرانی شهری، داشتن برنامهای شفاف و با جزییات در توسعه که قابل پایش باشد، توان مشورت پذیری صاحبان برنامه و فکر بهجای لابیهای عفن با اهالی تبلیغات و شرخرها، توان گفتگو از سوی مردم با دولت و نمایندگان، سلامت نفس، صداقت در کار، توان شکستن حلقه افراد و خانواده سالاری و جایگزینی محفلهای باز نخبگان و گفتگوهای برنامهساز و دانستن مبدأ و وضعیت فعلی و داشتن برنامهای کارآمد و منعطف برای رسیدن به وضعیت مطلوب است.
اگر در جنگ کسی برادر و پسرش را به میهن اسلامی تقدیم میکرد، امروز هم باید حلقه اطراف مادی و رازدار خود را فدای مردم کرد و گرنه بمبهای ساعتی امان نخواهند داد. نگاهی به جدول زیر و رفرنس لرستان خالی از لطف نیست. کارشناسان اهل فهم بغض خواهند کرد.